تهران در انتظار 9 دی دیگر

از گوشه و کنار به گوش رسیده است که پسماندهای جنبش تا به سر لجن کشیده و در انتظار خود نمایی دیگری در بهمن ماه هستند تا به افراد جدا شده از بدنه این تابوت خالی القا کنند که هنوز هم در حال نفس کشیدن هستند و دریغ از آن که این گستاخان به اصطلاح موج سبزی در نطفه خفه شده ی مزدور و جیره خوار سرویس های موساد و سیا ، سر در لجن زار آخور خود کرده اند و خبر ندارند که امت حزب الله در 9 دی و 22 بهمن سال 88 با اقتدار وصف ناشدنی این جنبش اموی را زیر خروارها خاک دفن کرده اند.

از گوشه و کنار به گوش رسیده است که پسماندهای جنبش تا به سر لجن کشیده و در انتظار خود نمایی دیگری در بهمن ماه هستند تا به افراد جدا شده از بدنه این تابوت خالی القا کنند که هنوز هم در حال نفس کشیدن هستند و دریغ از آن که این گستاخان به اصطلاح موج سبزی در نطفه خفه شده ی مزدور و جیره خوار سرویس های موساد و سیا ، سر در لجن زار آخور خود کرده اند و خبر ندارند که امت حزب الله در 9 دی و 22 بهمن سال 88 با اقتدار وصف ناشدنی این جنبش اموی را زیر خروارها خاک دفن کرده اند.

هامون نیوز به نقل از کلمه لازم می دانیم به مدعیان ادامه دهنده جنبش اموی این تذکر را داده که به هرگونه تحرک ، محکم ترین پاسخ دندان شکن از طرف امت حزب الله روبرو خواهند شد.

 

لازم می دانیم به مدعیان ادامه دهنده جنبش اموی این تذکر را داده که به هرگونه تحرک ، محکم ترین پاسخ دندان شکن از طرف امت حزب الله روبرو خواهند شد.

 



 


منافقین هم برای کروبی برنامه دادند
هوشنگ اسدی سر پل منافقین و سران فتنه در ایران در ارتباطی که با شیخ مهدی کروبی بر قرار نموده است از وی در خواست نموده است که سکوت را بشکند و. و به مناسبت ایام دهه فجر بیانیه تند صادر نماید

وی که سکوت اخیر کروبی را به بی برنامگی و نداشتن حرف تازه ای برای گفتن  تعبیر نموده  به کروبی راهکار های مختلفی بر 3 محور پیشنهاد داده است.

- صدور بیانیه های بین المللی تا مورد توجه رسانه های خارجی قرار بگیرد
- با صدور بیانیه های جنجالی نسبت به اعدام های معاندین و قاچاقچی ها روند پروندهای متهمین را از مسیر خارج نماید
- در بیانیه ها نیز سعی نکند که انقلاب مصر وتونس را به جنبش سبز ارتباط دهد مانند آنچه که موسوی در بیانیه خود آورده .

لوگوی نشریهٔ اینترنتی روز آنلاین‏


این روزنامه توسط فراریها و منافقین  منتشر می‌شود و بودجه آن از سوی پارلمان هلند تامین می‌شود.

نوشابه امیری،همسر هوشنگ اسدی  سردبیر روز، در جریان تظاهرات علیه جمهوری اسلامی در برابر ساختمان سفارت در پاریس، فعالیت چشمگیری داشت /




 


رویارویی امت حزب ا.. با فتنه جدید جنبش سبز


روزگاری خاورمیانه  تحت سلطه کشورهایی  که در دست دول استکبار  و امپریالیسم بود ویا در دست دیکتاتور هایی که با نمایشهای دموکراسی وار بر تخت کمرانی نشسته بودند.
در این نمایشها که با انتخابات نیز همراه بود انتخاباتی کع از قبل نتیجه آرا معلوم بود و بار دیگر تنها نمایندگان و رابطان دولتهای استکبار بر مسند قدرت می نشستند.این وضعیت تا سال 57 که انقلاب ایران به ثمر نشت ادامه داشت. ولی بعد از این انقلاب روح آزادگی بر ملت خاورمیانه دمیده شد و هر چند گاهی شاهد سرنگونی یکی از همین دولتهای دیکتاتور در منطقه هستیم.
ترس از انقلاب ایران کار را به جایی رساند که تمام دولتهای استکباری در یک یورش مستقیم می خواستند این درخت تناور که با انقلاب اسلامی به ثمر نشسته بود را در جنگی 8 ساله قطع کنند ولی از آنجا که این انقلاب ریشه در دین و دین ریشه در سرشت آدمیان این مرز و بوم داشت نه تنها شکستی برای این ملت نداشت که چه بسا این انقلاب به واسطه ایستادگی رهبران و مردمان این دیار به اقصی نقاط جهان صادر شد.
در طی سالهای بعد از جنگ 8 ساله دولتهای دیکتاتور نتوانستند طبق رویکردهای قبلی عمل کرده و رفته رفته اصلاحاتی در دولتهای خود بوجود آورند ویا اینکه اگر بر روی خواست خود پافشاری کرده بودند بعد از مدتی صاقط شدند که میتوان به دولت عراق و شخص صدام(لعنت ا...) اشاره کرد.
ندای انقلاب اسلامی ایران امروز در جهان پیچیده و هرروز امتی آزاده با سرمشق قرار دادن آن پیش به سوی آزادگی و آزاد زیستن پیش میروند همچون تونس ،یمن ، اردن،الجزایر و مصر
در این روزها که لرزش دولتهای امپریالیسم از اتحاد مردمان آزادایخواه مشهود است . از سویی منافع خویش را از دست رفته می بینند و از طرفی از ترس به روی کار آمدن رهبرانی آزاده که باجی به انها نخواهند داد دست به شیطنتی جدید در قالب فتنه ای نو زده اند.
هماتنطور که در سال گذشته عده ای ساده لوح با رهبریت عناصر خودفروش اقدام به تضعیف امنیت ملی و کودتا  نمودند امروز نیز در قالب همان فتنه ولی با شکلی جدید خواهان برافرازی پرچم تفرقه ،دروغ و تضویر در کشور هستند.به صورتی که در این چند روز اخیر جلسات زیر زمینی و پنهانی عناصر اصلی این جریان از سر گرفته شده و به فکر این افتاده اند که از این اوضاع ماهی خویش را صید کنند.
اما اینان یا چشم خود را بسته اند ویا نمی بینند که دولتی همچون دولت مبارک در مصر که تحت الحمایه امریکا میباشد را چگونه از طرف دولتهای امپریالیسم طرد شده ودر آخرین پیغام اوباما گفته شده که مبارک باید از قدرت کنار برود.
اینان نمیدانند که مردمان این دیار مردمان 9دی هستند و بدون هیچ حد و مرزی در دفاع از ارزشها ، دین ، رهبر و کشور خود کوتاه نمیایند.


 


آری این بار نیز ملت هوشمند و مقتدر ایران اسلامی رو در روی این خود فروشان می ایستند و تا آخرین قطره خون خود اجازه نخواهند داد که مکر بنی ساعده تکرار شود و تحت رهبری حضرت آیت ا... خامنه ای به سوی سرافرازی ایران اسلامی پیش میروند تا جایایی که جهان از حاکمان مستبد و خونخوار و خودفروخته پاک شود. 

 


مجری تلویزیون اقدامات برادرش را زیر سوال برد

سید مرتضی حسینی مجری مسابقات و برنامه‌های تلویزیونی و برادر سید محمد حسینی مجری سابق صدا و سیما به تازگی در گفتگویی اقدام برادرش در مصاحبه با صدای آمریکا را اقدامی نادرست قلمداد کرد. بخش‌هایی از گفته‌های حسینی را به نقل از بولتن نیوز می‌خوانید:

کار نادرست برادر
متاسفانه در این چند روز اخبار مصاحبه برادرم را با شبکه VOA از برخی از دوستانم شنیده اما هنوز نتوانسته‌ام با برادرم ارتباطی برقرار کنم و دلیل این کار را از او بخواهم. وی مدت زیادی است که هیچ‌گونه تماس و ارتباطی با خانواده و دوستان خود در ایران نداشته است و همه ما نگران دام این شبکه‌ها برای او هستیم.
 
ما مخالف بودیم

متاسفانه خانواده و شخص من مخالف رفتن وی به خارج از ایران بودیم؛ چرا که می‌دانستیم آنها از یک مجری برنامه‌های تلویزیونی تنها صرف کار مجری‌گری انتظار ندارند و قطعا او را وارد مسائل سیاسی و حاشیه‌ای می‌کنند. البته او مدتی را در دبی صرفا به کار اقتصادی مشغول بود ولی نمی‌دانم چه طور سر از این شبکه‌ها درآورده است.
 
مجریان صداوسیما از معتقدترین آدم‌ها هستند
صدا و سیمای جمهوری اسلامی یکی از پاک‌ترین نهادها و سازمان‌های کشور است که افراد مومن و متعهد زیادی در آن فعالیت می‌کنند که در یک فضای صمیمی و به دور از هرگونه سیاست‌زدگی به خدمت‌رسانی به مردم مشغول هستند. مجریان صدا و سیما هم مثل دیگر کارکنان این سازمان از معتقد‌ترین افراد به آرمان‌های نظام هستند و حاضر نیستند یک وجب از خاک کشورشان را با میلیون‌ها تومان پول عوض کنند و اینکه هرکس چه برادر بنده و یا هر کس دیگر بخواهد در هر جای دنیا با اظهاراتی سطحی این مسائل را زیر سوال ببرد قطعا از دایره انصاف و عدالت خارج شده است.

صداقت را در نظر بگیرید
باید همه ما صداقت را به عنوان یک اصل جدی در زندگی خود قرار دهیم و یادمان نرود که چه کسانی باعث شهرت و محبوبیت ما می‌شوند و اگر روزی مردم از ما روی برگردانند دیگر آن روز روز پایان عمر حرفه‌ای ماست. پس نباید برای دلخوشی یک عده سودجو و منفعت‌طلب که پیوسته در فکر ضربه زدن به نظامی هستند که افتخارش پیروی از ائمه اطهار (ع) است، قدمی برداریم.


 
 


ماجرای وعده آب و برق مجانی در اول انقلاب!

برگی
دیگر از یک دروغ ۳۰ ساله! سی سال است که دشمنان امام و انقلاب، با
وارونه سازی یک خبر و تحریف ماجرا، مدعی هستند که امام خمینی بعد از
پیروزی انقلاب اسلامی به مردم ایران قول داده است که آب و برق مجانی
می‌شود. دروغگویان حتی مدعی هستند که امام بزرگوار ما، در بدو ورود به وطن
یعنی در دوازدهم بهمن سال ۵۷ این وعده را به مردم داده است! اما رجوع به
اصل سخنان امام در بهشت زهرا نشان می‌دهد که اصلا و ابدا چنین وعده‌ای در
سخنرانی امام خمینی وجود ندارد و در حقیقت این مساله مربوط است به
سخنرانی ایشان در ۱۲ اسفند سال ۵۷ و در مدرسه فیضیه. البته برای دشمنان
امام فرقی نمی‌کند که این سخنرانی مربوط به ۱۲ بهمن باشد یا ۱۲ اسفند.
آنها با استناد به این سخنرانی و عدم تحقق چنین وعده‌ای، می‌خواهند
اینگونه وانمود بکنند که امام خمینی و یا انقلاب، مردم را فریب داده‌اند و
یا با چنین وعده‌هایی انقلاب را پیش برده‌ا‌ند و یا اینکه این قبیل
وعده‌ها فاقد پشتوانه علمی و کارشناسی و به دور از واقعیت بوده است!
متاسفانه در نوشته‌های ضدانقلاب انواع و اقسام توهین و اهانت و فحاشی را
علیه امام می‌بینیم. در مقابل، دوستان امام و انقلاب و حتی برخی مسئولان
رسمی کشور هم گاهی ضمن تایید این مساله، به زعم خود سعی کرده‌اند با
توجیهات مختلف از امام و انقلاب دفاع کنند! گویا اینها هم باور کرده‌اند
که امام چنین وعده‌ای را به مردم داده است! مثلا آقای علیرضا محجوب
نماینده مجلس گفته است:«حضرت امام خمینی (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی
اعلام کردند آب و برق برای مردم رایگان است، اما پس از آن کارشناسان اعلام
کردند که اجرای این موضوع تنها برای افراد کف جامعه امکانپذیر است.» این
اظهارات موافق و مخالف در حالی صورت می‌گیرد که مراجعه به اسناد انقلاب و
آرشیو مطبوعات آن روز، نشان می‌دهد که شخص دیگری غیر از امام برای اولین
بار این وعده را به مردم داده است! در حقیقت مطلب امروز من هم افشای این
دروغ سی ساله و بیان یک واقعیت پنهان است. ابتدا به عبارت امام توجه
کنید: «علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی
شما را میخواهیم مرفه کنیم. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را
اینها بردند. دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم ، آب و برق را برای طبقه
مستمند مجانی میکنیم اتوبوس را برای طبقه مستمند مجانی میکنیم دلخوش به
این مقدار نباشید معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم. شما را به
مقام انسانیت می‌رسانیم. اینها شما را منحط کردند؛ این قدر دنیا را پیش
شما جلوه دادند ‌که خیال کردید همه چیز ‌این ‌است.» همان طوری که اشاره
شد این سخنرانی مربوط است به روز شنبه دوازدهم اسفند ۱۳۵۷. از این عبارات
مشخص می‌شود که حتما شخصی غیر از امام این دلخوشی مادی را برای مردم به
وجود آورده است! با مرور اخبار روزهای قبل از سخنرانی امام، این شخص
نامعلوم و این حقیقت پنهان مشخص می‌شود. کیهان ۸ اسفند ۱۳۵۷ / سخنگوی
دولت : «برای کم در آمدها؛ آب و برق مجانی می‌شود!» سخنگوی دولت کسی نیست
جز آقای عباس امیرانتظام! به عبارت دیگر لایحه‌ی آب و برق مجانی را اولین
بار دولت موقت مهندس بازرگان تصویب کرد و وعده‌ی آنرا هم به مردم داد و
امام خمینی چند روز بعد، این وعده‌ی دولت موقت را تصحیح و تکمیل کردند!

در
حقیقت امام به خاطر این که مبادا این قبیل وعده‌های دولتی، انقلاب اسلامی
را به انقلابی صرفا مادی و با اهدافی مادی تبدیل کند، مصوبه دولت موقت را
اینچنین تصحیح می‌کند که دلخوش به این نباشید که آب و برق مجانی می‌شود!
امام بزرگوار ما توضیح می‌دهد که انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه وظیفه دارد
به فکر رفاه مادی مردم باشد، دنبال رفاه و سعادت معنوی آدمها هم هست. چرا
که انقلاب اسلامی بیشتر از آنکه مادی باشد، انقلابی معنوی برای گستتن
بندهای اسارت و بردگی ناشی از استبداد و استعمار و استحمار بود. پس در
سخنان امام خمینی وعده‌ای وجود ندارد. ایشان با توجه به احتمال تغییر ذائقه
مردم و تحریف معنا و مفهوم و آرمان انقلاب، هدف اصلی انقلاب را برای مردم
و شاید هم برای دولت موقت تبیین ‌کردند. فراموش نکنیم که دولت مهندس
بازرگان و اعضای کابینه و شخص آن مرحوم، خودشان را آدم‌هایی متخصص و
روشنفکر می‌دانستند که توانایی حل مشکلات مردم را دارند. آنها گاهی به
صراحت و گاهی هم با ایما و اشاره، روحانیون و رهبران انقلاب را به سنتی
بودن و بی‌سواد بودن متهم می‌کردند! به هرحال خوب یا بد، جدای از اینکه
موافق این وعده باشیم یا مخالف آن و اصلا هر تفسیری که برای وعده آب و برق
مجانی داشته باشیم، این دولت بازرگان بود که اولین بار این لایحه را تصویب
کرد و خبر این وعده‌ی تاریخی را هم شخص آقای امیرانتظام یعنی سخنگوی دولت
موقت و معاون نخست وزیر وقت در اختیار مطبوعات قرار داد! پس اگر به زعم
ضدانقلاب، وعده‌ی دروغی داده شده و یا وعده‌ای غیرکارشناسی به مردم داده
شده، چرا کسی از بازرگان و دولت موقت اسم نمی‌برد؟! عدم اشاره ضدانقلاب و
حتی دوستان انقلاب در سی سال گذشته به این حقیقت مهم و پنهان، جالب و عجیب
است. اگر عبارت «آب و برق مجانی» را در اینترنت جستجو کنید، صدها و شاید
هزاران سایت و وبلاگ و کلیپ و فیلم اهانت آمیز علیه امام خمینی پیدا
می‌کنید که همه آنها بدون کمترین اشاره‌ای به این مصوبه دولت بازرگان، فقط و
فقط به امام خمینی اهانت می‌کنند! اما کسی نمی‌گوید که سخنان امام، در
حقیقت اشاره به وعده دولت بازرگان بوده است! امروز که به مدد آرشیو کیهان،
مشخص شده است اولین بار این وعده را دولت موقت به نخست وزیری مهندس
بازرگان به مردم داده و خبر آن را هم شخص عباس امیرانتظام در اختیار
مطبوعات قرار داده، آیا دروغگویان و هتاکان، به این حقیقت اعتراف می‌کنند؟
البته احتمالا، حالا که همه چیز ثابت شده، باز هم باید منتظر سوالات و
شبهات جدید باشیم! ماجرای گاو بنی اسرائیل را که یادتان هست؟!

ماجرای وعده آب و برق مجانی در اول انقلاب!

 


فتنه ایران جریانی غیر اسلامی و محکوم به شکست بود

وآن کول استاد دانشگاه میشیگان امریکا با مقایسه به تحولات اخیر ایران ،مصر و تونس، جریان فتنه 88 را جنبشی غیر اسلامی و محکوم به شکست دانست.

یوآن کول در مقاله ای در مجله امریکایی پروگرسیو نوشت: مقایسه تحولات مصر و تونس با اغتشاشات اخیر فتنه 88 در ایران غیر مردمی بودن این جریان را اثبات می کند.

وی افزود: قیام مردم تونس قیامی مردمی و کاملا اسلامی است حال آنکه جریان فتنه را شماری افراطی و بدون اساس دینی به راه انداخته بودند.

به گفته کول این جریان به دست افرادی خاص و با اهدافی اغتشاش آمیز بوجود آمد و نهایتا شکست خورد چون هدفی صلح آمیز نداشت و برخواسته از دل مردم نبود.

این پروفسور امریکایی، جریان فتنه را جریانی دانست که اگر در هر کشور یا هر موقعیت زمانی تشکیل می شد شکست خورده بود.

وی شکست جریان فتنه را پیروزی عظیم دیگری برای ایرانیان دانست.



 


مبارک:از قدرت کناره گیری می کنم

به گزارش  رویترز،بدنبال حضور بیشمار مردم مخالف با دولت حسنی مبارک،رییس جمهور تحت حمایت آمریکا در سخنانی  که پایان تحقیر آمیزی را داشت اعلام کرد؛ پیش از انتخابات در پاییز سال جاری از قدرت کناره گیری می کند.

بر اساس این گزارش،مبارک در نطق تلویزیونی اعلام داشت:صادقانه می گویم که قصد نداشتم برای انتخابات آینده شرکت کنم زیرا من پیشتر وقت زیادی را در این راه گذاشته بودم.

به گزارش رویترز،مبارک از آمادگی خود برای انتقال دولت به رییس جمهور بعدی خبر داد.این در حالی است که دولت اوباما از طریق نماینده ویژه خود که به قاهره اعزام داشته به مبارک سفارش نموده است دیگر در انتخابات بعدی شرکت نجوید.

این منبع خبری می نویسد:بعد از این نطق تلویزیونی برخی تظاهر کنندگان فریاد می زدند که مبارک در حال ترک کشور است.
یکی از این تظاهر کنندگان گفت:ما تنها یک شرط داریم و این است:"مبارک ما را رها کن"


 


این بار بگذارید صهیونیست ها قاضی باشند!

به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی ، سقوط حکومت دیکتاتوری حسنی مبارک در مصر ، بیش از هر چیز دیگری موقعیت رژیم صهیونیستی را به مخاطره خواهد افکند. تحولات روزهای اخیر ، صهیونیست ها را به گونه ای نگران ساخته که به صراحت تاکید می کنند ، بین دمکراسی و دیکتاتوری مبارک ، آن ها گزینه دوم را به نفع خود می دانند. قطعا" با سقوط حکومت خودکامه و وابسته مبارک که مهمترین ستون سازش اعراب با اسرائیل بود ، معادلات سیاسی خاورمیانه با شدت هر چه تمام تر به ضرر رژیم تل آویو تغییر خواهد کرد.
به دلیل اهمیت تحولات مصر برای صهیونیست ها ، قطعا" آن ها با دغدغه بیشتری نسبت به دیگران ، این تحولات را رصد و سمت و سوی آن را می فهمند. آن چه امروز نخست وزیر رژیم صهیونیستی درباره تحولات مصر بر زبان آورد بیانگر آن است که دریافت این رژیم از جنس روند سیاسی و نهضت مردم مصر ، روندی مشابه انقلاب اسلامی ایران است. قطعا" اگر براساس رصد میدانی صهیونیست ها ، ماهیت نهضت مردم مصر چیزی غیر از این بود و به عنوان مثال ماهیتی صرفا" دمکراسی خواهانه یا لیبرال منشانه داشت ، صهیونیست ها این گونه نگران نمی شدند که سران آن به صراحت از نگرانی خود مبنی بر تکرار انقلاب اسلامی ایران در مصر سخن بر زبان آورده و تاکید نمایند که دیکتاتوری مبارک ، برای آن ها بهتر از دمکراسی در مصر است.
اما در این خصوص اظهارات قابل ترحم برخی سران فتنه اسرائیل پسند سال 88 خواندنی است که تلاش می کنند رخدادهای مصر را با اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران مطابقت دهند.فتنه سال 88 در ایران صراحتا" مورد تایید سران آمریکا و اسرائیل قرار گرفت و به طور مشخص برخی شعارهای مشهور این فتنه نظیر شعار نه غزه ، نه لبنان با خط دهی سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی مطرح گردید. سران صهیونیسم نیز بارها اعلام کرده اند که امید زیادی به عناصری چون میرحسین موسوی و کروبی برای تغییر در ایران دارند.گزارش نماینده محمود به عباس به صهیونیست ها مبنی بر دادن کمک 50 میلیون دلاری به میرحسین موسوی هم به خوبی ثابت کرد که فتنه گران ایرانی نزد کدام جریان منطقه ای محبوبیت دارند!
به طور طبیعی اگر سویه تحولات مصر ، با فتنه 88 در ایران مطابقت داشت ، علی القاعده این رخدادها می بایست مورد حمایت آمریکا و اسرائیل قرار می گرفت.اما نگاهی گذرا به مواضع محافل سیاسی و رسانه ای غرب و سران واشنگتن و تل آویو به خوبی بیانگر آن است که آن ها از قیام عظیم ملت مصر به دلیل نزدیکی آن به ماهیت انقلاب اسلامی ایران به شدت نگرانند و البته این نگرانی نیز پر بیراه نیست.آنچه در مصر می گذرد بیش از آن که جوشش خشم علیه ملعبه ای به نام مبارک باشد ، آتشفشان عزت و حمیت ملتی مسلمان است که ده ها سال است می خواهد داغ ننگ سازشکاری با صهیونیست ها را از پیشانی خود بزداید اما دیکتاتوری مورد حمایت غرب و اسرائیل چنین اجازه ای را به او نمی داد.ملت مصر ، نخستین ملتی است که در برابر رژیم صهیونیستی قد برافراشت و در مقطعی برای ملی کردن کانال سوئز ، همزمان با سه رژیم آمریکا ، انگلیس و صهیونیست ها وارد جنگ شد. در نبرد رمضان نیز رسما" با رژیم صهیونیستی درگیر شد اما با خیانت انور سادات و امضای پیمان سازش کمپ دیوید ، ننگ سازش دامان ملت بزرگ مصر را گرفت.

هر چند صفیر گلوله های شهید خالد اسلامبولی تا حدودی این ننگ را پاک کرد اما حکومت حسنی مبارک با حمایت آمریکا و صهیونیست ها بساط دیکتاتوری مخوفی را در مصر به راه انداخت که تا سالیان متمادی ، ملت بزرگ مصر نتوانست آن گونه که باید و شاید نقش خود را در جهان اسلام و یاری ملت فلسطین ایفا نماید. اکنون با آغاز نهضت عظیم کنونی ، مصر آماده ورود به عصر جدیدی برای ایفای نقش سازنده و تاریخی خود در جهان اسلام است تا همچون ایران اسلامی که با وقوع انقلاب از جرگه سرسپردگان غرب و حامیان اسرائیل خارج و به پرچمدار حمایت از ملت فلسطین تبدیل گردید ، مصر اسلامی نیز به حلقه ای از حلقات جبهه مقاومت در جهان اسلام تبدیل شود.


 


آدرس عوضی/حالا نوبت سوریه است!

ر حالی که خیزش بزرگ ملت های مسلمان خاورمیانه ، تغییر رژیم های هم پیمان غرب و عضو جبهه سازش با رژیم صهیونیستی را هدف قرار داده است ، برخی رسانه های غربی و منطقه ای حامی صهیونیست ها درصددند ، این خیزش های مردمی را به کشورهای عضو جبهه مقاومت در برابر رژیم نامشروع تل آویو نظیر سوریه تعمیم دهند.
در همین خصوص ، خبرگزاری آمریکایی یونایتد پرس همزمان با پوشش تظاهرات میلیونی امروز مردم مصر ، طی مقاله ای با عنوان «آیا سوریه هدف بعدی اصلاحات است؟» تلاش نموده تا بین رژیم وابسته حسنی مبارک و دولت سوریه ارتباط برقرار نموده و هر دو را در مسیر اعتراض مردمی یکسان جلوه دهد.
رادیو فردا وابسته به سازمان جاسوسی آمریکا نیز با ارائه یک نظر سنجی که خود بر غیر علمی بودن آن تاکید نموده ، برای دادن آدرس عوضی درباره ماهیت ضدغربی و ضداسرائیلی تحولات اخیر خاورمیانه ،از مخاطبان خود سئوال کرده است: «پس از تظاهرات دست کم صدها هزار معترض در مصر، اپوزیسیون سوریه نیز قصد دارد روز شنبه «علیه فقر، سرکوب و فساد دولتی» در دمشق راهپیمایی کند؟ آیا فکر می‌کنید سوریه پتانسیل تغییرات اساسی را دارد؟»!
در همین رابطه سایت شبکه العربیه(که به دلیل مواضع اسرائیل پسند در جهان اسلام به العبریه مشهور شده است) با قرار دادن مصاحبه بشار اسد بین اخبار تحولات امروز مصر و راهپیمایی میلیوینی مردم قاهره ، تلاش کرد تا این گونه القا نماید که هدف بعدی اعتراضات مردمی ، کشور سوریه است. بشار اسد در این مصاحبه با تاکید بر این که سوریه ، مصر و تونس نیست ، خیزش جدید در خاورمیانه را برگرفته از الگوی انقلاب اسلامی ایران عنوان کرده است.

گفتنی است طی هفته های اخیر به رغم تلاش فراوان آمریکا و هم پیمانان سازشکار منطقه ای آن بویژه مصر و عربستان برای شوراندن مردم لبنان علیه همسایه خود سوریه ، دولت ضدسوری سعد حریری چند ماه بیشتر توان ادامه حیات نیافت و چندی پیش در یک فرآیند دمکراتیک این دولت از صحنه سیاسی لبنان کنار رفت و معادله در مجلس لبنان به نفع جریان نزدیک به حزب الله و سوریه تغییر یافت. پس از این تغییر معدله دمکراتیک ، برخی رسانه های غربگرا نظیر العربیه تلاش کردند تا به زعم خود در لبنان یک حرکت اعتراضی مردمی راه اندازی کنند اما این جرکت اغتشاش گونه با کمترین استقبال از جانب مردم لبنان مواجه شد و حتی سعد حریری نیز مجبور شد از آن اعلام برائت کند.
به نظر می رسد با توجه به احساس خطری که غرب و اسرائیل از تعمیم نهضت عظیم اسلامی از تونس و مصر به سایر همپیمانان آن ها نظیر عربستان ، یمن و بحرین ، می کنند ؛ رسانه های وابسته به آن ها قصد دارند با دادن آدرس عوضی ، ضمن تحریف ماهیت این خیزش اسلامی در منطقه خاورمیانه ، کانال های انحرافی در مسیر این سیل خروشان ضدغربی و ضدصهیونیستی ایجاد کنند.


 


پیشینه کمک 50 میلیون دلاری ابومازن به میرحسین

خبر کمک 50 میلیون دلاری رئیس سازشکار تشکیلات خودگردان به میرحسین موسوی در حالی منتشر شد که پیش‌تر‌ نیز اظهار نظر‌های فراوانی از سوی مقامات مختلف در خصوص دریافت کمک مالی از سوی ستاد ‌ موسوی شده بود؛ کمک‌هایی که غالب آنها از سوی حکومت‌های عرب منطقه به ستاد موسوی اعطا شده بود و علاوه بر این کمک‌ها، دولت‌های عرب منطقه واسطه بسیار خوبی برای رساندن این کمک‌ها به جریان مخالف نظام بودند.

کمک‌های مستقیم
طرح موضوع کمک 50 میلیون دلاری ابومازن برای راه‌اندازی یک شبکه رادیویی برای تبلیغات به نفع میرحسین موسوی و جریان مخالف نظام در حالی است که قرار‌گیری این موضوع در کنار سایر اتهامات مالی مطرح شده علیه این جریان، نظیر دریافت کمک یک میلیارد دلاری از عربستان سعودی توسط جریان‌های وابسته، راهی جز تکذیب زبانی از جانب موسوی باقی نگذاشته است، البته این موضوعات، تنها اتهامات مالی این جریان نیست، چراکه قبل‌تر ‌ نیز گزارش‌های مختلفی از دریافت کمک‌های مالی توسط افراد وابسته به جریان فتنه از کشورهای حاشیه خلیج فارس منتشر شده تا پرونده این جریان در رابطه با فساد مالی بیش از پیش قطور شود، حتی حمید رسایی نماینده مجلس نیز در زمان انتشار خبر کمک یک میلیارد دلاری سعودی‌ها به سران فتنه، پا را فراتر از این می‌گذارد و به صراحت می‌گوید: آنها در دوران حاکمیت خود بر دستگاه اجرایی کشور مراودات بسیاری با بیگانگان داشتند و از آنان کمک‌های مالی بسیاری دریافت کردند که بیش از مبلغی است که اکنون صدایش درآمده است.
تمامی اینها در حالی است که حدود هشت سال قبل هم آیت‌الله مصباح یزدی اعلام کرده بود که چمدان‌های دلار از طرف استکبار در اختیار تجدیدنظرطلبان قرار گرفته است که البته در آن مقطع انتقادات زیادی از سوی این جریان علیه سخنان آیت‌‌الله مصباح یزدی صورت گرفت، بنابراین قرار‌گیری این موضوعات در کنار سایر اقدامات جریان‌های وابسته به فتنه‌گران که در طول سال‌های مختلف، در قالب‌های مختلف و از نهادهای مختلف‌ (NGO‌های خارجی) کمک‌های مالی دریافت کرده بودند ‌ و خواسته یا ناخواسته در راستای اهداف براندازانه دشمنان نظام هزینه کرده بودند، می‌تواند سخن چندی پیش وزیر اطلاعات در خصوص هزینه 17 میلیارد و 700 میلیون دلاری دشمنان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را تأیید کند. حیدر مصلحی حدود یک ماه پیش در سالروز حماسه نهم دی گفته بود که دشمنان نظام در طول این سال‌ها حدود 17 میلیارد و 700 میلیون دلار علیه کشورمان هزینه کرده‌اند، البته این کمک موضوعی نیست که فقط در جریان انتخابات و فتنه صورت گرفته باشد، بلکه از گذشته سابقه دارد و حرکت‌هایی از گذشته دنبال می‌شد که می‌خواستند در انتخابات نتیجه آن را بگیرند.

کمک‌های غیرمستقیم
اعتراف به ارائه کمک‌های مالی مستقیم به فتنه‌گران توسط مؤسسات به ظاهر غیرانتفاعی فعال در عرصه جنگ نرم در حالی صورت می‌گیرد که پیش از این نیز دولت امریکا کمک‌هایی را نیز به رسانه‌ها و سایت‌های ضد ایرانی خارج از کشور ارائه و مشخصاً تلاش کرد نقش غیرمستقیمی را در خصوص مسائل داخلی ایران ایفا کند؛ موضوعی که قرار بود به صورت محرمانه پیگیری شود اما با شکست‌های پی در پی این طراحی‌ها و حضور یکپارچه مردم در صحنه‌های دفاع از نظام و حاکمیت حالتی علنی و بی‌پروا به خود گرفت. در حال حاضر دولت امریکا کمک‌های مستقیمی را به رادیو فردا و تلویزیون صدای امریکا کرده و در کنار اینها، هیلاری کلینتون دلارهای گزافی را نیز به سایت‌های توئیتر و فیس‌بوک که محبوبیت زیادی بین ایرانیان دارند، ارائه کرده است، البته این موضوع را باید در کنار هزینه‌های انگلیس و اسرائیل برای رسانه‌های فعال علیه ایران قرار داد. اما این پ


تاریخ: چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

محمد البرادعی، دست نشانده ایران!
 
ادعاهای مضحک لابی صهیونیستی؛
محمد البرادعی، دست نشانده ایران!
"هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هسته‌ای ایران لاپوشانی کرده است.
مدیر یک گروه لابی قدرتمند رژیم اشغالگر قدس در آمریکا در اظهاراتی مضحک مدعی شد: «محمد البرادعی رهبر اپوزیسیون مردم مصر عروسک و دست نشانده ایران است.»

به گزارش گرداب به نقل از خبرگزاری آژانس یهود، "مالکولم هوئن لین"، معاون اجرایی "کنفرانس رؤسای سازمانهای عمده یهودی" ادعا کرد: «رهبر مخالفانی که از هیجانات مصری بیرون می‌آید عروسک ایرانی است.»

 "هوئن لین" البرادعی را متهم کرد در زمان مدیریتش بر آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره حقیقت و ماهیت برنامه هسته‌ای ایران لاپوشانی کرده است.

این لابی اسرائیلی که با یک رسانه یهودی در آمریکا مصاحبه می‌کرد، مدعی شد: «من این واژه را به راحتی به کار نمی‌برم، اما البرادعی دست نشانده ایران است.»

مالکوم هوئن لین از دوستان نزدیک رؤسای جمهوری آمریکا و نخست وزیران اسرائیل به ویژه شخص آریل شارون نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی است که ۵۲ سازمان یهودی را در آمریکا نمایندگی می‌کند.

کار عمده سازمان مذکور لابی‌گری در کاخ سفید به نفع اسرائیل است و در واقع بازوی لابی کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل یا "ایپک" در سطح دولت است.

 


 

بازگشت امام گونه رهبر اسلام گرای تونس به کشور
بازگشت امام گونه رهبر اسلام گرای تونس پس از 22 سال به کشور

رشید الغنوشی، رهبر حزب النهضه، پس از 22 سال تبعید به تونس بازگشت.


 

 
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وی به هنگام ورود به فرودگاه تونس اعلام کرد:در انتخابات ریاست جمهوری این کشور شرکت نخواهد کرد و هیچ کدام از سران حزب النهضه نیز برای این انتخابات نامزد نخواهند شد.
الغنوشی در گفتگوی تلویزیونی با بیان اینکه حزب وی بر آزادی مذاهب تاکید می کند، گفت:همه احزاب سیاسی حق حضور در صحنه سیاسی این کشور را دارند و حقوق شهروندی از جمله برابری میان زن و مرد باید از جانب تمام احزاب اسلامی و غیر اسلامی رعایت شود و حزب النهضه نیز به رعایت آزادی بیان و حقوق شهروندی معتقد است.
وی تاکید کرد: جای نگرانی از سوی زنان این کشور در مورد فعالیت حزب النهضه وجود ندارد.
رهبر حزب النهضه که در سال 1989 پس از روی کار آمدن زین العابدین بن علی از تونس تبعید شد همچنین بازسازی این حزب را پس از چندین سال دوری از صحنه سیاسی این کشور در اولویت دانست و افزود حزب النهضه در حال حاضر آمادگی حضور پرقدرت در صحنۀ سیاسی تونس را ندارد.
این حزب در انتخابات سال 1989 توانسته بود با کسب 17 درصد از آرا در مقام دوم پس از حزب تجمع برای دمکراسی متعلق به زین العابدین بن علی، رییس جمهور سابق این کشور قرار گیرد. پس از این پیروزی بود که فعالیت این حزب از سوی زین العابدین بن علی ممنوع شد.
بر اساس اعلام دولت انتفالی تونس، قرار است ظرف شش ماه آینده انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان در این کشور برگزار شود.




 


 


 

هافینگتن ‌پست : سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک

هافینگتن ‌پست : سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک



 
هافینگتن ‌پست طی گزارشی به مقایسه قیام مردم مصر و انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پیش‌بینی کرد که سرنوشت شاه ایران در انتظار حسنی مبارک است.

پایگاه اینترنتی "هافینگتن پست " در مقاله‌ای با مقایسه قیام مردم مصر با انقلاب اسلامی ایران نوشت: تنها چند هفته قبل از آنکه شاه ایران در میان یک تظاهرات عظیم ملی علیه وی، کشور را برای همیشه ترک کند، از طریق تلویزیون آخرین سخنرانی خود را برای مردم انجام داد و از آن‌ها به خاطر اشتباهاتش عذرخواهی کرد.

شاه ایران روز پنجم نوامبر 1978 با خواهش از مردم گفت: من صدای انقلاب شما را شنیدم. انقلاب ملت ایران نمی‌تواند مورد تأیید من به‌عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد. بیائید با یکدیگر بکوشیم تا دموکراسی واقعی را در ایران بنا کنیم. من متعهد می‌شوم که با شما و انقلاب شما علیه فساد و بی‌عدالتی در ایران باشم.

*وضعیت مشابه حسنی مبارک با شاه سابق ایران

هم‌اکنون حسنی مبارک رئیس‌جمهور مصر نیز وضعی مشابه شاه سابق ایران دارد. اما او در سخنرانی خود برای مردم عصبانی مصر از هیچ چیزی عذرخواهی نکرد. و نه تنها از چیزی کوتاه نیامد بلکه بر قدرت و صلاحیت خود تاکید کرد: دستورات من به دولت تاکید دارد که آن‌ها به توده‌ها فرصتی برای ابراز دیدگاه‌هایشان بدهند.
"دولت متعهد شده است تا دستورات مرا اجرا کند و این مشخص بود که در این راه پلیس تظاهرکنندگان را کنترل کند. "
"من به عنوان رئیس‌جمهور و با تمام قدرتی که بر اساس قانون اساسی به من واگذار شده است... "
"من امروز نه فقط به عنوان رئیس‌جمهور کشور شما بلکه به عنوان یک شهروند مصری با شما سخن می‌گویم. "

* قول مبارک به مردم مصر برای انجام تغییرات


این گزارش می‌افزاید: مبارک در ادامه از عبارتی استفاده کرد که حتی برای آمریکایی‌ها هم وحشتناک بود: من در حال اجرای اولین مسئولیتم یعنی حفظ امنیت ملی هستم.
البته مبارک نیز مثل شاه ایران قول انجام تغییرات را به مردم داد. او قول داد تا به فکر مردم باشد.
"من همیشه طرفدار مردم فقیر مصر خواهم بود. "
"من همیشه سیاست‌های دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختی‌های مردم هدایت می‌کنم. "

*فاصله‌گیری مبارک از توده مردم به‌خاطر سیاست‌های دولت وی

گزارش هافینگتن‌پست ادامه می‌دهد: مبارک در طول سخنرانی خود پشت سر هم کلماتی را به کار می‌برد که تا پیش از نیز به ندرت از او شنیده می‌شد. کلماتی مثل "تهیدست "، "فقیر "، " افراد کم درآمد "، "بیکاری "، "ارتقای استانداردهای زندگی "، "آزادی بیان "، "بیمه درمانی "، "مسکن " و ...

نویسنده گزارش ادامه می‌دهد: مبارک نیز مثل شاه ایران که قبرش به خاطر خودداری از به خاکسپاری در وطن، در قلب قاهره قرار دارد، در سخنرانی مهم خود نشان داد که تا چه حد به دور از مردم بوده است و از حقایق زندگی مردم و سختی‌هایی که بواسطه سیاست‌های او بوجود آمده را حس نمی‌کند.
 

* تهدید‌های مبارک علیه مردم مصر

مبارک در بخشی از سخنرانی‌اش گفت: ما به اصلاحات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود ادامه می‌دهیم تا یک جامعه آزاد و دموکراتیک در مصر داشته باشیم که اصول مدرن را رعایت می‌کند. من همیشه سیاست‌های دولت را به سمت انجام اصلاحات اقتصادی به منظور رفع سختی‌های مردم هدایت می‌کنم. مشکلاتی که با آن‌ها روبرو هستیم و اهدافی که به دنبالشان هستیم نمی‌توانند از طریق خشونت و یا آشوب بدست آیند. بلکه این اهداف را تنها با گفت‌وگو و هوشیاری ملی و تلاش‌های منسجم و خالصانه می‌توان بدست آورد.

گزارش هافینگتن‌پست با تاکید بر آنکه هیچ‌گاه امکان نداشت که مبارک ساعت 1 بامداد برای مردم سخنرانی کند می‌افزاید: در نهایت تهدیدات مبارک علیه مردم اگرچه با دقت و در لفافه بیان شد اما به قدر کافی شفاف بود: بین آزادی و هرج و مرج خط واضحی وجود دارد. بنابراین همانطور که من طرفدار آزادی ابراز عقاید شهروندان هستم، به دفاع از ثبات و امنیت مصر نیز پایدار خواهم ماند. ما باید نسبت به نمونه‌های زیادی که اطراف ما وجود دارد و طی آن‌ها مردم غرق در هرج و مرج شدند هوشیار و آگاه باشیم. زیرا آن افراد در نهایت هم به دموکراسی و ثبات دست نیافتند.

*دخالت کشورهای خارجی در اوضاع مصر 


در همین حال، خیابان‌های مصر همچنان مملو از جمعیت است. در حقیقت سخنرانی مبارک برای مردم مصر بی‌مفهوم بود و آن‌ها همچنان دولت را به مبارزه می‌خوانند و حتی شب را هم در تظاهرات به سر می‌برند.

این گزارش حاکی است: آخرین سخنرانی شاه ایران نادیده گرفته شد. او هم تلاش می‌کرد تا خشمش را از نافرمانی مردم پنهان کند. مردمی که شاه فکر می‌کرد مالک آن‌هاست.

هافینگتن‌پست در انتها با هشدار نسبت به امکان دخالت برخی کشورها در اوضاع مصر نوشت : اگر دولت‌های خارجی در روند خواسته‌های مردم برای تغییر مسیر آینده‌شان دخالت نکنند ، قطعا مبارک هم به سرنوشتی مشابه شاه ایران دچار می‌شود.

 


 

اعزام نیرو توسط حامی فتنه گران ایران به مصر

 

اعزام دو بالگرد اسرائیلی برای هدف قرار دادن سران تظاهرات


 

ادامه تظاهرات در شهرهای مصر فراخوان برگزاری تظاهرات میلیونی /  / خروج کارکنان شرکت های نفتی خارجی / هشدار درباره به راه افتادن حمام خون


 
تظاهرات و اعتراض های ضد حکومتی در شهرهای مختلف مصر از جمله قاهره ، اسکندریه و سوئز در جریان است .
شبکه " پرس تی وی " گزارش کرد ، تظاهرکنندگان مصری ، امروز ( دوشنبه ) در هفتمین روز از اعتراض های ضد حکومتی خود ، با تجمع در میدان التحریر قاهره ، شعارهای ضد مبارک سر دادند . 

در این تظاهرات که با وجود اعلام مقررات منع آمد و رفت برپا شده است ، ده ها هزار نفر شرکت کرده اند . 

گزارش ها همچنین از برگزاری فراخوانی برای برگزاری تظاهرات میلیونی در روز سه شنبه ( فردا ) حکایت دارد . 

    

همچنین تظاهرکنندگان مصری ، برگزاری اعتصاب عمومی نامحدود را خواستار شده اند .

تظاهرات ضد مبارک امروز نیز در شهر سوئز آغاز شده است . تظاهرکنندگان بر کناره گیری حسنی مبارک از قدرت تاکید دارند . 

صبح امروز همچنین خبر دستور ارتش مصر برای شلیک به سمت تظاهرکنندگان مصری منتشر شد . 

ارتش مصر نیروهای کمکی را به سمت میدان " التحریر " قاهره ، میدان اصلی پایتخت که محل تجمع تظاهرکنندگان اعزام کرد . 

در شهر اسکندریه نیز درگیری ها میان نیروهای امنیتی و شرکت کنندگان در تظاهرات گزارش شده است . 

در همین حال ، روزنامه صهیونیستی " هاآراتص " ، از نگرانی سران این رژیم در خصوص تحولات مصر و تلاش آنان برای متقاعد کردن متحدان خود برای نجات حکومت در آستانه سرنگونی مبارک خبر داد . 

شبکه الجزیره نیز خبر داد ، رژیم صهیونیستی با هدف جلوگیری از پیشرفت روند تظاهرات ضد حکومتی در مصر ؛ دو فروند بالگرد را که به دوربین های تلسکوپی مجهز است ، برای هدف قرار دادن رهبران تظاهرکنندگان و سرکوب مصری ها به این کشور اعزام کرده است . 

یک افسر سابق ارتش مصر نیز درباره احتمال به راه افتادن حمام خون در روزهای آینده هشدار داد . 

تا کنون در شش روز تظاهرات پیاپی مردم مصر ، بیش از صد تن کشته ، بیش از هزار نفر مجروح ، و صدها نفر دیگر بازداشت شده ‌اند .

در همین حال گزارش می رسد شمار زیادی از تاجران و بازرگانان مصری درصدد ترک مصر هستند و مبالغ هنگفتی را از حسابهایشان خارج کرده اند. 

سفارت آمریکا نیز در قاهره از آغاز عملیات خروج اتباع آمریکایی از مصر از امروز خبر داد .

در همین حال گزارش ها حاکی است در سایه تداوم تظاهرات گسترده مردمی ، چند شرکت نفتی خارجی از جمله " شل " نیز سعی دارند کارکنان و خانواده ‌های آنان را از مصر خارج کنند . 

پیش از این دو شرکت نفتی روس نیز با هدف پیشگیری از آسیب رسیدن به کارکنانشان ، نیروهای فنی خود را از مصر خارج کردند . 

شبکه العالم نیز گزارش داد : جنبش اخوان المسلمین ، از جناح مخالف حکومت مصر ، اعلام کرد ، آمریکا درصدد است انقلاب مصر را به سود خود و برای تضمین امنیت رژیم صهیونیستی مصادره کند . 

محمد غانم ، عضو ارشد اخوان المسلمون ، هشدار داد واشنگتن درصدد دور زدن انقلاب مصر و بر سر کار آمدن شخصی به جای " حسنی مبارک " است که امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین کند .


 


 

جمهوری اسلامی می‌تواند الگوی سیاسی حکومت مصر و تونس باشد

جمهوری اسلامی می‌تواند الگوی سیاسی حکومت مصر و تونس باشد
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: جمهوری اسلامی می تواند الگوی سیاسی و ساختاری حکومت مصر و تونس قرار بگیرد تا آنان بتوانند حکومت مردم سالاری دینی را به مانند جمهوری اسلامی تحقق ببخشند. 
 
محمد کرمی راد در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، با اشاره به اینکه آنچه امروز در مصر و تونس رخ داده ناشی از صدور آرمان های انقلابی به این کشورها است، گفت: ما در آستانه 32 سالگی جشن پیروزی انقلاب اسلامی شاهد خروش ملت های مصر و تونس بر علیه حاکمان ظالم هستیم که ناشی از خودباوری این ملت هاست.

وی با اشاره به اینکه پیروزی انقلاب اسلامی امید را در دل امت های اسلامی زنده کرده است، افزود: ملت های اسلامی امروز به این نتیجه رسیده اند که می توان با اتحاد و انسجام طاغوتیان را سرنگون کرد و زمام امور کشور را به دست گرفت.
 
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه هر ملتی که برای تحقق انقلابش خون بدهد پیروز خواهد بود، ‌تصریح کرد:‌ نتیجه ظلم و ستم و دیکتاتوری سران عرب نتیجه ای جز خروش ملت ها را در پی نخواهد داشت.

کرمی راد اضافه کرد:‌ خروش انقلابی ملت مصر و تونس به سران دیکتاتور عرب حاوی این پیام است که تا دیر نشده همسو با مردم و آرمان های آنها حرکت کنند.

وی با بیان اینکه‌ ملت مصر و تونس باید هوشیار باشند تا زمام امور آنان به دست غرب و آمریکا نیفتد، ادامه داد: جمهوری اسلامی که بر اساس آرمان های اسلامی تحقق یافت، از حرکت انقلابی و اسلامی مردم تونس حمایت می کند.

عضو فراکسیون اصولگرایان با اشاره به اینکه یکی از اصول اساسی ما ظلم ستیزی و تبری از ستمگران است، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران می تواند پشتوانه معنوی مصر و تونس قرار بگیرد.

کرمی راد در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی می تواند الگوی سیاسی و ساختاری حکومت مصر و تونس قرار بگیرد تا آنان بتوانند حکومت مردم سالاری دینی را به مانند جمهوری اسلامی تحقق ببخشند.


نوشته شده توسط | لینک ثابت |دوشنبه یازدهم بهمن 1389| در ساعت 15:17 | نظر بدهید
 


حکم اعدام دو نفر از مدیران سایتهای مستهجن صادر شد
 
دادستان عمومی و انقلاب تهران : (تکمیلی )
حکم اعدام دو نفر از مدیران سایتهای مستهجن صادر شد
تهران -دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: حکم اعدام دو نفر از مدیران سایت های مستهجن در دو شعبه مختلف صادر شده،‌ که برای تایید به دیوان عالی کشور ارسال شده است.
  'عباس جعفری دولت آبادی' ، عصر روز یکشنبه در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرستان جدید و قدیم دادسرای جرایم اقتصادی تهران ، در جمع خبرنگاران خاطرنشان کرد : همچنین ‌هفت نفر در رابطه با فعالیت های ضد ادیان به دادگاه انقلاب معرفی شدند که به پرونده آنان رسیدگی خواهد شد .
وی افزود : ما نام این فعالیت ها را شیطان پرستی نمی گذاریم زیرا این افراد به فعالیت ضد دینی مشغول بوده اند.
وی همچنین درباره کشف استودیوهایی که برای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان اقدام به دوبله فیلم می کردند، گفت: زمانی که این استودیو ها کشف شد به عنوان 'فارسی وان' معرفی شدند، و هم اکنون این پرونده نیز در جریان تحقیق است.
به گفته جعفری ، از این نوع دفاتر در تهران وجود دارد و دادسرای ارشاد مکلف به رسیدگی به این پرونده ها شده است.
دادستان عمومی و انقلاب تهران با بیان اینکه هفته گذشته نیز یک مورد از این دفاتر در تهران کشف شد،‌اضافه کرد:‌ متاسفانه برخی از جریانات ضد فرهنگی خارج کشور سعی در توسعه این استودیو ها دارند اما پلیس و دستگاه قضایی اقدامات خوبی در این زمینه انجام داده اند و این پرونده ها در دادسرای فرهنگ و رسانه که به زودی گشایش می یابد بررسی خواهد شد.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه درباره افرادی که در هفته های اخیر به جرم داشتن مواد مخدر اعدام شدند، گفت: این احکام که در هفته های اخیر اجرا شد، پیش از این صادر شده بود اما طبق سیاستهای قوه قضائیه، باید پیش از قطعی شدن حکم، برای اجرا با این دستگاه هماهنگی شود که این کار صورت نگرفته بود اما پس از هماهنگی های لازم، این احکام اجرا شد.
وی در ادامه در پاسخ به سئوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه در اجرای احکام اعدام در هفته های اخیر، برخی از خانواده ها موفق به دریافت اجساد مربوط به خود نشده اند، گفت: اگر کسانی هستند که اجساد خود را تحویل نگرفته اند، به دادسرا مراجعه و موضوع را مطرح کنند.

*** زهرا بهرامی متهم به حمل کوکائین بود
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین درباره ادعای برخی سایت ها که مدعی شده اند زهرا بهرامی در جریانات عاشورای سال گذشته دستگیر شده است ، تصریح کرد: اینکه در روز عاشورا دستگیر شده است مغایرتی با داشتن مواد مخدر ندارد و وی اتهام دیگری نیز داشت اما چون در بازرسی از منزل وی، کوکائین کشف شد، قاضی برای وی، حکم اعدام صادر کرد.

*** دولت هلند حق دخالت در امور سایر کشورها را ندارد
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین در پاسخ به سئوالی مبنی بر اظهارات دولت هلند برای تعلیق تماس ها با ایران در پی اعدام زهرا بهرامی گفت: ما قاضی هستیم و به کار دیپلمات ها کاری نداریم اما دولت هلند بداند که حق دخالت در امور سایر کشورها را ندارد.

*** احضار فرزند یکی از شخصیت ها در چارچوب کار دادسرا بود
دولت آبادی همچنین درباره خبر بازداشت و آزادی فرزند یکی از شخصیت ها گفت: اساسا بازداشتی در کار نبوده است و فقط احضار قضایی شده بود.
وی درباره علت احضار فرزند این شخصیت، افزود: دادستانی گاهی اوقات درباره مسایل قضایی از افراد توضیح می خواهد و وی نیز در همین رابطه احضار شد و در چارچوب کار دادسرا پاسخگو بود.

*** متهمانی در رابطه با پرونده ترور استاد علی محمدی دستگیر شده اند
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین درباره پرونده ترور استاد علی محمدی گفت: در این مورد کارهای خوبی صورت گرفت و متهمانی نیز دستگیر شدند.
وی درباره تعداد متهمان دستگیر شده، گفت : در این باره نمی توانم اطلاعاتی بدهم زیرا اعلام تعداد دستگیر شدگان، دشمنان ما را حساس تر می کند که سرنخ های ما را بسوزانند.

*** ماموران متخلف در حادثه میدان کاج به دادسرای نظامی معرفی شدند
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه درباره پرونده ماموران متخلف در حادثه میدان کاج سعادت آباد گفت: این پرونده از همان بدو ورود به دادسرای نظامی ارسال شد زیرا در بحث اینکه آیا تخلفی واقع شده یا خیر، باید بر اساس قانون نیروهای مسلح در دادسرای نظامی به آن رسیدگی شود.
دولت آبادی تصریح کرد: حداقل برای دو نفر در این زمینه پرونده تشکیل شده است.

*** در مساله حقوق حیوانات ورود نکرده ایم
وی همچنین در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اقدام مدعی العموم در باره مرگ شیرها و ببرهای باغ وحش تهران گفت: تا کنون درباره این موضوع دادستانی ورود پیدا نکرده است و اجازه دهید ما برای رسیدگی به حقوق حیوانات ورود پیدا نکنیم.

*** پرونده پزشک کهریزک همچنان مفتوح است
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره وضعیت پرونده پزشک کهریزک گفت: این پرونده در دادسرای جنایی مفتوح است اما هنوز نتیجه ای گرفته نشده و بازپرس در تلاش برای تکمیل این پرونده است.

*** دادسرای فرهنگ و رسانه دهه فجر گشایش می یابد
دولت آبادی همچنین درباره زمان گشایش دادسرای فرهنگ و رسانه افزود: این دادسرا به احتمال زیاد در دهه فجر گشایش می یابد و تا کنون در حال فراهم کردن مقدمات کار از جمله ساخت و ساز بوده ایم.
دادستان عمومی و انقلاب تهران در ادامه درباره طرح مساله ایجاد دادسرای میراث فرهنگی در زمان ریاست آیت الله شاهرودی در قوه قضائیه گفت: اگر قرار باشد بر اساس میل دستگاه های اجرایی دادسرا و شعبه قضایی ایجاد شود، می بایست صدها دادسرا و شعبه قضایی ایجاد شود که این کار از عهده ما خارج است.
دولت آبادی اضافه کرد: البته در برخی موارد همچون پزشکی و املاک، دادسراهای مشخصی وجود دارد اما در موارد دیگر تلاش کردیم که حداقل پروندها در یک مکان و دادسرا، متمرکز شوند.

*** در رعایت حقوق زندانیان توجه زیادی داریم
دادستان عمومی و انقلاب تهران همچنین درباره اظهار اخیر همسر تاج زاده که بیان کرده حقوق زندانیان رعایت نمی شود، گفت: ایشان زیاد نامه می نویسند اما ما همچنان معتقدیم که در رعایت حقوق زندانیان توجه زیادی داریم و باید توجه داشت که اگر این بحث ها، مستند نباشد قابلیت پیگیری قضایی دارد.
وی همچنین درباره پرونده مهران فرجی یکی از خبرنگاران بازداشت شده گفت: وی به محض
تکمیل پرونده اش آزاد خواهد شد همان طور که دیروز - شنبه - خانم حاتمی آزاد شد.

*** صدور قرار 300 میلیونی برای متهم حادثه ایران خودرو
دادستان عمومی و انقلاب تهران در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اقدام صورت گرفته از سوی دادستانی درباره حادثه اخیر ایران خودرو و اینکه کامیونی که منجر به کشته شدن تعدادی شده، هوو بوده است، افزود: ما این موضوع که کامیون هوو بوده، از شما می شنویم. در این حادثه که چهارشنبه شب هفته گذشته رخ داد، که در سلامت راننده نیز تردید وارد شده است، چهار نفر کشته و 10 نفر نیز زخمی شدند. البته به خاطر برخی مسایل تعدادی همان زمان دستگیر و به دادسرا فراخوانده و سپس آزاد شدند.
وی با بیان اینکه هم اکنون شرایط کارخانه آرام و کار تولید ادامه دارد، گفت: این پرونده در دادسرای فرودگاه در حال رسیدگی و برای متهم قرار 300 میلیونی صادر شده است.

*** پرونده سلطان شکر در دست رفع نقص است
دادستان عمومی و انقلاب تهران در مورد پرونده معروف به سلطان شکر نیز گفت: پرونده سلطان شکر در دست رفع نقص است و این پرونده از دادگاه گرفته شد تا رفع نقص شود که نتیجه آن به اطلاع مردم خواهد رسید.

 


 

تاریخ مصرف میرحسین برای سبزها به پایان رسید؛
تاریخ مصرف میرحسین برای سبزها به پایان رسید؛
«خودنویس» موسوی را «واپس گرا» خواند و خواستار عبور از وی شد
در حالی که هنوز برخی از عناصر وابسته داخلی و خارجی در صددند با بزرگنمایی دو چهره سوخته انتخابات دهم ریاست جمهوری طرفدارن خود را انسجام ببخشند، سایت ضدانقلاب خودنویس در یکی از مطالب اخیر خود موسوی را «واپس گرا» خواند و خواستار عبور از وی شد.
در حالی که هنوز برخی از عناصر وابسته داخلی و خارجی در صددند با بزرگنمایی دو چهره سوخته  انتخابات دهم ریاست جمهوری، شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی، طرفدارن خود را انسجام ببخشند، سایت خودنویس در یکی از مطالب اخیر خود موسوی را «واپس گرا» خواند و خواستار عبور از وی شد.

این سایت در مطلب خود آورده است: جامعه مجازی ما هنوز در موسوی گیر کرده است. هنوز واپس گرایی او را نادیده می‌گیرد و هنوز نمی‌خواهد باور کند که برای حرکت اجتماعی نیازی به رهبر ندارد... این قداست بیش از حد موسوی در فضای مجازی واقعا دردسر ساز شده است، البته هرکس آزاد است که به هرکه دوست دارد روی بیاورد، ولی این دوست داشتن موسوی و اینکه هرچه وی گفت خیلی عالی است و فله‌ای به لینک بیانیه او رای بدهیم دیگر خیلی نخ نما شده است.
 
این سایت در این مطالب با تاکید بر این که جامعه واقعی دیگر این قهرمان سازی‌ها و مقدس‌گرایی‌ها را نمی‌پسندد تاکید کرده است: شاید زمان آن رسیده باشد که دیگر جامعه مجازی ما از موسوی عبور کند. موسوی هرچه بود متعلق به گذشته بود و تمام شد رفت. به جز صدور بیانیه هم کاری از دستش ساخته نیست.
 
در بخش دیگری از این مطلب با تاکید بر اینکه تا زمانی که قربان صدقه موسوی می رویم امیدی به بهبود اوضاع نداشته باشید، خاطرنشان شده است:  بگذاریم این ملت از همه این تفکرات نخ نمای اصلاح‌طلبی عبور کند و دیگر آنقدر پیشرفت کند که نیازی به رهبر و بیانیه نداشته باشد.
 
بر اساس اظهارات کارشناسان سیاسی، این اقدام اعتراف به ناکارآمدی موسوی در تحقق اهداف و خواسته های دولت آمریکا و مهر تاییدی بر به سر رسیدن تاریخ مصرف اوست


نوشته شده توسط | لینک ثابت |دوشنبه یازدهم بهمن 1389| در ساعت 15:9 | نظر بدهید
 


طلیعه فجر انقلاب اسلامی در خاورمیانه

 

طلیعه فجر انقلاب اسلامی در خاورمیانه


خاستگاه پدیدآورندگان نهضتهای مصر و تونس اسلام گرایانند که پرچم مخالفت با غربگرایان و سکولاریسم را برداشته اند.

این روزها وقتی اتفاقات کشورهای منطقه از صفحه تلویزیون پخش می شود بیشتر شبیه رؤیا و خیال می نماید. تظاهرات‌های میلیونی مردمی که جان خود را کف دست گرفته تا دودمان جباران را از ریشه برکنند، آنهم در کشورهایی که سالیان سال مردم به ظلم و ستم حاکمان خودکامه خو گرفته و کمتر از خود ابراز مخالفت نشان می‌دادند. البته در این بین نباید توجیهات مذهبی علمای درباری که آیه «أَطیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُول وأُولی الأَمْرِ مِنْکُمْ» را به تبعیت ازهر حاکم فاسق و جائری تفسیر می‌کردند و با این ابزار زبان اعتراض مردم را بر تباهی حاکمیت می‌بریدند، نادیده گرفت.

جرقه این انقلاب عظیم از خودسازی یک جوان تونسی در مقابل پارلمان این کشور وعدم توجه دولت این کشور آغاز شد. این رویداد آغازی بود تا به یکباره رودهای خروشان مردم خشمگین از گوشه و کنار شهرها به راه افتاده و جمعیتی


تاریخ: دو شنبه 11 بهمن 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

 
بازار داغ توصيه به هاشمي رفسنجاني
 
روزنامه ابتكار در تيتر اول امروز خود نوشت: کلمه: هاشمي رفسنجاني اين روزها تنها مورد حمله و انتقاد قرار نمي‌گيرد . برخي چهره‌هاي سياسي كه هنوز فكر مي‌كنند نمي‌توان سابقه دوستي‌ها و خدمات اين مرد با سابقه جمهوري اسلامي را فراموش كرد و به گونه اي غير محترمانه با وي سخن گفت، حرف‌ها و خواسته‌هاي خود را با زبان توصيه و سفارش با رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام سخن مي‌گويند و از اين رهگذر"مصلحت" وي را در مواردي مي‌بينند كه معتقدند هاشمي بايد به آن‌ها عمل كند و يا دوري كند.

اگر چه اين موضوع در سال‌هاي اخير وجود داشت آما بدون ترديد دررزوهاي پيش از انتخابات رياست جمهوري خرداد88 و حوادث پس از اعلام نتايج بيشتر شده است.نامه يك روز قبل از انتخابات هاشمي رفسنجاني به رهبر معظم انقلاب و نكاتي كه با ايشان در ميان نهادند، شايد آغازي بر روند توصيه كردن به رئيس مجلس خبرگان بوده است.

مورد ديگري كه پس از آن نيز سيل توصيه‌ها و تذكرات به اين خطيب موقت نماز جمعه تهران را سبب شده است،سخنان و راه كارهاي بود كه وي در نماز جمعه 26 تيرماه سال 88 براي آرام تر شدن فضاي ملتهب داخلي در آن روزها، مطرح كرده بود. اگر چه آن روزها بازار حمله به هاشمي رفسنجاني نيز داغ بود، اما برخي ترجيح داده بودند با زبان توصيه و حتي گاه نصيحت با اين انقلابي كهنه كار سخن بگويند.

اين موضوع البته بارها تكرار شده است. هربار كه هاشمي رفسنجاني دربرابر خواست برخي از افراد براي بيان مواضع وراه كارهايش به همان نماز جمعه معروف - كه تا كنون آخرين حضور وي در كسوت خطيب جمعه نيز بوده است اشاره مي‌كند و مي‌گويد:«حرف‌هاي من همان است كه در نماز جمعه گفته ام» علاوه بر سيل انتقادات، برخي نيز با توصيه از او مي‌خواهند كه از اين راهي كه در پيش گرفته برگردد.

آخرين مورد تا كنون بيانيه است كه هاشمي رفسنجاني به مناسبت سالگرد قيام 19 دي ماه مردم قم نوشته بود و ضمن تشبيه برخي از شرايط آن روز به حوادث امروز به برخي از مواضع گذشته خود اصرار كرد.پس از اين نيز در كنار انتقادات شديد، برخي از افراد بازار توصيه ونصيحت اين انقلابي پير را داغ تر از پيش كرده اند.

زير خيمه انقلاب باقي بمان
يكي از اين افراد دبيركل حزب موتلفه اسلامي بود كه گفت:همانطور كه قبلا اعلام كردم ما آيت‌الله هاشمي رفسنجاني را زير خيمه انقلاب و پشت سر رهبري مي‌خواهيم.

محمد نبي حبيبي كه در پايان نشست دبيران اين حزب سخن مي‌گفت، اظهار داشت : ما از جايگاه و خدمات ايشان به انقلاب و امام (ره) مطلع هستيم و مي‌خواهيم حيثيت سياسي و انقلابي ايشان محفوظ بماند. اما تذكر هم داريم كه گاهي مواضعي اتخاذ مي‌كنند كه متناقض مي‌نمايد. مثلا اصرار بر مواضع ايشان در نماز جمعه 26 تير سال گذشته با نظر ايشان در مورد جلوگيري از تفرقه در تناقض است.

دبيركل حزب موتلفه اسلامي در پايان اظهار داشت: ما اعتراض مكتوب خود به آن دسته از مواضع ايشان در خطبه‌هاي 26 تير 88 كه به نظر ما با برخي ديگر از مواضع ايشان در مورد ضرورت تبعيت از رهبري معظم انقلاب، در تناقض است را به ايشان قبلا اعلام كرده‌ايم و همچنان بر موضع خود در مورد ضرورت حفظ آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در خيمه انقلاب و پشت سر مقام معظم رهبري اصرار داريم.

حضور در اردوگاه انقلاب و رهبري به سود هاشمي است
يك عضو مجلس خبرگان رهبري در واكنش به اظهارات اخير هاشمي گفت: انسان بايد بر صحبت‌هاي خود تأمل كند تا حق كسي ضايع نشده و براي نظام و انقلاب هزينه‌اي نداشته و بتوان جايگاه رهبري را حفظ كرد.سيدمحمود علوي به فارس گفت: حضور آقاي هاشمي در كنار رهبري و در اردوگاه انقلاب هم به سود ايشان و هم به سود نظام است.وي با بيان اينكه اگر هاشمي در كنار رهبري قرار نگيرد در آن صورت به اقدامات كساني كه درون نظام نيستند، معنا مي‌دهد، تصريح‌كرد: اگر آقاي هاشمي در كنار رهبري قرار نگيرد در آن زمان ما يك جبهه جديدي را با محوريت مشخص در درون نظام به وجود آورده‌ايم.

عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه جبهه مخالف يك محوريت قابل قبول ندارد، يادآورشد: اگر هاشمي در محوريت مقابل قرار گيرد خيلي‌ها هستند كه به خود جرأت مي‌دهند به گونه ديگري عمل كرده و طور ديگري موضع بگيرند كه دفع آنها براي انقلاب هزينه‌هاي بسياري دارد..
مواضعت را مشخص كن
رئيس مجمع نمايندگان روحاني مجلس نيز چندي پيش از ارسال نامهاي از سوي اين مجمع به آيتالله هاشمي رفسنجاني خبر داد و گفت: از وي خواستهايم تا بدون هر رودربايستي مواضع خود را در برابر فتنه‌گران و سران فتنه اعلام كند.

محمد تقي رهبر در گفتگو با کلمه افزود: در اين نامه خطاب به آقاي هاشمي عنوان شده، شما كه برخي جريان‌هايي را كه امروز عليه روحانيت تاخت و تاز مي‌كنند، همانند جريان 19 دي رشيدي مطلق‌ها عنوان مي‌كنيد بايد بدانيد اين جريان‌ها مربوط به امروز و ديروز نيست بلكه مربوط به آن زماني است كه استكبار، اقتدار روحانيت را ديد و مقابله را با آن را آغاز كرد.

وي افزود: ما خطاب به ايشان عنوان كرده ايم كه از شما به عنوان يكي از شخصيت‌هاي شاخص روحاني و انقلابي انتظار بود آن روز از كيان روحانيت در برابر هتاكان به اسلام، عاشورا و انقلاب دفاع مي‌كرديد.

رهبر بيان داشت: در عين حال نمايندگان روحاني مجلس از آقاي هاشمي در اين نامه خواسته اند تا با توجه به جايگاهي كه در آن قرار دارند بدون هر رودربايستي مواضع خود را در برابر فتنه گران و سران فتنه اعلام كنند.

حجت‌الاسلام محمدتقي رهبر، همچنين درگفت‌وگو با کلمه ، با اشاره به اظهارات اخير هاشمي مبني بر اينكه مواضع وي همان اظهارات نمازجمعه 26 تير است، بيان داشت: ما نمي‌توانيم كسي را به اتخاذ مواضع موردنظر خود اجبار كنيم چراكه وقتي فردي بر مواضع خود تأكيد مي‌كند، قطعأ پاسخگوي آن است؛ هرچند از نظر ما مواضع نماز جمعه 26 تير ماه 88 آقاي هاشمي قابل قبول نبوده و به آن ايراد داريم.

هاشمي نبايد از آشتي دم مي‌زد
يك عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه وقتي مقام معظم رهبري بر اين موضوع تأكيد دارند كه سران فتنه تحريك شده استكبار و غرب هستند، هاشمي نبايد در نمازجمعه26 تير از آشتي با آنها و آزادي زندانيان سياسي دم مي‌زد.

آيت‌الله سيداحمد علم‌الهدي در گفت‌وگو با کلمه گفت: سخنان هاشمي در نماز جمعه 26 تير حمايت از فتنه‌گران نبود و اشكال ما نيز به وي در اين موضوع نبود، بلكه اشكال ما به هاشمي زاويه داشتن وي با نظام است و بر همين اساس اين انتقاد هنوز به آقاي هاشمي وارد است. علم الهدي با بيان اينكه ما نه آقاي هاشمي را در بستر فتنه تحليل مي‌كنيم و نه وي را با سران و طرفداران فتنه يكي مي‌دانيم، يادآور شد: آقاي هاشمي مسئول كار اطرافيان خود نيست ولي آنچه مهم است زاويه ديد ايشان است.

نماينده مردم مشهد در مجلس خبرگان خاطرنشان كرد: موضع ما از آقاي هاشمي گله‌مندي است.

وي با بيان اينكه شخصيت هاشمي به گونه‌اي نيست كه بتوان به آن اعتراض كرد، اظهار داشت: ما هرچه بخواهيم نسبت به انقلاب اظهار وابستگي كنيم، هاشمي از ما به انقلاب وابسته‌تر است. علم‌الهدي در خاتمه تأكيد كرد: آنچه واقعيت دارد گله‌مندي ما از هاشمي است، هرچند او صاحب‌نظر بوده و نظرش محترم است.

خاستگاه سياسي نصيحت كنندگان
آنچه در اين ميان ديده مي‌شود اين است كه برخي تشكل‌هاي كم سابقه در انقلاب و جوان گاه نيز با انتشار اطلاعيه‌ها ونامه‌هاي سرگشاده به هاشمي رفسنجاني صريح تر از افراد باسابقه و ريشه دار در نظام با وي سخن مي‌گويند كه گاه احساس ميشود همه سابقه انقلابي و اجرايي او درنظام را ناديده مي‌گيرند. ديگر اينكه اين توصيه‌ها و نصيحت‌ها بيشتر از سوي افراد و جريانات اصولگرا انجام مي‌شود.

 

 

تردید هاشمی در تبعیت از ولایت و تشخیص مصلحت
این پافشاری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر مواضع سابقش در بحث فتنه در حالی است كه وی بارها تأكید كرده كه در كلیات و مسائل اساسی با رهبر انقلاب هم عقیده است.

 

بنابراین باید درباره ولایت‌پذیری وی و اصرار دوباره ایشان بر مواضع سابق این سؤال را پرسید كه چطور با وجود سخنان صریح و مكرر و موكد رهبری در رابطه با فتنه اخیر، اما رئیس مجلس خبرگان همچنان در حیطه این مسئله مهم و اساسی، بر مواضعی دیگر اصرار می‌ورزد؟ علل این تناقض رفتاری از سوی هاشمی رفسنجانی سؤالی است كه خبرنگار روزنامه جوان با صاحبنظران سیاسی در میان گذاشته و پاسخ آنان را جویا شده است.


هاشمی را با معیار ولایت می‌سنجیم
حجت‌الاسلام احمد سالك، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در این باره معتقد است: در نظام مقدس جمهوری اسلامی برای آنكه جامعه در مسیر خطا قرار نگیرد، معیارهایی را قرار داده‌اند و دستور داده شده است تا اشخاص با آن معیارها خود را مورد سنجش قرار دهند.
وی با بیان اینكه یكی از مهم‌ترین معیارها آیات قرآن است، گفت: قرآن به همه دستور می‌دهد كه صادق باشید، بنابراین ما افراد را با صدق آنان می‌سنجیم. از سوی دیگر ولایت كه زمانی ائمه اطهار مظهر آن بودند و اكنون رهبر انقلاب اسلامی مصداق آن است، معیار دیگری است كه اشخاص در سنجش خود باید حدود انطباق خود با ولی فقیه را در نظر گیرند. با این حساب همه افراد باید بدانند كه اگر در حركات و رفتارهای خود از ولایت جلوتر یا عقب‌تر بیفتند، مسیر را غلط پیموده‌اند.
سالك خاطرنشان كرد: ما شخصیت‌هایی مانند هاشمی رفسنجانی را با معیار ولایت می‌سنجیم و عملكردشان را با این معیار مورد بررسی قرار می‌دهیم كه مثبت است یا منفی. مردم نیز اینگونه عمل می‌كنند و به بیراهه نمی‌روند و در نهایت تصمیم می‌گیرند كه به شخصی تذكر داده شود یا كنار گذاشته شود.

آیا در زمان امام هم اینگونه بودند؟
حمیدرضا ترقی معاون امور بین‌الملل حزب موتلفه اسلامی هم به جوان گفت: به نظر می‌رسد آقای هاشمی مواضع صریح رهبری درباره فتنه 88 را در حد حكم تلقی نكرده‌ و با وجود آنكه رهبری سكوت خواص را رفتار غیرمنطقی و خلاف شرع دانسته‌اند و موضعگیری صریح افراد در برابر فتنه را لازمه روحیه انقلابی افراد تلقی كرده‌اند اما آقای هاشمی گرفتار یك برداشت غلط در بحث تبعیت از ولایت فقیه شده‌اند.
وی تصریح كرد: آقای هاشمی با آنكه ادعا می‌كند در كلیات با رهبری همخوانی دارد و تنها در جزئیات و مسائل سلیقه‌ای كمی اختلاف نظر دارد اما با وجود تأكیدات رهبر انقلاب در بحث فتنه اخیر باز هم ایشان می‌گوید كه مواضعش همان است كه در نمازجمعه 26 تیر ماه ابراز كرده است. ترقی خاطرنشان كرد: باقی ماندن هاشمی بر همان عقاید سابق این تلقی را به وجود می‌آورد كه ایشان در پیروی از ولایت و تشخیص مصلحت دچار تردید شده‌اند.
وی با بیان اینكه چنین رفتارهایی از سوی هاشمی موجب سلب اعتماد مردم و اعضای مجلس خبرگان از وی خواهد شد، تصریح كرد: آیا مواضع صریح و ارشادهای رهبر انقلاب در بحث فتنه در حد حكم نبوده است و آیا آقای هاشمی برای موضعگیری در برابر فتنه‌گران منتظر صدور یك حكم مشخص از سوی رهبری هستند؟ آیا این افراد در زمان امام راحل نیز اینگونه رفتار می‌كردند و با وجود مواضع صریح امام(ره) در برابر منافقین بازهم تا زمان صدور یك حكم رسمی و مشخص از سوی امام، در تردید و سكوت یا در مواضع دوپهلو می‌ماندند؟

عده‌ای به دایره فتنه هل داده شده‌اند
مجتبی شاكری عضو شورای مركزی جمعیت ایثارگران نیز در این رابطه به جوان گفت: با توجه به دیدگاه‌هایی كه خود سران فتنه تاكنون داشته‌اند و اظهاراتی كه از بیرون كشور در حمایت از فتنه‌گران عنوان شده، موضوع خیلی روشن است و مردم قضاوت خود را در 9‌دی انجام دادند.
وی تصریح كرد: قطعاً كسانی كه هل داده شده‌اند در این قضایا، به نفع خودشان است كه با مردم همراه شوند؛ وگرنه خاصیت انقلاب این است كه چنین افرادی از جمله آنانكه در برابر فتنه سكوت تردید‌آمیز كرده یا گاه بر موازین غلط گذشته خود اصرار ورزیده‌اند را غربال كرده و حاشیه‌نشین می‌كند.

 
 

آيت‌الله كعبي: هاشمي به نصيحت بزرگان نظام توجه نمي‌كند

آيت الله كعبي، با انتقاد از اصرارهاي بي مورد رئيس مجلس خبرگان رهبري بر مواضع گذشته خود، از تذكرهاي مكرر قبلي اكثر نمايندگان مجلس خبرگان رهبري به وي خبر داد و از او خواست مساله اختلاف خود با دولت را به گونه اي مديريت كند كه نظام تقويت شده و دشمنان نا اميد شوند.

به گزارش کلمه ، آيت الله عباس كعبي، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم، در جمع اعضاي بسيج جامعه پزشكي خوزستان در مجتمع ياوران مهدي قم، از مواضع و سخنان اخير رييس مجلس خبرگان انتقاد كرد و اين مواضع را در مسير تقويت وحدت و انسجام و قانون گرايي ندانست و آن را برخلاف انتظار بزرگان و دلسوزان نظام ارزيابي كرد.

اين استاد سطح عالي حوزه علميه قم تصريح كرد: در هفته هاي اخير شاهد بوديم كه ايشان سخناني را بيان كرد كه تبديل به تيتر يك بدخواهان نظام اسلامي، كينه توزان و فتنه گران شد.

وي ادامه داد: مواضع اخير آقاي هاشمي در مسير وحدت و انسجام نيست، بلكه برخلاف آنچه ايشان مي گويد كه دنبال جنجال سياسي نيست، سخنان وي جنجالي بود.

آيت الله كعبي، با بيان اينكه آقاي هاشمي گفته است، مواضعم همان است كه در نماز جمعه بيان كردم، تصريح كرد: خطبه هاي نماز جمعه هاشمي در 26 تيرماه القاي ترديد در سلامت انتخابات و كوتاه آمدن در مقابل فتنه گران بود.

وي افزود: در مقابل، ايشان بارها طرفداران ولايت را به نام اعتدال سرزنش كرد، اما از ظلم بزرگ فتنه گران به نظام و ملت به راحتي عبور كرده است؛ به طور قطع كوتاه آمدن و دلجويي از فتنه گران باعث آسيب به انقلاب اسلامي است، ملاك تندروي و كندروي مواضع شفاف رهبري در مقابل فتنه گران است.

اين استاد سطح عالي حوزه علميه قم تاكيد كرد: متاسفانه آقاي هاشمي يك مدت با سكوت و مواضع دوپهلو و گاهي هم با سخنان نسنجيده به جاي اينكه به وحدت، قانون گرايي، نظام و ولايت كمك كند، به عنوان يك سوژه مورد توجه دشمنان قرار مي گيرد.

وي بيان داشت: بسياري از دلسوزان و شخصيت ها از اين وضعيت ناراضي و ناراحت هستند، اكثر نمايندگان مجلس خبرگان رهبري نيز نسبت به مواضع چندپهلو و سكوت و عبور ساده آقاي هاشمي از كنار فتنه بارها به ايشان تذكر داده و نامه نوشته اند.

آيت الله كعبي ادامه داد: متاسفانه آقاي هاشمي به نصيحت و خيرخواهي بزرگان نظام و مجلس خبرگان رهبري توجه نمي كند و در كمال تاسف اين گونه موضع مي گيرد كه دشمنان و بدخواهان نظام اسلامي ذوق زده مي شوند.

وي مواضع رييس مجمع تشخيص مصلحت را در مجموع باعث تقويت نظام و باعث انسجام ندانست و گفت: مواضع وي به مشكلات و اختلافات دامن مي زند؛ ما از خدا مي خواهيم آقاي هاشمي به خود آيد و اينطور اين مسير را ادامه ندهد و در تحليل هاي خود تجديد نظر كند.

عضو مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد: در حال حاضر يكي از مشكلات ما در مساله فتنه اصرار ايشان بر مواضع غير معقول خود است، درست است كه آقاي هاشمي با دولت اختلاف دارد اما نبايد اين مساله را به گونه اي مديريت كند كه به ضرر ملت و نظام تمام شود و دشمن از آن براي القاي اختلاف و نااميدي سود ببرد.

آيت الله كعبي گفت: ما از آقاي هاشمي مي خواهيم اختلاف با دولت را به گونه اي مديريت كند كه در مسير نظام و در جهت مقابله با استكبار جهاني و دشمنان تمام شود، متاسفانه آقاي هاشمي اختلاف با دولت را به خوبي تدبير نكرده و به نصايح رهبري كم توجهي مي كند كه همين مساله باعث سوء استفاده دشمنان مي شود.

 

حکم داوری برای مشاور مسئله دار کروبی
علي معلم مدير مسئول مجله زرد دنياي تصوير، در حالي حكم داوري بزرگترين رويداد سينمايي كشور را گرفت، كه بواسطه نشريه خود، مبلغ سينماي سكس و خشونت هاليوود است.

 

 

اين فرد كه در عرصه سينما به عنوان تهيه كننده نيز فعاليت مي كند تاكنون فيلمي كه مورد پسند منتقدان و مخاطبان باشد، تهيه نكرده است.


با اين وصف و با توجه به عدم قرابت ديدگاه وي با سينماي متعهدانه، معلوم نيست، بر پايه كدامين شاخص فرهنگي، نامبرده به عنوان داور فيلم فجر كه در تكريم انقلاب اسلامي برپا مي شود، تعيين و معرفي شده است.

 

نگرانی رسانه های البرز از حمله به خبرنگاران

 
درپی حمله تعدادی از اجیر شدگان که منافع انها با انتشار خبرهای البرز به خطر افتاده،ساعتی پیش جمعی از مدیران و خبرنگاران خبرگزاریها، پایگاههای خبری و مطبوعات البرز برای دیدار با سردبیر استانهای شبکه خبری البرز در دفتر این شبکه خبری گردهم آمده و باصدور بیانیه ضمن محکومیت این حمله خواستار تامین امنیت شغلی خبرنگاران شدند.


 

درپی حمله تعدادی از اجیر شدگان که منافع انها با انتشار خبرهای البرز به خطر افتاده،  اصحاب رسانه البرز در پی حمله افرادی ناشناس به دفتر شبکه خبری البرز در کرج در نشست مشترکی در محل این دفتر ضمن محکوم کردن این اقدام خواهان ایجاد امنیت شغلی برای این قشر در استان البرز شدند.
ساعتی پیش جمعی از مدیران و خبرنگاران خبرگزاریها، پایگاههای خبری و مطبوعات البرز برای دیدار با سردبیر استانهای شبکه خبری البرزدر دفتر این شبکه خبری گردهم آمدند.

در ابتدای این نشست عبدالرحمان کمالی سردبیر سرویس استانهای شبکه خبری البرز به بیان گزارشی از چگونگی حمله برخی افراد ناشناس به دفتر این شبکه پرداخت و همکاران خود را در جریان جزئیات اقدام صورت گرفته قرار داد.

همچنین افراد حاضر در این جلسه ضمن محکوم کردن اقدام غیر اخلاقی و غیرقانونی صورت گرفته خواهان پیگیری جدی مسئولان استان برای شناسایی و محکوم کردن عوامل اتفاق فوق شدند.

در این جلسه که با گفتگوی صمیمی اصحاب رسانه برای پیش بینی راهکارهای جلوگیری از تکرار این اقدام در قبال رسانه ها صورت گرفت، هریک از افراد به بیان دیدگاهها و پیشنهادات خود پرداختند.

همچنین سردبیر سایت البرز  از پیگیری برخی مسئولان اجرایی و انتظامی شهرستان کرج و استان البرز در خصوص اتفاق فوق خبر داد و بیان کرد: پیگیری های وی و همکارانش در این خصوص تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه دارد.

بی شک اطلاع رسانی شفاف از وظایف ذاتی اصحاب رسانه است که در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نمی کنند اما انتظار می رود مسئولان اجرایی و انتظامی استان نیز با توجه به این وظیفه خطیر از سوی منابع اطلاع رسانی در ایجاد امنیت شغلی برای این قشر بیش از پیش بکوشند.

اتفاق فوق هفته جاری در حالی در کرج رخ داد که مشابه آن نیز قبلا به وقوع پیوسته بود و این موضوع ناراحتی قشر زحمت کش رسانه را به همراه داشت.

از همین رو در نشست فوق نیز مقرر شد جمعی به نمایندگی از اصحاب رسانه با مسئولان عالی استان دیدار و خواهان پیگیری مسئله ایجاد ناامنی برای رسانه ها در استان شوند.

همچنین در پایان این جلسه بیانیه ای در محکومیت اقدام صورت گرفته و نیز لزوم ایجاد امنیت شغلی کافی برای اصحاب رسانه  به امضا رسید که برای انتشار در اختیار رسانه ها قرار می گیرد


 

     

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چرا"شرق"سنگ قالیباف رابه سینه میزند؟
چرا"شرق"سنگ قالیباف رابه سینه میزند؟
در حالی اکثر جریان های داخلی اصولگرایان به سمت وفاق و یک رنگی می روند رسانه ها و جریان های رادیکال اصلاح طلب در صدد ایجاد انشقاق با محوریت حمایت از "شهردار تهران" هستند.

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، روزنامه شرق که ارگان سابق رسمی حزب کارگزاران است به دنبال ایجاد خط و خطوط میان اصولگرایان با حمایت از "محمد باقر قالیباف" است.

در شماره 6 بهمن روزنامه شرق در یاداشتی تحت عنوان "قالیباف نبرد اما قهرمان شد" به حمایت از قالیباف می پردازد و او ر ا به عنوان قهرمانی در جبهه شهرداری می داند که مقابل دولت ایستاده است.

در این یادداشت صفاتی چون مدیر مظلوم،قهرمان ناملایمات و حافظ حقوق شهروندی نشان داده شده که در برابر نامردی! های دولت می ایستد.

برای نمونه این جمله که "اگر دولت یک ریال هم ندهد شهرداری نمی گذارد کار شهروندان لنگ بماند"مبین حمایت از قالیباف به نحوه عجیب وغریب است.

شرق در ادامه اعلام می کند که در دوران کنونی نقصان اکثر ادارات دولتی این شهرداری تهران است که گوی خدمت رسانی را ربوده است.

جالب آنکه همچون همیشه دولت مقصر اصلی نامیده شده است.

چند روز پیش هم احمد مسجد جامعی در مقاله ای به حمایت از قالیباف پرداخته و اعلام کرده است که دولت که نحوه به قدرت رسیدن را از مسیر شهرداری دانسته سعی در به زمین زدن قالیباف را دارد.

به نظر رادیکال های شرق نویس که از کاندیداهای احتمالی خود در آینده به علت فتنه گری مأیوس شده اند به دنبال حمایت باقر قالیباف هستند تا اتحاد اصولگریان را مخدوش کنند.
 

5 سئوال اعضای جامعه اسلامی دانشجویان از آقای هاشمی
اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور با اشاره به صحبت‌های اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشجویان گیلانی، 5 سئوال مهم را از وی پرسیدند.

به گزارش کلمه ، در نامه سزگشاده اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است: آزمون بزرگ و میدانی سخت برای سنجش عیار مدعیان در بستر حوادث فتنه 88 شکل گرفت که در آن اکثر خواص نمره قبولی نگرفتند و از توده‌ها (که به زعم آنها با بی شرمی تمام بی سواد و به دور از تمدن معرفی می‌شوند!) عقب ماندند و با اصرار خود در حالی که به خوبی می‌دانستند ماجرا از چه قرار است و در کجای پازل دشمن ایستاده‌اند خود را از آغوش ملت جدا و به دامان دشمن پرتاب کردند.

در ادامه این نامه مندرج است: بحث افراد معلوم الحالی مثل موسوی، خاتمی یا کروبی و... نیست؛ عملکرد اینها قابل پیش‌بینی و محرز بود، اما درد ما آنهایی بودند که برای انقلاب خون دل‌ها خورده بودند، برای خمینی، عزیز بودند و برای سیدناالخامنه‌ای همسنگر!

اعضای یکی از 5 اتحادیه بزرگ دانشجویی کشور در ادامه نامه خود آورده‌اند: صحبت‌های اخیر شما در جمع دانشجویان گیلانی ما را بر آن داشت تا چند سئوال و نکته را به عرضتان برسانیم:

1- آقای هاشمی! آیه 14 سوره تغابن را حتما خوانده‌اید! نسبت به تاریخ هم از ما بهتر آگاهید؛ عبدالله بن زبیرها بودند که موجب شدند سیف الاسلام‌ها در جمل‌های تاریخ علیه ولایت خروج نمایند، پس مراقب اطرافیان خود باشید.

2- آقای هاشمی! قریب یک میلیون رأی مجلس خبرگان شما رأی امت حزب‌الله و متدینین است، نه سبزها و نه حامیان غربزده موسوی! بنابراین انتظار مردم این بود که قدرشناس این آرا باشید و به شعار "هاشمی هاشمی سکوت کنی خائنی " جماعتی که نه تنها به شما رأی ندادند بلکه از اساس مخالف ولایت فقیه، خبرگان و تمام ارکان نظام بودند، اعتنا نکنید و به آن دلخوش نباشید.

3- بعد از مواضع شما در نماز جمعه 88 که همراه بود با کلکسیونی از هتک حرمت‌ها علیه فریضه مقدس نماز جمعه توسط جمع اندکی از سبزها که خم به ابروی شما نیاورد، چه کسانی راضی به خانه برگشتند؟! مواضع شما چه کسانی را به تحسین وا داشت؟

4- اردوکشی خیابانی، هتک حرمت مقدسات دینی، کشتن بسیجیان، اتهام تقلب به نظام، اتهام تجاوز جنسی در زندان‌های نظام، توهین به عاشورای حسینی(ع)، بیانیه‌های کاملاً هم‌سو با آمریکا و رژیم صهیونیستی و... اینها اتفاقاتی بود که فقط یکی از آنها برای جدا شدن راه شما و اتخاذ موضع شفاف نسبت به موسوی و منافقین همراهش کافی بود! اما امروز شما نه تنها مرزها و خطوط خود را همچنان با این فرقه منحرف روشن نکرده‌اید، بلکه شنیده شده که موسوی که رأس این فتنه بوده و ابزار اصلی براندازی نظام شده بود را به جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز دعوت نموده‌اید! چه بگوییم که جز حسرت و حیرت کار دیگری نمی‌توان کرد!

5- اتفاقات اخیر همچون مسئله دانشگاه آزاد تاریکتر از آن اتفاقات جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن شنبه ننگین در بحث انتخاب رئیس بانک مرکزی، علامت‌های سوال جدیدی در ذهن ما ایجاد کرده است. چه پاسخی در قبال این همه علامت سوال برای ذهن پرسشگر دانشجویان دارید؟

هر لحظه آماده شنیدن پاسخ سئوالات خود هستیم.

 

تكاپوي عارف براي احياي اصلاح طلبان

محمد رضا عارف معاون اول دولت دوم خاتمي درتدارك احياي اصلاح طلبان ميانه روست.


به گزارش کلمه،محمد رضا عارف با راه اندازي تشكيلاتي در صدد جلب و جذب اصلاح طلبان ميانه روست تا بتوانند در دور آينده انتخابات مجلس شوراي اسلامي حضور پيدا كنند. 

تدارك براي انتخابات آينده مجلس درحالي از سوي وي صورت مي گيرد كه او درجلسه اي ازاينكه كسان ديگري ورود زود هنگام به بحث انتخابات داشته اند گله كرده بود!
اينهمه در حالي اتفاق مي افتد كه پيش از اين محمد خاتمي يراي حضور درانتخابات شرط و شروط گذاشته بود كه با واكنش برخي مسئولين مواجه شده بود. 

گفته مي شود حركت عارف با حمايت و هدايت پنهان سيد محمد خاتمي صورت مي گيرد و براي اينكه اين نزديكي مشخص نشود عارف از تشكيلات بنياد باران جداشده و تشكيلات جديدي راه اندازي كرده است. 

كارشناسان معتقدند اين بازي دوگانه او و خاتمي در واقع نوعي تقسيم كاراست تا بتوانند به هرشكل ممكن سهمي از معادلات قدرت داشته باشند و به طور كامل از جريان رو به رشد نظام و انقلاب حذف نشوند. 

بسياري بر این باورند مواضعي كه برخي مواقع و به طورغيررسمي ازسوي وي عنوان مي شود نمود و نمونه چنين رويكرد دوگانه اي است.او كه پيش از اين به انصراف خود از حضور درانتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي افتخار مي كرد و گفته بود: «با توجه به روندي که بر انتخابات مجلس هشتم حاکم شد و ردصلاحيت گسترده نيروهاي اصلاح‌طلب معنادارترين کاري که مي‌توانستم در آن برهه انجام دهم انصراف بود و انصراف من داراي يک پيام جدي بود» اكنون مواضعي گرفته كه در تضادي آشكار با رويكرد سابق اش معنا مي شود. 

عارف چندی پیش در سخنان خود در جمع انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان با توجه به حوادث پس از انتخابات گفته بود: «ازابتدا هم موسوی را برای ریاست جمهوری قبول نداشتم.» وي همچنين گفته بود: «نباید بجای انتقاد از دولت احمدی نژاد، انتقادهای خود را به سمت اصول نظام منحرف می کردیم. »

او اگر چه تاكنون به طور صريح مواضع خود را درباره اغتشاشات ،فتنه و فتنه گران سال گذشته ايراد نكرده ولي همواره با انتقاد تندروهاي اصلاح طلب مواجه بوده به طوري كه گفته مي شود موسوي خوئيني ها، عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز كه ازاو به عنوان مرد خاكستري جريان اصلاحات ياد مي‌شود، انتقادات تندي را متوجه عارف كرده ومواضع او را سودجويانه دانسته و انتقادات معاون اول دولت خاتمي به اصلاح طلبان را براي تاييد صلاحيت گرفتن ارزيابي كرده است.
 

توهین به آیات قرآن دررستورانهای تل آویو
پایگاه خبری العرب در سرزمین های اشغالی سال 1948 با اعلام این خبر تصاویر این دستمال ها را نیز کاملا شفاف و واضح منتشر کرده است.

 


برپایه گزارش کلمه ، دستمالهای یاد شده همچنین منقش به مسجد النبی در مدینه منوره هستند.
این دستمال ها معمولا برای پاک کردن میزها پس از سرو غذای مشتری استفاده می شود و پس از آن در کیسه های زباله ریخته می شود.
ایه هفت سوره مبارکه محمد (ص) با مضمون جهادی است و خداوند در این آیه خطاب به مومنان می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید خداهم شما را (همه جا) یاری می کند و ثابت قدم می گرداند.
این در حالی است که پیش از این نیز رژیم صهیونیستی اقدام به درج آیایه هایی از قرآن کریم بر بطری ها و قوطی های مشروبات الکلی کرده بود . صهیونیستها همچنین اخیرا برخی آیات قران کریم را در بعضی از اماکن مکروه و حرام نوشته بودند و چندی پیش نیز مسجدی را در نابلس به آتش کشیدند.
گفتنی است این برای نخستین بار نیست که غذاخوری های صهیونیست ها در تل آویو به قران و ایات قرآنی توهین می کنند.


 

اپوزيسيوني كه با پاك كن پاك مي شود

جريان اپوزيسيون در جايگاهي از قدرت قرار ندارد كه طرف مذاكره با حاكميت قرار گيرد.

کلمه: مهران براتي از اعضاي گروهك اتحاد جمهوري خواهان (مقيم برلين) و فعال در فتنه سال گذشته، ضمن يادآوري مطلب فوق، به راديو فردا گفت: ما شرايط مذاكره اپوزيسيون با حاكميت را در ايران نداريم. چيزهايي مثل مذاكره و آشتي ملي زماني جاي دارد كه نيروي حاكم ضعيف شده باشد و نتواند به تنهايي مشكلات را حل كند و مجبور شود به صداي


ارسال توسط arman

در گیری میان گروهی دراویش گنابادی
در حالی که عده ای از دروایش گنابادی در گناباد  از طریق اداره های دولتی این شهرستان پیگیر ممنوعیت دفن اموات و تجمع در مزار بی دخت هستند، عده ای دیگر از آنها نسبت به اقدام این گروه اعتراض كه همین موضوع سبب بروز درگیری میان دراویش شده است.   در این خصوص گفته می‌شود كه مخالفین طرح دفن اموات در مزار بی دخت معتقدند كه با اجرای این طرح  محل به صورت انحصاری در می‌آید و عمومیت آن از بین می‌رود و همین موضوع باعث می‌شود كه امكان ترویج فرقه در میان مردم از بین رود. آنها همچنین معتقدند كه همه اعضای فرقه باید به صورت مساوی از فضای این مزار بهرمند باشد و انحصار طلبی با مشی درویشی منافات دارد. علاوه بر این اجتماع در این محل باعث همبستگی بیشتر بین دراویش می‌شود.
در طرف مقابل این جماعت، برخی از سركردگان دروایش كه به دنبال ایجاد محدودیت در مزار بی دخت هستند در توجیه كار خود عنوان كرده اند مدتها است مزار به محلی برای گپ زدن، غیبت کردن، شایعه پراکنی و تهمت زدن تبدیل شده است كه این موضوع باعث بدنامی دراویش می‌شود. از طرف دیگر بعضی  مریدان ناآگاه نیز به قمار بازی در این محل می‌پردازند و علاوه بر این مزار به محلی برای قرار ملاقات دختران و پسران نامحرم تبدیل شده است.
این ظاهر سازی‌های دینی توسط دراویش در حالی صورت می گیرد كه آنان در مراسم‌های مختلف، اقدام به تهیه برخی خوراك‌های ممنوعه می كنند و هیچ اباعی در خصوص مصرف این مواد غذایی كه مطابق با دستور اسلام حرام تلقی شده است، ندارند. برای نمونه آنها در مجالس خود با نوعی دوغ به نام "دوغ مودت" از دراویش پذیرایی می‌كنند كه با اضافه كردن برخی گیاهان مخدر به آن كاركردی شراب گونه پیدا می كند. علاوه بر این در برخی از مراسم ها نیز با طبخ نوعی غذا به نام "آبگوشت وحدت" كه مقدار بسیار زیادی حشیش به آن اضافه شده است، دراویش را برای مراسم‌های خود آماده می كنند!

 


 

شریعتمداری علیه شریعتمداری + اسناد
او به شدت به کسانی که با او تماس گرفته و از شهرستان‌ها کسب تکلیف می‌کنند امر می‌کند که قویاً جلوی تظاهرات و ابراز مخالفت با رژیم گرفته شود و خصوصاً به شاه هیچ گونه توهینی نشود.
در این سند نظرات حقیقی آقای شریعتمداری (که در گفتگوی تلفنی خصوصی ابراز شده بود) هم درج شده است و ابراز مخالفت شدید او با امام (آن هم تنها یک روز پس از آن اعلامیه ظاهراً همراهانه با امام) آشکار شده است.

کلمه: انسان‌ها همواره در معرض خطای در قضاوت هستند. گاهی این خطا‌ها از ضعف‌های تحقیقی و تدقیقی شخص قضاوت کننده یا حب و بغض‌های او ناشی می‌شود، گاهی از فریب کاری و دغل بازی و نفاق کسی که دربارهٔ او قضاوت می‌کنند و گاهی هم از کمبود اسناد و مدارک.
این مطلب در قضاوت‌های تاریخی هم صادق است و موجب شده که بعضی از مردم ما و حتی برخی از خواص (که بعضا جزو مبارزین پیش از انقلاب و مسئولین صدیق پس از انقلاب و یا تاریخنگاران مذهبی هم بوده‌اند) درباره برخی افراد قضاوت‌های بسیار اشتباهی بکنند.
عموماً یکی از این قبیل قضاوت‌های نادرست درباره شخص سید کاظم شریعتمداری رخ داده و می‌دهد. برخی افراد مدعی‌اند که او در ابتدای نهضت، همراه با امام بود و حتی از دیگر مراجع در این عرصه، قوی‌تر و شتابان‌تر حرکت می‌کرد ولی بعد‌ها (تن‌ها به دلیل اختلاف در روش) از مبارزه کنار کشید، هرچند آخوند درباری هم نبود. حتی عده‌ای شدیداً بر حسن نیت و حسن صریرت او تأکید دارند و او را جزو پاک‌ترین افراد تاریخ معاصر معرفی می‌کنند. امام آیا ماجرا‌ها واقعاً همین گونه بوده است؟
خوشبختانه چندی پیش مرکز اسنادانقلاب اسلامی پروندهٔ ساواک این شخص را در کتابی تحت عنوان «آیت الله شریعتمداری به روایت اسناد» منتشر کرد. ما نیز در این نوشتار (به رغم آنکه خاطرات و شواهد فراوانی برای تحلیل مشی حقیقی او وجود دارد) با مراجعه به همین اسناد تاریخی، آن ادعای پیش گفته را محک می‌زنیم. البته از بین انبوه این اسناد (که در کتابی ۱۰۰۰ صفحه‌ای گرد آمده است) اسناد فراوانی را می‌شود ذکر کرد که ما به ضرورت کوتاه بودن نوشته، تنها چند سند را برگزیده‌ایم و آن اسناد محرمانه را در کنار اعلامیه‌ها و پیام‌های علنی‌‌ همان وقت آقای شریعتمداری نهاده‌ایم تا قضاوت آسان شود.
نکتهٔ مهم آنکه باید توجه کرد که مأمورین ساواک در حین تهیه این اسناد و گزارشات طبقه بندی شده گمان نمی‌کردند روزی این اسناد به دست مخالفین آقای شریعتمداری بیفتد و ضمناً این اسناد را نه برای کوبیدن یا بالا بردن کسی بلکه برای تکمیل پرونده‌ها وخبر دادن به مافوق و برای تعیین خطی مشی رژیم در امور مختلف و تعاملات مختلف و با دقت تهیه کرده‌اند و لذا در آن‌ها مسائل تبلیغی و سیاسی راه نداشته (چرا که اسناد محرمانه بوده و قرار نبوده علنی شود تا جهت گیری تبلیغی خاصی در آن اعمال کنند) و لذا می‌شود به آن‌ها اعتماد کرد.

برخوردهای رژیم و حوزه از سال ۴۰ به بعدبرای روشن شدن فضای زمانی تهیه آن اسناد باید گفت وقتی در سال ۴۰ آیت الله العظمی بروجردی رحلت فرمودند، رژیم گمان کرد حوزه دیگر قدرت چندانی برای مقابله با اقدامات او نخواهد داشت و لذا شروع به اقدامات مختلف در حوزه‌های متعدد طبق میل و ملاک‌های خود کرد که اولین تقابلش با روحانیت بیدار (و در رأس آن‌ها امام خمینی) در جریان تصویبنامهٔ انجمن‌های ایالتی و ولایتی به وجودآمد که در آن ماجرا به دلیل بصیرت و ایستادگی محکم امام، رژیم مجبور به عقب نشینی شد.
در انتهای سال ۴۱، رژیم که فکر می‌کرد روحانیت با دولت مشکل دارد و اگر پای شاه وسط بیاید جرئت مخالفت نخواهد داشت، ماجرای انقلاب سفید شاه و ملت و برگزاری رفراندم راجع به مواد ششگانهٔ آن را در دستورکار قرار داد. این بار هم امام محکم ایستادند و این رفراندم را تحریم کردند که موجب عدم شرکت مردم و مفتضح شدن شاه شد.
تحریم رفراندم و ماجرای تصویبنامه موجب خشم شدید رژیم شد و برونریز این خشم در فروردین ۴۲ و با حملهٔ وحشیانه و گستردهٔ مأموران مسلح رژیم به فیضیه (و همچنینمدرسه طالبیه تبریز) و ضرب و شتم و قتل طلاب و مردم متدین بروز کرد.
در اینجا اولین نشانه‌های بروز جوهرهای وجودی افراد هم آشکار شد. در فضایی که رعب و وحشت سراسر وجود همه و کل کشور را فراگرفته بود، امام خمینی بیانیه‌ای صادر کردند و در آن فضای سنگین که کسی جرئت ابراز کوچک‌ترین کلامی نداشت، در بخشی از آن بیانیه فرمودند: «اینان با شعار «شاه دوستى» به مقدسات مذهبى اهانت مى‏کنند. «شاه دوستى» یعنى غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ «شاه دوستى» یعنى ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏هاى اسلام و محو آثار اسلامیت؛ «شاه دوستى» یعنى کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت‏. حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب؛ وَ لو بَلَغَ مَا بَلَغَ.» (صحیفه امام، جلد‏۱، صفحهٔ ۱۷۸)

نامهٔ آقای شریعتمداری و حمایت ظاهری از امامبا صدور این بیانیه و حکم صریح امام به عنوان فقیه جامع الشرایط مبنی بر وجوب مبارزه و حتی حرام بودن تقیه، مسیر صحیح روشن شد. آقای شریعتمداری هم ۴ روز بعد از این نامه و در جواب تعداد فراوانی نامه و تلگراف که به او فرستاده شده بود اعلامیه‌ای صادر کرد و در بخشی از آن، ضمن دعوت مردم به آرامش، نوشت: «این چند روزه علمای اعلام و عموم طبقات مردم از مرکز و شهرستان‌ها مراتب انزجار و تنفر شدید خود را از فاجعهٔ مولمهٔ مدرسهٔ فیضیه و حملات وحشیانهٔ عده‌ای از مأمورین... و اظهار تأسف از واقعهٔ دردناک مدرسهٔ فیضیه همدردی و تأثرات عمیق خود را در این مصیت بزرگی که به حوزهٔ علمیهٔ قم و بلکه به تمام عالم اسلام وارد گردیده اعلام داشته‌اند.... ویرانی‌های مدرسهٔ فیضیه که شاهد گویای آن همه جنایات وحشت زاست به جای خودباقی [است].... کانون روحانیت شیعه مورد تجاوز واقع شده است. بر عالم اسلام اهانت وارد آمده است. قلب امام زمان


ارسال توسط arman

توهم عدم توطئه زیباکلام
 
زیباکلام که به صراحت خود را از ارداتمندان رضاخان می داند، درحالی جنگ نرم و توهم توطئه و فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی را در یک زنجیره‌ی معنایی مطرح می‌کند و گرفتار «سندروم توهم عدم توطئه» می‌شود که کنگره‌ی آمریکا تصویب بودجه‌های میلیون دلاری را علیه جمهوری اسلامی، آشکارا انجام می‌دهد.
به گزارش کلمه ، صادق زیبا کلام در ادامه اظهار نظرهای خارج از عرف و چارچوب های علمی مرسوم خود، «جنگ نرم» را مادر همه تئوری‌های توطئه و فرضیه‌های دایی جان ناپلئونی مطرح در ایران دانست!
زیبا کلام در یادداشتی که در ماهنامه‌ی «مهرنامه» منتشر شده، فرضیه ها و تشکیک‌های مطرح شده توسط نخبگان سیاسی داخلی در رابطه با "ویکی‌لیکس" را، همانند تحلیل حادثه‌ی 11 سپتامبر فرو رفته در هاله‌ی توهم دانست.
زیبا کلام می‌گوید: «حجم انبوه اسناد، مدارک، شواهد و قرائن موجود علیه اسامه‌بن‌لادن، القاعده، طالبان، صدها عضو القاعده که در بازداشت به سر می‌برند به هیچ روی تغییری در نگاه ایرانیان به وجود نیاورده است. آنان همچنان القاعده و طالبان را ساخته و پرداخته آمریکا می‌دانند».
این ادعاها در شرایطی مطرح می‌شود که نه ارتباط تجاری میان خانواده‌ی بن‌لادن و رئیس‌جمهور وقت آمریکا بر کسی پوشیده است و نه به سؤالات بی‌شماری که حتی در ذهن شهروندان ایالات متحده در رابطه با چگونگی این حادثه مطرح است پاسخی قانع‌کننده داده شده است.
زیباکلام که به صراحت خود را از ارداتمندان رضاشاه پهلوی می داند، درحالی جنگ نرم و توهم توطئه و فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی را در یک زنجیره‌ی معنایی مطرح می‌کند و گرفتار «سندروم توهم عدم توطئه» می‌شود که کنگره‌ی آمریکا تصویب بودجه‌های میلیون دلاری را علیه جمهوری اسلامی، آشکارا انجام می‌دهد.

 

آموزش کار با توییتر و فیس بوک به نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی

نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی به منظور دسترسی به افکار عمومی و ارتباط با رای دهندگان خود؛ مهارت کار با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر شبکه‌های اجتماعی را آموزش دیدند. به گزارش کلمه ، روزنامه جروزالم پست طی گزارشی اعلام کرد که نمایندگان پارلمان اسراییل برای درک بهتر ماموریتشان و همچنین کار با افکار عمومی و ارتباط با رای دهندگان خود؛ مهارت کار با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر ابزارهای شبکه‌ای اجتماعی را آموزش دیدند.

این روزنامه نوشت: آنها ممکن است قادر باشند مجلس را برای ساعت‌ها با اطاله کلام به تاخیر بیندازند، اما آیا می‌توانند با استفاده از توییتر، یک پیام را با 140 حرف (کاراکتر) ارسال کنند؟
در روز سه شنبه، اعضای کنست در کارگاهی ویژه که در زمینه آشنایی و آگاهی بیشتر آنها با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر ابزارهای شبکه‌ای اجتماعی بود، شرکت کردند. شبکه‌هایی که مورد استقبال جمعیت جوان است و می‌توانند یک حلقه مهم در یک دموکراسی پارلمانی باشند.
میزبان کارگاه "اشلومیت هابارون"، مدیر وبسایت دولتی طراحی شده برای ایجاد دسترسی بیشتر دولت به افکار عمومی بود. کارگاه سعی کرد یک تصویر متفاوت از شبکه‌های جهانی ارائه کند و بیشتر بر روی فیس بوک تاکید داشت که در حال حاضر نزدیک به 3 میلیون اسرائیلی و حداقل 50 نفر از 120 عضو کنست از آن استفاده می‌کنند.
قانونگذاران علاقه ویژه‌ای به استفاده از فیس بوک برای حفظ تماس خود با رای دهندگان نشان دادند و سوالاتی درباره فرق میان شبکه‌های اجتماعی مختلف بین توییتر و فیس بوک، همچنین حصارها، موقعیت‌ها و اطلاعات صفحه‌ها درخواست کردند.
ریوون ریولین سخنگوی کنست گفت: ما گام دیگری برای حمایت از روابط غیررسمی میان اعضای کنست و عموم مردم برداشتیم.
ریولین گفت: ماهیت خدمات عمومی کنست در نگاه ما نسبت به قبل تغییر کرده است. من امیدوارم که فیس بوک اعضای کنست را به درک بهتر از ماموریتشان رهنمون سازد
وقتی کسانی که شما را انتخاب کردند نمی‌بینید، ممکن است آنها را فراموش کنید. اما وقتی با آنها از طریق فیس بوک ارتباط مستقیم و قوی دارید، آنها را فراموش نمی کنید.
حقوقدانان در یک نامه به ریولین نوشتند؛ سایت‌های شبکه اجتماعی ابزار بسیار مهمی در حفظ و نگهداری رابطه با رای دهندگان دارند. امروز رای دهندگان انتظار دارند به طور منظم درباره رهبرانشان که به آنها رای داده‌اند هر یک یا دو روز آپ دیت باشند.
دان لاندو مدیر عمومی کنست، کارگاه را با بحث روابط میان رای دهندگان و مقامات از طریق اینترنت در دیگر کشورها آغاز کرد، موضوعی که بر روی آن ماه‌ها به عنوان بخشی از تلاش کنست برای ارتقای روابط با عموم مردم از طریق کامپیوتر، تلاش شده است.
او گفت: حتی در انگلیس نیز یک علاقه وافر در پیگیری فعالیت‌های پارلمانی از طریق فیس بوک وجود دارد.



 

آیا هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری برکنار می شود؟

طی چند روز گذشته تلاش چهره های تاثیر گذار اصولگرا برای برکناری اکبر هاشمی رفسجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری شدت گرفته است به طوریکه حتی از گزینه مورد نظر خود یعنی حضرت آیت الله مهدوی کنی نیز حمایت کرده اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز واقعه‌ی ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۵۶ بیانیه‌ای منتشر کرد که دستمایه‌ی موجی از شدیدترین‌ انتقادات  به او در یک سال و نیم گذشته شده است. واقعه‌ی ۱۹ دی‌ماه که از آن به عنوان "قیام خونین مردم قم" یاد می‌شود در اعتراض به انتشار مقاله‌ای در روزنامه‌ی اطلاعات اتفاق افتاد که معترضان محتوای آن را توهین به امام (ره) تعبیر می‌کنند.

 

"توهین و تهمت به علما"

رفسنجانی در بخشی از بیانیه‌ی خود ادعا می کند که امروز نیز کسانی که او "بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی" می‌خواند «پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»

کیهان: بیانیه نوشته رفسنجانی نیست!

روزنامه‌ی کیهان  در شماره‌ی  (پنجشنبه ۳۰ دی‌ماه) از قول عبدالنبی نمازی نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب  در کاشان نوشت «رویکرد کنونی آقای هاشمی به جایگاه او آسیب وارد کرده است.» نمازی ضمن انتقاد به عدم موضع‌گیری صریح رفسنجانی در مقابل حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ که طرفداران حکومت "فتنه" می‌خوانند، او را به اتخاذ مواضع مبهم متهم می‌کند.

شریعتمداری ۲۱ دی‌ماه با انتشار یادداشتی از رفسنجانی می‌پرسد چرا در ۳۳ سال گذشته بیانیه‌ای به مناسبت ۱۹ دی منتشر نکرده است. شریعتمداری در یادداشت خود متن بیانیه را از نظر محتوایی مخدوش و از نظر استدلال ابتدایی خوانده و نتیجه می‌گیرد "رفسنجانی نمی‌تواند نویسنده بیانیه یاد شده باشد." مدیر مسئول کیهان احتمال می‌دهد «كسانی كه در جریان فتنه ۸۸ پشت شخصیت و جایگاه آقای رفسنجانی سنگر گرفته بودند، هنوز ایشان را رها نكرده‌اند و بیانیه یاد شده را برای خروج هرچند، موقت رسانه‌های فتنه از خمودگی و درهم ریختگی ناشی از شكست تدارك دیده‌اند.»

نامه‌ی انتقادی اصولگرایان به رفسنجانی

واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی در روزهای نخست، مانند یادداشت کیهان، لحنی نسبتا ملایم‌تر داشت. در روزهای گذشته بر شدت و وسعت این انتقادها افزوده شده است.

حسین ابراهیمی رئیس هیات داوری اصولگرایان مجلس ۲۹ دی‌ماه از نگارش نامه‌ای توسط اعضای این هیات خطاب به رفسنجانی خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس ابرهیمی گفت «در این نامه خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی خواهیم نوشت كه در دوران موسوم به اصلاحات، اصلاح‌طلبان به صراحت به روحانیت اهانت می‌كردند اما شما موضع‌گیری نمی‌كردید.»

در آستانه‌ی نشست مجلس خبرگان

روز چهارشنبه نیر کاظم صدیقی که از تابستان ۸۸ به حکم رهبرمعظم انقلاب  امام جمعه موقت تهران شد بیانیه‌ی ۱۹ دی را نشانه‌ی "مهجور بودن" رئیس مجلس خبرگان با واقعیت‌های جامعه عنوان کرد. اندکی پیش از آن نیز محمدعلی رامین، یکی از نزدیکان و مشاوران احمدی‌نژاد رفسنجانی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را به مشارکت در "جنجال‌آفرینی برای القای تقلب در انتخابات سال ۸۸" متهم کرد.

در همین حال برخی از ناظران اوج گرفتن و تندتر شدن انتقادات  به رفسنجانی را بی‌ارتباط با اجلاس مجلس خبرگان و زمینه چینی احتمالی برای کنار گذاشتن او از ریاست این نهاد نمی‌دانند. نشست آینده‌ی خبرگان در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود و انتخاب هیات رئیسه‌ی جدید یکی از برنامه‌های این نشست خواهد بود.

نارضایتی از سکوت رفسنجانی

به نوشته‌ی روزنامه‌ی کیهان عبدالنبی نمازی گفته است «انتظار اکثریت اعضای مجلس خبرگان رهبری، ملت، بسیجیان و روحانیت متعهد که در درون نظام و پیرو ولایت هستند، این است که آقای هاشمی رفسنجانی به سکوت خود پایان دهد.» نمازی در ادامه با اشاره به سکوت طولانی رفسنجانی که به زعم او به جایگاهش آسیب رسانده، تاکید می‌کند «این موضع گیری در حال حاضر و در شرایط کنونی موضعی دیرهنگام است.»

از سوی دیگر حمید رسایی، عضو  فراکسیون اصولگرایان می گوید: رفسنجانی در بیانیه‌ی اخیر خود "به مجموعه‌هایی كه به دنبال خط‌گیری از او هستند پیام‌هایی داده است." به گزارش خبرگزاری فارس رسایی اول بهمن ماه اظهار داشت «هدف عمده دیگر هاشمی از این بیانیه كه بسیار مهم است ارتباط این بیانیه با انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در اسفند ‌ماه سال جاری است.»

ردپای رفسنجانی در تمام "فتنه‌ها"

خبرگزاری فارس از قول رسایی نوشت «در سال‌های اخیر هر زمان كه جلسات مجمع عمومی خبرگان برقرار بوده، هاشمی به‌نوعی موضع‌گیری كرده‌ تا انتقادات نسبت به خود و اقدامات فرزندانش را توجیه كند، حتی با این كار درصدد به دست آوردن قلوب علمایی بوده كه در خبرگان منتقد وی محسوب می‌شدند.»

در نظر تحلیلگران آنچه در روزهای گذشته و در واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی بسیار جلب توجه می‌کند افزایش  انتقادها از سوی چهره های موثر اصولگرایی به هاشمی رفسنجانی است.

محمدعلی رامین در تازه‌ترین سخنرانی خود گفت «آخرین بروز و ظهور فتنه‌های از اول انقلاب تاکنون فتنه سال ۸۸ بود.» رامین در تحلیل خود  با اشاره‌های صریح تاکید می‌کند رد پای برخی خواص در تمام حوادثی که فتنه خوانده می‌شود می‌توان یافت.

با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که آیا اکبر هاشمی رفسنجانی با ریاست مجلس خبرگان رهبری وداع می کند و جای خود را به حضرت آیت الله مهدوی کنی می دهد؟



 

فراماسونری در ایستگاه اتوبوس

تعدادي نماد فراماسونري در ايستگاه‌هاي تازه تاسيس اتوبوس شهر تهران نصب شده است.

به گزارش کلمه ، شهرداري تهران مدتي است تصميم به تعويض تعدادي از ايستگاه‌هاي اتوبوس گرفته است. در مسير خط 4 و 7 بي.آر.تي تعدادي نماد فراماسونري در اين ايستگاه‌هاي تازه تاسيس نصب شده است.



چندي پيش نيز همين نماد در برخي از تابلوهاي متروي چهارراه‌ولي‌عصر نصب شده بود كه محسن هاشمي مدير عامل شركت متروي تهران و حومه در اين‌باره گفته بود: نمادهاي فراماسونري را از ايستگاه‌هاي مترو جمع‌آوري مي‌كنيم؛ البته اين نمادها جمع‌آوري شد.



به گزارش کلمه ، يك جريان مشكوك فرهنگي در سال‌هاي اخير در تكاپوي گسترش پديده شيطان پرستي برآمده است اما جريان ديگري كه وابستگي آن به غرب مشهود است، به نام "فراماسونري " وجود دارد؛ فراماسونري يا "فراموشخانه " كه داراي كانون‌هاي گسترده‌اي در جهان است اما داراي يك سيستم مديريت فراگير جهاني نيست ولي بر اركان دولت‌هاي جهان و اكثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و بسيار هم آزادانه عمل مي‌كند.



اين كانون‌ها ريشه‌اي كهن در اروپاي غربي دارد؛ به افرادي كه عضو آن باشند "ماسون " و ساختماني كه مركز فعاليت آنهاست "لژ " مي‌گويند. كلمه ماسون به معناي بنّا و فراماسون به معناي بنّاي آزاد است.



نحوه ايجاد فراماسونري مشخص نيست و در مورد آن اختلاف نظرهايي وجود دارد ولي قديمي‌ترين اسناد موجود مرتبط با آنها به سال 1390 ميلادي برمي‌گردد و مداركي موجود است كه نشان مي‌دهد در اواخر قرن شانزده ميلادي لژهاي فراماسونري در اسكاتلند وجود داشته‌است.



فراماسونري معمولا به عنوان يك سازمان مخفي شناخته مي‌شود ولي فراماسون‌ها معمولا اين تعريف را به چالش مي‌كشند و سازمان خود را بيشتر يك سازمان خصوصي مي‌نامند كه تنها بعضي جنبه‌هاي آن مخفي است.



در كنار دانستن كلياتي از اين مكتب، دانستن برخي از اهداف اين مكتب نيز مهم به شمار مي‌آيد؛ نابودي تمام مظاهر توحيد و يكتاپرستي در جهان، به دست گرفتن حكومت و قدرت در تمام كشورها‌ي جهان از طريق شبكه گسترده ماسوني در تمام ممالك دنيا و تخريب مسجد الاقصي و كشف معبد سليمان و بازسازي آن در ابتداي قرن 21 از جمله اهدافي است كه فراماسونري‌ها براي خود تعريف كرده‌اند.



*فراماسونري در ايران


---------------------------



نخستين فراماسونري در ايران به دوران ناصر الدين شاه قاجار برميگردد ولي در دوره محمدرضا پهلوي به دليل گسترش روابط سياسي ايران با غرب به ويژه انگلستان لژهاي فراماسونري فراواني در ايران تأسيس شد و نفوذ فراماسون‌ها در سياست ايران به شدت گسترش پيدا كرد، هرچند هيچ يك از افراد سرشناس خانواده پهلوي دست كم به طور رسمي عضو هيچ لژ فراماسونري نبودند ولي بسياري از رجال سياسي، نخست وزيران، وزيران، نمايندگان مجلسين و فعالان سياسي از فراماسون‌هاي سرشناس بودند.



فراموشخانه در ايران توسط گروه‌هاي چپ گرا، مذهبي بنياد گرا و ملي گرايان ليبرال به عنوان مأمور مخفي انگليس و صهيونيسم و در نتيجه عامل تمام بدبختي‌هاي ايران معرفي مي‌شدند و اين باعث تعطيل شدن و تحت تعقيب گرفتن اعضاي اين انجمن‌ها در بعد از انقلاب شد.



*نمادهاي فراماسونري‌ها


--------------------------------



"ستاره ي شش گوش " علامت و نماد بحث برانگيز فراماسون‌ها است؛ اين علامت در افكار عمومي به عنوان نماد "يهودي ها " شناخته شده است و به آن " ستاره ي داوود " يا " مهر سليمان " هم مي‌گويند ولي در حقيقت اين نماد هم جزء نمادهاي الحادي بوده كه بر اساس تفكرات الحادي مصر باستان ساخته شده است و نماد تعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه‌هاي ماه و خورشيد و غيره است البته علامت مذكور در مكتب هاي الحادي ديگر، مانند هندوييسم و ديگر مكتب هاي شرقي نيز با مفاهيم مشابهي به كار مي‌رود.



نكته عجيبي كه وجود دارد اين است كه شيطان پرستان نيز علامت مذكور را قويترين علامت خود مي‌دانند و از آن در مراسم شيطاني خود استفاده مي‌كنند.



يكي از نمادهايي كه در فراماسونري كاربرد فراوان دارد، علامت و نماد "چشم جهان بين " است كه به صورت يك هرم و چشم در رأس آن است؛ اين نماد مربوط به يكي از خدايان مصر باستان بوده است و روي دلار آمريكا هم وجود دارد.



شكل استفاده در معماري كاربرد زيادي دارد و به شكل هرم با رأس جدا و يا هرم با رأس نوراني نشان داده مي‌شود.


 

امام جمعه اهل سنت سنندج:امر رهبر واجب است

ماموستا مجتهدی با بیان این که امروز با حضور نماینده ولی فقیه در استان کردستان، با مقام معظم رهبری تجدید بیعتی دوباره می‌بندیم، گفت: بر دستان مقام معظم رهبری بوسه می‌زنیم.  

ماموستا مجتهدی، عصر امروز در مراسم تودیع و معرفه نماینده ولی فقیه در استان کردستان با اشاره به آیه اولی الامر گفت: امر رهبر واجب است و هر کس را مقام معظم رهبری به عنوان نماینده خود منصوب کند او نیز واجب العطاعه است.

وی افزود: اگر کسی از خدا و پیامبر او اطاعت کند اما از امام و رهبر اطاعت نکند، مسلمان نیست.

وی، نصب امام را جزو واجبات برشمرد و گفت: شیعه و سنی معتقد است، امام واجب الاطاعه است و اگر کسی علیه امام زمانش اقدام کنند، واجب است با او قتال کنند؛ چرا که این امر خدا و پیامبر است.

وی خطاب به نماینده جدید ولی فقیه در کردستان گفت: همانطور که مردم کرد با رهبری بیعت کرده‌اند با نماینده ایشان نیز بیعت خواهند کرد و من قول می‌دهم شما را حمایت می‌کنیم.

ماموستا مجتهدی با اشاره به خدمات ارزنده حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی، نماینده سابق ولی فقیه در کردستان گفت: بارها مشکلات مردم و روحانیون از سوی ایشان حل می‌‌شد و همواره در برابر مردم صبر و شکیبایی داشتند.

وی افزود: ما با مقام معظم رهبری تجدید بیعتی دوباره می‌بندیم و دستانش را می‌بوسیم.


 

مرکز جاسوسی عظیم اسرائیل بر ملا شد
مرکز جاسوسی عظیم در اسرائیل که به آن عنوان گوش های بزرگ اسرائیل داده اند،  تاسیسات بزرگی است که ادعا می شود در آنجا ارتباطات تلفنی و ایمیلی در سراسر خاورمیانه و نقاط دیگر جهان، رصد اطلاعاتی می شود

 

کلمه: این مرکز، برای دهه ها پنهان از نگاه های کنجکاو،  در یک منطقه کویری مورد توجه خبرنگاران محقق قرار گرفته بود اما کسی نمی دانست که کار این مرکز چیست.

بسیاری از اسرائیلی ها حتما از کنار آن رد شده اند ولی توجهی به آن نکرده اند. چند دیش بزرگ ماهواره در خارج از شهری گمنام در صحرای نگو قابل مشاهده است، که چیزی را نشان نمی دهد و نام ونشانی ندارد.

اما این  مرکزیک پایگاه معمولی نظامی نیست وباید به کاری مشغول باشد که دیگران از آن اطلاع ندارند.

نیکی هگر، خبرنگار و نویسنده اهل زولاند نو می گوید: " این مرکز بزرگترین مرکز جاسوسی  است  و همتراز  بزرگترین مرکزی است که تاکنون در روی زمین دیده ام

هگر حد اقل 25 سال است که در مورد اطلاعات سیگنالی یا همان جاسوسی الکترونیکی مطالعه می کند و یک اشاره پنهانی وی باعث دسترسی هگر به کسانی در درون  این مرکز اسرائیلی شد

هگر می گوید: هیچکس درمورد عملکرد این مرکز صحبت نکرده بود یا نفهمیده بود که چنین تشکیلاتی با این اندازه در اسرائیل وجود دارد و روی هیچ نقشه ای نمایش داده نشده بود، یا دیده نشده بود

اما اکنون در تمامی تصاویر ماهواره ای دیده می شود. این مرکز30 آنتن شنود  دارد که بالاتر از خط استوا قرار گرفته اند و هرکدام از آنها  ماهواره ای را در آسمان هدف گرفته اند.

خبرنگار محقق مقیم انگلستان، دانکن کمپبل نیز می گوید: این آنتن ها هرچیزی که در ماهواره ها  رد و بدل می شود را دریافت می کنند. این سیستم چیزی را از قلم نمی اندازد و هر نوع ارتباطی را شنود می کنند که شامل میلیون ها شنود می شود..

به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: شما ساختمان های بدون پنجره ای شبیه به انبارهای صنایع، اما با امنیت بسیار بالا را می توانید ببینید. من در سراسر آمریکا مکان های مشابه  بسیاری دیده ام و صدها نفر هر روز صبح در این مراکز حاضر می شوند، از جلوی چشم شما عبور می کنند، ایمیل ها را کنترل می کنند، به مکالمات تلفنی گوش می دهند و....

اما در داخل اسرائیل کسی در مورد این مرکز چیزی نمی گوید و رفت وآمد ها و کار این مرکز و کارکنان آن مشخص نیست. دلیلش این است که آن چه در این مرکز شنود می شود در جای دیگری ارزیابی و شنیده می شود. یعنی در جایی در شمال تل آویو.

از این مرکز همه مکالمات تلفنی، همه ایمیل ها را می توان رصد کرد. به گفته دانکن کمپبل، در جایی در خط  ساحلی شمال تل آویو عده زیادی از اشخاص، مشغول گوش دادن  ودیدن این تلفن ها و ایمیل ها هستند

رونن برگمن خبرنگار و نویسنده اسرائیلی نیز می گوید: من درمورد اوریم نشنیده ام و نمی دانم  لغت  این پایگاه به چه اشاره دارد

میر الران از انستیتوی مطالعات  امنیت ملی نیز در این زمینه اظهار داشت: نمی دانم دلیل اصلی توجه به این مرکز در خاک اسرائیل چیست. آنجا یک سکو است. وقتی مسئله اطلاعاتی می شود، هر چه باید شنود شود به یک سکو احتیاج  دارد واین سکو همین کارکرد را دارد.

اما چرا خود سکوی شنود برملا شد؟ آنجا تا همین اواخر که هگر آشکارش کرد، بخوبی استتار شده بود

هگر گفت: " اولین نکته که باعث تعجب من شد، اندازه آن بود، مرکز جاسوسی با این عظمت می تواند در سیاست خاورمیانه و فراتر از آن بسیار موثر باشد. اما نکته تعجب آور دوم این بود که این تاسیسات همزمان با برخی تاسیسات که در بریتانیا، آلمان، روسیه و آمریکا فعال بوده اندودیده می شدند، وجود داشته است اما کسی از آن خبر نداشته است.

میر الران به این نکته اشاره کرد که  آنها که باید بدانند، دقیقا می دانند که این مرکز کجاست و کارکرد آن چیست اما تعداد افرادی که می دانند آن جا کجاست بسیار اندک هستند.
آدرس اینترنتی فیلم مربوط به مرکز جاسوسی به نشانه زیر است:

http://rt.com/news/spy-hub-uncovered-israel


 

روایت سحابی از گفت‌وگوی نواب و بازرگان/ فدائیان پیشنهاد ترور زاهدی را دا


ارسال توسط arman

روحانی 23 تیر و روحانی پس از فتنه!
 
مردم ايران دوست دارند شما به عنوان نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي يك بار ديگر در اجتماعات آنها ظاهر شويد و همان مواضع قاطع و انقلابي ۲۳ تير ۷۸ را در مورد اشرار و سران فتنه و فتنه‌انگيزان داخلي و خارجي تكرار كنيد.

به گزارش  کلمه ، سرمقاله امروز این روزنامه به قلم  محمد کاظم انبارلویی حاوی بررسی و نقد سخنان جدید حسن روحانی است که در ادامه می آید:

حوادث تلخ ۱۸ تير سال ۷۸ را همه به خاطر دارند به بهانه حكم دادگاه مبني بر توقيف روزنامه سلام يك اعتراض به اصطلاح دانشجويي رخ داد كه پنج روز برخي خيابان‌هاي تهران را دچار آشوب كرد. ته سازماندهي اين شورش به دو نفر ختم مي‌شد كه پيوند با سرويس‌هاي امنيتي خارج داشتند كه بعدها به "ملوس و منوچ" معروف شدند. يك جريان سياسي متاسفانه فريب باند "ملوس و منوچ" را خورد و به سمت ساختارشكني رفت. 

مردم در ۲۳ تير ماه در تهران و برخي شهرستان‌ها به خيابان‌ها ريختند و بساط شرارت اين جماعت را جمع كردند. شب ۲۳ تير بحث اين بود كه فردا چه كسي در جمع مردم تهران سخنراني مي‌كند. سراغ برخي رجال سياسي و مذهبي رفته بودند كه استنكاف كردند. عاقبت قرعه فال به نام حجت‌الاسلام والمسلمين حسن روحاني افتاد. ايشان هم روز ۲۳ تير يك نطق تاريخي فرمودند كه انصافا در تاريخ ايران پس از انقلاب مي‌ماند.

روز ۲۳ تير در شوراي تيتر "رسالت" هنگامي كه مي‌خواستيم تيتر يك روزنامه را انتخاب كنيم تعداد زيادي سوتيتر از نطق ايشان مهيا شده بود كه انصافا هر يك بهتر از ديگري بود. سرانجام پس از شور، دو جمله از جملات ايشان را انتخاب كرديم و به اصطلاح يك تيتر دو جمله‌اي زديم. آن دو جمله اين بود:
* ملت ايران حرمت شكني‌ها را تحمل نمي‌كند * هر گونه حركت عناصر آشوبگر به شدت سركوب مي‌شود 
از ديگر بيانات ايشان كه زينت بخش سوتيترهاي صفحه اول روزنامه بود اين جملات بود:
* اهانت به مقام عظماي ولايت، اهانت به ملت ايران و اهانت به همه آزادگان جهان است
* دستگيرشدگان عناصر شرور، سابقه‌دار و وابسته به گروهك‌هاي معاند و ورشكسته هستند و به مردم معرفي مي‌شوند ***
روز يك‌شنبه گذشته چند روزنامه دوم خردادي تيتر اول خود را به سخنان حجت‌الاسلام والمسلمين حسن روحاني اختصاص داده بودند. برخي از قول ايشان نوشته بودند:
*نخبگان به دليل فضاي هجمه و تهمت سكوت كرده‌اند

بنده به عنوان يكي از علاقه‌مندان به ايشان نمي‌دانم منظور ايشان از سكوت نخبگان چيست؟ اين نخبگان چه كساني هستند و چند نفر مي‌باشند؟ آيا واقعا نخبگان سكوت كرده‌اند؟! اگر نخبگان سكوت كرده بودند پس اين اقتدار ملي پس از فتنه سال ۸۸ از كجا پديد آمد؟ 

اگر نخبگان سكوت كرده بودند منشاء امنيت ملي ما كه چشم قدرت‌هاي جهان را خيره كرده است، كجاست؟

اگر نخبگان سكوت كرده بودند اين عزت ملي و عظمت ايران به خاطر چيست؟

اگر نخبگان علمي ما سكوت كرده بودند پس اين حضور ايران در باشگاه‌ هسته‌اي جهان و باشگاه هوافضاي جهان و فتح قله‌هاي علمي در نانوتكنولوژي و سلول‌هاي بنيادي و... چيست؟

اگر نخبگان سياسي ما سكوت كرده بودند، كه آمريكا كشور را دوروزه قورت مي‌داد!

اگر نخبگان اقتصادي ما سكوت كرده بودند پس توفيق دولت در كنترل و مهار و مديريت قانون هدفمند كردن يارانه‌ها كه همه به اصطلاح نخبگان دولت‌هاي قبل از نزديك شدن به آن هراس داشتند چيست؟ 

اگر نخبگان ما در حوزه و دانشگاه سكوت كرده بودند پس اين سرمايه اجتماعي دولت نهم و دهم كه متكي به آراي ميليوني مردم است از كجا آمده است؟

جناب حجت‌الاسلام والمسلمين حسن روحاني! منظور شما از سكوت نخبگان و فضاي تهمت و هجمه چيست؟ 

اگر منظورتان شرارت اهل فتنه، منافقين جديد، كساني كه با مردم و رهبري و امام پيمان شكني كردند و به اردوگاه آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي رفتند و به ملت ايران و مقدسات نظام و آرمان‌هاي اسلام و امام اهانت و هجمه كردند مي‌باشد، چرا بيش از يكسال است سكوت كرده‌ايد و در برابر اين شرارت‌ها لب باز نكرده‌ايد. شما كه در ۲۳ تير در نقش مالك اشتر و حضرت عمار ظاهر شديد و ۵ روز شرارت منافقين جديد و قديم را تاب نياورديد و فرموديد؛ "ملت ايران حرمت شكني‌ها را تحمل نمي‌كنند"، چرا در جريان فتنه ۸۸ اين حرمت شكني‌ها را تحمل كرديد؟ شما كه از شعارهاي موهن و اقدامات ضد اسلامي و ضد انقلابي آنها بر حسب شغل و سمت خود در شوراي عالي امنيت ملي مطلع بوديد، چرا سكوت كرديد؟

جناب آقاي روحاني! شما در اين صف آرايي نخبگان كجا هستيد؟ يك عده از كساني كه عنوان نخبگي را يدك مي‌كشيدند در آزمون فتنه سال ۸۸ درجه نخبگي خود را نشان دادند و براي تقويت صداي آمريكا و صداي بي بي سي به لندن و واشنگتن رفتند اينها كجا سكوت كردند؟ صداي گوشخراش آنها هر شب در داخل مرزهاي ايران شنيده مي شود. اينها آبروي نخبه و نخبگي را برده‌اند.

عده كثيري از نخبگان در كنار رهبري مظلوم انقلاب ايستادند و شجاعانه از حريم اسلام و انقلاب و نظام دفاع كرده و خود را در تاريخ ايران و اسلام جاودانه كردند. اين وسط چند عدد نخبه مي‌ماند كه نه آن طرف رفتند و نه اين طرف آمدند آيا شما مي‌توانيد به نام، نام خانوادگي، نام پدر، شغل، سمت و... از آنها ياد كنيد؟

سؤال اين است كه جنابعالي كه بحمدالله سابقه ارزشمند و انقلابي و پاك داريد در دسته اول قرار داريد يا در دسته دوم يا خداي ناكرده دردسته سوم جاي داريد؟!

حزب اللهي‌ها و مردم ما دوست دارند شما را در همان اندازه‌اي كه در روز ۲۳ تير ۷۸ ظاهر شديد و كلام آتشين شما گرما بخش محافل حزب‌اللهي‌ها بود ببينند.

مردم ايران دوست دارند شما به عنوان نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي يك بار ديگر در اجتماعات آنها ظاهر شويد و همان مواضع قاطع و انقلابي ۲۳ تير ۷۸ را در مورد اشرار و سران فتنه و فتنه‌انگيزان داخلي و خارجي تكرار كنيد
 

نسخه ضد ايراني خانم وزير
هيلاري كلينتون در سخناني كه روز سه شنبه در ابوظبي بيان كرد، خط جديدي را براي حمله تبليغاتي عليه ايران به دست رسانه ها داد.

 


به گزارش کلمه ، روزنامه نيويورك تايمز در گزارشي در مورد سفر هيلاري كلينتون به منطقه نوشت: اظهارات وزير خارجه آمريكا درباره ايران و برنامه هسته اي اين كشور بحثها را در خاورميانه درباره تهران داغ مي كند.

هيلاري كلينتون مدعي شد: تحريمهاي بين المللي عليه ايران به ويژه در زمينه مانع سازي در روند پيشرفت برنامه هسته اي ايران در حال ثمردهي است. كلينتون در حالي از ثمردهي تحريمها بر برنامه هسته اي ايران مي گويد كه ايران در ماههاي اخير توانسته است به غني سازي اورانيم سه و نيم درصد و نيز 20 درصد ادامه دهد، قلب راكتور بوشهر را بارگذاري كند و به زودي نيز ميله هاي سوختي را براي استفاده در راكتور تحقيقاتي تهران عملياتي كند.


 

خفگي تروريست ها در حلقه تدابير ايران

ترور اساتيد هسته اي ايران در يک سال اخير که منجر به شهادت دکتر عليمحمدي و دکتر شهرياري شد گرچه تلخ و حزن انگيز بود اما نشانه ها، درسها و برنامه هايي را در يک جدول مدون براي ما ترسيم مي کند که اگر بتوانيم طبق آن وارد عمل شويم تا حدود زيادي جبران مافات کرده ايم و از حوادث مشابه در آينده نيز جلوگيري خواهد شد.

نشانه ها:

1- مهمترين نشانه اي که از ترور اساتيد هسته اي کشورمان پيداست، ضعف دشمنان و روآوري آنان به خشونت و ترور است. آنان پس از آنکه در ميدان علم و منطق در برابر ملت ايران شکستند و با تمسک به انواع تحريم ها و کينه ها نتوانستند حتي خمي به ابروي ملت ايران بياورند، اکنون براي آنکه بتوانند مانع غني سازي فکري در ايران شوند، فکرها را با گلوله و بمب ترور مي کنند و مي کشند.

2- رو شدن دست اسرائيل در تحرکات تروريستي داخل ايران يکي ديگر از نشانه هايي است که برنامه ريزي صهيونيست ها در سيستم جاسوسي و صدور جاسوس را اثبات مي کند. اخيرا مائير دگان رئيس سابق موساد هم گفته است که اسرائيل قصد حمله به ايران را ندارد و اين پيامي است که فقط در ظاهر لطيف اما در باطن نشانه هايي از توطئه هاي پنهان آنان را جلا مي دهد تا در غيبت جنگ افروزي آشکار، ترورها طراحي و پيگيري شود.

3- جنگ پنهان يا زير پوستي صهيونيزم با ايران و اسلام نشانه ديگري است که به طور جدي برنامه ريزي شده است. چنانکه اکنون شاهد آن هستيم که پس از انجام ترور اساتيد هسته اي کشورمان، مقامات بلندپايه اسرائيل رسما اعلام مي کنند که اين ترورها کار نيروهاي ما بوده است. معناي اين عمل غير از اين نيست که آنان جنگ با ايران را آغاز کرده اند منتها در سطوح پنهان و با شيوه هايي نظير ترورهاي آشکار.
درسها:

1- اولين درسي که مي توان از اين ترورها فرا گرفت هماني است که رهبر معظم انقلاب طي ديدار اخيرشان در جمع مردم پرشور قم در باب دشمن شناسي توصيه فرمودند.

در بخشي از آن بيانات آمده بود: «وقتى دشمن در مقابل ما به شدت دندان نشان مي دهد، ما بايد احساس كنيم كه پس توانائى‌هاى ما بالاست؛ ميتوانيم به اين دشمن ضربه بزنيم.»،«بايد بيدار باشيم. همه بايد بيدار باشند. نمي خواهيم و نبايد بالش نرم زير سرمان بگذاريم، براى خودمان لالائى بخوانيم؛ هى بگوئيم دشمن شكست خورد، دشمن ضعيف است»

البته ناگفته نماند که طبق مباني اصولي سياست، مبادرت به ترور نشانه ضعف عميق يک کشور يا رژيم و دولت است؛ اما اينکه عده اي با اعمال جاسوسي تصميم به ترور اساتيد هسته اي ما گرفته اند، اين درس بيدارباشي براي ماست که براي خودمان لالايي نخوانيم.

2- دومين درس را با يادآوري يک حکايت عنوان مي کنيم. گويند دزدي بود که به هر خانه اي مي رفت پس از دزديدن در حد توانش، از شدت حسادت براي آنکه صاحب خانه را همچون خويش از داشتن اسباب و اثاثيه براق و زيبا محروم کند، آتشي در خانه مي افکند و آن خانه را به خاکستر تبديل مي کرد. عاقبت نيز همين حسادت و شيوه کار موجب شناسايي او شد. چنانکه يک روز پيت هاي پر از نفت در حياط خانه اش، موجب آتش سوزي خانه اش شد و وقتي اهالي محل براي کمک به سراغ او آمدند، انباشت وسيله هاي براق و زيبا را در آنجا مشاهده کردند و فهميدند که صاحب اين خانه همان آتشگر آبادي است.

حال اگرچه انباشت سلاح هاي جنگي و کشتار جمعي در خاک اسرائيل و آمريکا و کشورهاي سلطه طلب، دست آنان را براي آزاديخواهان رو کرده است و عاقبت نيز همين انباشت مهمات موجب سوختن خودشان در آتش مي شود، اما لااقل پيش از اين واقعه خوشايند بايد مراقب اين دزدها بود و بدانيم که آنان در ربودن گنج هاي يک ملت، در حد توان مي دزدند و اگر نتوانند بدزدند، از شدت کينه و حسادت مابقي را مي کشند و با ترور مي سوزانند آن مغزهاي غني و فکرهاي روشني که نمي توانند از خود داشته باشند.

برنامه ها:

در باب برنامه ها به قدري مساله وسيع است که شايد نياز به يک حلقه بزرگ باشد تا ابعاد زير که گوشه اي از آن وسعت است در شعاع آن دايره رديابي شود.

1- دفاعي: دفاع در برابر حمله؛ دفاع در بعد سخت افزاري و نرم افزاري؛ دفاع و تقويت تجهيزات دفاعي به مانند يک سپر در برابر تشعشع عمليات هاي تروريستي.

2- امنيتي: به معناي تقويت سيستم هاي ضد جاسوسي؛ سيستمي که بتواند امنيت را در سطوح آشکار، پنهان و نيمه پنهان تامين کند و چتر نفوذناپذيري باشد در برابر باران اسيدي.

3- اطلاعاتي: کسب اطلاعات از اقدامات و برنامه هاي آينده درندگان جامعه جهاني. بستن حفره هاي اطلاعاتي براي آنکه بتوان پاتک مقتدرانه اي را پيش از تک دشمنان عملياتي کرد.

4- مرزي: انسداد مرزها و جلوگيري شديد از ورود تروريست ها به داخل کشور. اين کوششي است که اگر گسترده و فراگير نباشد همچون يک سد سوراخ مي ماند.

5- حفاظتي: حفاظت از نخبگان علمي و اجراي اين امر به وسيله سيستم هاي مستقيم و غيرمستقيم. حفاظتي آشکار و پنهان از راه نزديک و دور.

6- حقوقي: اقامه دعوا در مجامع و دادگاه هاي بين المللي در عين آنکه مي دانيم کمتر واکنش قاطعي را نشان خواهند داد. حداقل فايده اين عمل تاثيرگذاري در سطح افکار عمومي است.

7- تهاجمي: اين نيز مورد مهمي است که تروريست ها با اعمال ناشايست خود هرگونه اقدامات احتمالي ايران را مشروع و موجه کرده اند؛ از اينرو جمهوري اسلامي مي تواند اين حق را براي خود قائل باشد تا اگر صلاح دانست پس از قصاص عاملين از آمرين ترورهاي اخير نيز انتقام گيرد و محکم و با شجاعت در جنگ پنهاني که تروريسم دولتي تحت حمايت لابي هاي صهيونيستي و نظام سلطه به راه انداخته، ظاهر شود.

****

نکاتي که در سطور بالا ذکر شد به اين معنا نيست که تاکنون در اين زمينه ها هيچ اقدامي صورت نگرفته است و اکنون پس از ترور اساتيد هسته اي و نقش آشکار رژيم صهيونيستي بايد به اين نکات توجه داشت. خير بلکه بايد يادآور شد تا امروز جمهوري اسلامي اقدامات شايسته اي را در ابعاد مختلف براي مقابله با خصومت ها و خباثت هاي دشمنان تحقق داده و در اين زمينه برنامه ريزي دقيقي کرده که توانسته شبکه هاي جاسوسي موساد و سيا را رصد کند و همچنين بسياري از عوامل نفوذي آنان را در خاک ايران منهدم کند. اين مطلب که فقط چند خانه از يک جدول هزار خانه اي را پر کرد، از آن جهت مهم و قابل توجه است که تاکيد موکدي بود بر انجام اقدامات ضروري و تکراري است از نوع تکرارهاي بي انقضا.

 

 
 

دیدار مقتدی صدر با ایت الله سیستانی
مقتدا صدر با آیت الله سیستانی دیدار و گفتگو کرد.

مقتدی صدر رهبر جریان صدر عراق با آیت الله سیستانی از مراجع شیعیان عراق دیدار کرد.

به گفته یک منبع در دفتر آیت الله سیستانی در نجف اشرف ؛ این نخستین دیدار صدر با آیت الله سیستانی پس از بازگشت به عراق بود. وی به منظور بررسی اوضاع عراق با آیت الله سیستانی دیدار کرد.



 

چرایی حمایت برخی اصولگرایان از میرحسین موسوی

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: عموم دلایل اصول گرایان حامی موسوی این بود که آنها به دولت نهم و شخص رییس جمهور انتقاد داشتند.

محسن کوهکن، در مورد چرایی حمایت برخی چهره های اصولگرا از میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال 88 به آریا گفت: خیلی سعی شد تا ریشه یابی شود که چرا این افراد زمان انتخابات به مصداقی غیر از احمدی نژاد رسیدند. عموم دلایل آن بود که آنها به دولت نهم و شخص رییس جمهور انتقاد داشتند اما به لحاظ مبنایی و فکری اساساً با جریان فتنه مخالف بودند.

عضو هیات رییسه مجلس در خصوص برخی اظهارنظرهای طیف حامی دولت مبنی بر خارج بودن نام احمدی نژاد از جریانات و دسته بندی های سیاسی، گفت: اخیرا برخی مطرح کردند که احمدی نژاد ورای دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب است. این حرف از پایه و بنیان رد می می شود چون حرف درستی نیست.

عضو هیات رییسه مجلس در مورد غربالگری جریان اصولگرا که از سوی طیف خاصی مطرح می شود، تصریح کرد: نباید جریان اصولگرا را شقه شقه کرد و عیار 90 درصد، 80 درصد و ... برای هر کدام تعیین نمود. این یک بحث انحرافی است که از سوی افرادی دنبال می شود که می خواهند در جریان اصولگرا انشقاق ایجاد کنند.



 

ترجمه صریح استراتژی جدید خاتمی در اظهارات ضد انقلاب
سيد محمد خاتمي كه مردم در روز 9دي ماه 88 وي را به عنوان يكي از سران فتنه اعلام كردند در حال تلاش براي بازگشت به داخل مجموعه حكومتي است و در اين راه به نظر به هر رسيمان پوسيده اي چنگ مي زند. به گزارش خبرنگار کلمه، بررسي هاي انجام شده نشان از آن دارد كه خاتمي و گردانندگان راديو فردا يك هدف را پيش رو دارند.

 

 

خاتمي سعي دارد تا با برداشتن بار گناه از روي دوشش، نشان دهد كه لقب فتنه گر براي وي به دليل تندروي گروه قليلي از اصولگرايان است.

 

سيد محمد خاتمي براي القاي اين امر كه اصولگرايان تند رو در صدد حذف وي هستند؛ مثل "دايه عزيز تر از مادر" را براي جبهه اصولگرايي به صورت كامل اجرا و اخيرا اعلام كرده است:«نگاه حذفی آنها محدود به اصلاح‌طلبان هم نیست بلکه بسیاری از کسانی‌که مشهور به اصول گرایی هستند ولی چون خردمندند و انصاف دارند آنها هم باید حذف شوند!»

 

به نظر ترازوي انصافي كه خاتمي براي اصولگرايان خردمند به كاربرده است همان طفره رفتن و تأخير در اعلام برائت از جريان فتنه گر و سران آن است.

 

اما نكته جالب آنكه به نظر محمدخاتمي متأسفانه همچنان در صدد تئوريزه كردن خواسته هاي گردانندگان رسانه هاي ضد انقلاب است.

 

شاهد اين ادعا هم آن است كه برنامه هاي تحليلي راديو فردا رسانه وابسته به سيا بر اين نكته تأكيد مي شود كه عده اي به نام اصولگرايان تندرو در صدد حذف اصلاح طلبان و اصولگرايان معتدل هستند!

 

به اين قسمت از تحليل هاي ارائه شده در راديو فردا دقت كنيد::"از طرف ديگر (سخنان خاتمی) هم بايد هشداری باشد به اصولگرايانی که زير بار تندرو ها نمی روند و در گوشه و کنار مخالفت هايی با آنها نشان می دهند."

 

كليد واژه "تندرو" و سعي آنها براي تحميل نظرات بر بقيه بدنه اصولگرايي و حذف ديگران در واقع صريحا نشان مي دهد كه راديو فردا و خاتمي تنها از دو بلندگوي به ظاهر متفاوت كلمات مشابه رابيان مي كنند.

 

البته راديو فردا و تحليل گرانش براي خاتمي اين گونه سوت و كف زده اند:« (سخنان خاتمی) به عنوان يک تاکتيک بسيار درست است چرا که می تواند نتايج بسيار مثبت و مختلفی به بار بياورد.// ما اگر حرکتی که آقای خاتمی کرد و اين شرط و شروط سه گانه را طرح کرد، را به عنوان يک تاکتيک قلمداد کنيم، بسيار آموزنده بوده»

 

محمدخاتمي و راديو فردا فراموش كرده اند كه اين تندرو ها همان جمعيت كثير حاضر در 22بهمن و 9 دي 88 هستند كه خواستار اشد مجازات با وي بودند.



 

بازي جديد جريان فتنه
با نگاهي هر چند گذرا به تحركات جريان فتنه به خصوص پس از حركت انقلابي 9 دي سال 88 از سوي ملت ايران، واقعياتي چند حاصل مي‌شود كه در اين زمينه نكاتي قابل طرح است: 1 - حالت اغما و يأس:

 

حركت خروشان مردم متدين و انقلابي ايران اسلامي در 9 ديماه سال 88 كه به واسطه انباشت نفرت از حركات تفرقه افكانانه و براندازانه سران و اصحاب فتنه، بخصوص هتك حرمت عاشورا به وقوع پيوست كل جريان فتنه را براي ماهها به حالت اغما و يأُس مفرط كشانيد.
اين حالت به حدي شرايط فتنه‌گران را بغرنج كرد كه هيچگاه نتوانستند از خيمه سنگين افكار عمومي عليه خود فرار كرده و برنامه‌هاي از پيش طرحي شده خود در به راه‌اندازي سياه لشگر عليه مردم و انقلاب اسلامي را به پيش برند.

اين شرايط به گونه‌اي بود كه حتي فتنه‌گران كه از چند ماه قبل با برنامه‌ريزي وسيع خارجي و داخلي در صدد تحت تاثير قرار دادن 22 بهمن 88 بودند و حتي در پايگاه‌هاي خبري وابسته به محافل صهيونيستي،انگليسي و امريكايي خود ، وعده «اتمام انقلاب اسلامي» در 22 بهمن را داده بودند نه تنها نتوانستند برنامه‌هاي خود را عملياتي كنند كه حتي با رسوايي تمام، اعلام كردند كه ديگر «اقدام خياباني» براي آنان كارساز نخواهد بود.

اين حالت ياس و اغما به حدي بود كه منجر به هو شدن پروژه «اسب تروا» مهاجراني و نبوي توسط ضد انقلاب خارجي و داخلي شد و آنان در ملاء عام اعلام كردند كه جريان فتنه زين پس بايد تدابير ديگري براي براندازي نظام دنبال نمايد.



2 - حالت سرخوردگي، انفعال و انشقاق:

شكست سنگين جريان فتنه از جريان انقلابي كه نماد آن در توده ميليوني ملت در خيابان‌ها و پاي صندوق‌هاي راي و .... در در دفاع از انقلاب و نظام اسلامي متجلي مي‌شود باعث ريزش شديد بدنه آنان شد. اين ريزش تا بدانجا رسيد كه از بدنه آنها تنها جريانات ضد انقلاب نظير بهائيت، توده‌‌اي‌ها، وابستگان نهضت آزادي، جبهه ملي، منافقين، سلطنت‌ طلبان، ماركسيست‌هاو... باقي مانده و صف ملت و فريب خوردگان از صف فتنه‌گران به كلي جدا شد. اين حالت باعث شد تا سران فتنه و اصحاب مياني آن كاملا با سرخوردگي روبرو شده و خلاء عميق فقدان پشتيباني سياه لشگر را براي خود جدي بگيرند.

از سوي ديگر آنها نمي‌توانستند در برابر توهين‌ها، تمسخرها و حتي كاريكاتورهايي كه از بي‌عرضگي‌شان در فضاي ضد انقلابي و رسانه‌هاي وابسته به آنان منتشر مي‌شد مقاومت به خرج داده و به شدت منفعل شدند.بدنه ضد انقلابي باقيمانده خواستار رهايي از شكست جريان فتنه بوده و بيش از سران فتنه كه در كاخ‌هاي شيشه‌اي شمال شهر تهران يا در سفارت‌خانه‌هاي استعمار پير و... با هم جلسه مي‌گذاشتند، اين شكست و تحقير سنگين را حس مي‌كردند. از اينرو بود كه باصطلاح رهبران خود را به باد انتقاد و تحقير گرفته و بي‌كفايتي آنان را در ادامه مسير ضد انقلابي به رخ آنان مي‌كشيدند.




طراحي كاريكاتور از سران فتنه كه در آن، تنها به بيانيه دادن پس از گذشت ساليان سال اكتفا كرده‌ ،برخي ديگر از آنان نيز در ترس و لرز به سر مي‌برند، از همين حالت حكايت داشت. از سوي ديگر اين حالت، باعث شد تا حمايت‌هاي بيروني كه به صورت ويژه از سوي آمريكا، صهيونيسم و انگليس شامل حال جريان فتنه بود نيز روندي نزولي و شيبي رو به افول تجربه كند. دشمنان رسمي جمهوري اسلامي پس از ناكارآمدي فتنه‌گران بود كه دست به تحريم اقتصادي - سلاح كهنه و زنگ زده هميشگي‌شان كه بيش از ايران خودشان را تحت تاثير قرار مي‌داد - يازيدند و بدين وسيله پيغامي ضمني به سران و اصحاب فتنه دادند كه شما كاري از پيش نبرده و مي‌توان از اين پس شما را محذوف تلقي كرد.


اين مشكلات باعث شد تا در ميان اصحاب و سران فتنه‌گران نيز انشقاق عمده‌اي رخ داده و هر جريان، مقصر اصلي را تندروي فلان شخص يا بي‌عرضگي و عدم همراهي بهمان كس يا استراتژي‌ها و تاكتيك‌هاي شخص ديگر بدانند.

در اين مقطع بود كه با ترتيب دادن برخي محافل، دعوت از شخصيت‌هاي رأس فتنه، نشاندن آنها به دور يك ميز و گرفتن عكس يادگاري و انتشار آن در فضاي عمومي، اتاق فكر جريان در صدد برآمد تا به بدنه ضد انقلاب خود اميدواري دهد و باصطلاح انشقاق‌ها و اختلافات را كتمان كرده و اميدواري - هر چند اندك براي در صحنه ماندن - به آنان تزريق نمايد.



گو آنكه اين خود به رسوايي جديدتري براي آنان تبديل شد .تناقض ميان اخبار دروني اختلاف و شكاف فتنه‌گران با اخبار بيروني نشست‌هاي وفاق ميان سران، خود به جنجالي از درون جريان فتنه عليه راس اين جريان مبدل شد كه حتي بعضي از سران فتنه نيز با انتشار سخنراني و اعلام مواضع خود ،در دبروغي محض ، نشست وفاق را «اتفاقي»! و انتشار عكس آن را نيز «اقدامي نابخردانه» دانسته و سعي كردند از شدت فشار بدنه جريان، شانه خالي نمايند.




3 - حالت فرار به جلو:

براي خروج از بن بست پديد آمده، سران جريان فتنه دست به تاكتيك جديدي زدند. اين جريان سعي نمودند، حداقل‌هاي ادامه حيات خود را براي «فرصت جديد» رهايي از بن‌بست اخذ نمايند. چنين بود كه به ساماندهي مجدد تشكيلاتي اقدام كرده و به سراغ پروژه ديگري به نام «زندانيان» خود رفتند. اين پروژه به گونه‌اي طراحي شده بود تا با دميدن در آن، افكار عمومي را تحريك كرده، روحيه عطوفت و دل رحمي ملت را به ميان كشيده و بدين وسيله نظام و انقلاب اسلامي را به چالشي كشند كه چه زندانيان برانداز را آزاد نموده و چه آنان را دربند نگاه دارد، توجهات به اين زاويه معطوف شده و از زاويه اصلي كه عمق فتنه جريان برانداز بود، غافل نمايند.
در پس پرده نيز راس جريان، فرصت مي‌يافت تا فشار افكار عمومي را تقليل داده، خود را ناصحي مشفق معرفي كرده و از ظرفيت بازيگر پنهان براي عدم مواجهه صريح با ايشان نيز جلوگيري بعمل آورد.

اين طراحي‌هاي پيش گفته، تاكتيك‌ها و استراتژي‌هايي بود كه بر روي كاغذ توسط اتاق فكر جريان فتنه تدوين شده و قرار بر آن بود تا مو به مو عملياتي شود، اما «بصيرت» عمومي ملت و «چشم به فرمان» بودن آنان نسبت به تعيين خطوط حركتي از سوي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي - دام ظله - باعث شد تا همگي اين تاكتيك‌ها و راهبردها در نطفه خفه شده و اساسا عمق فكري نيز نيابد تا چه رسد به عمق اجرايي آن.




در اين حالت بود كه مردم و نظام اسلامي با خلق چند رويداد، عمق اقتدار، صلابت و استحكام خود را نسبت به دشمن بيروني كه به عنوان ملجاء و پناه سران فتنه بازيچه به شمار مي‌رفت، نشان داده و بدين وسيله قدرت ضربه نوازي و ضرب شست خود را به معرض ديد همگان نهاد.

شكار عبدالمالك ريگي، عنصر خبيث و عامل مستقيم موساد و سيا در آلمان، استقبال تكان دهنده، تاريخي و پرشور مردم لبنان از رييس جمهور اسلامي ايران در بيخ گوش رژيم صهيونيستي، استقبال بي‌نظير مردم، مراجع تقليد، علما و اعلام مهمترين مركز جهان اسلام از مقتداي بصير و هوشمند انقلاب اسلامي و نيز اجراي هوشمندانه و موفقيت آميز بزرگترين طرح اقتصادي كشور - هدفمندسازي يارانه‌ها - در اوج آرامش و ثبات، همچنين غلبه دادن نگاه استراتژيك انقلاب اسلامي بر طراحي‌هاي پيچيده ديپلماسي دنياي غرب در نشست اخير 1 + 5 و دهها نمونه ديگر، پالس‌هايي جدي و دندان شكن به تاكتيك‌ها و راهبردهاي دشمنان بيروني و فتنه‌گران داخلي بود.

چنين بود كه نه تنها طراحي‌هاي گذشته آنان را با شكست مواجه كرد كه بار ديگر موجب شد تا آنان با تغيير دادن تاكتيك، به شكست جديدي اعتراف كنند، چرا كه در نزد اهالي سياست، نفس تغيير تاكتيك، خود به منزله اعتراف به شكست و دور زدني باطل در مسيري بن‌بست تلقي مي‌شود.




4 - حالت بازي چندگانه از تقابل تا تعامل:

سران و اصحاب فتنه در گذر زمان از 9 دي 88 تا 9 دي 89 به اين نتيجه قطعي رسيدند كه ادامه يافتن حركت فتنه به صورت گذشته بي‌شك راهي كاملا به ته دره و سرنوشتي بي‌ترديد مفتضحانه برايشان خواهد داشت. چرا كه از يكسو حتي منجر به تشديد اختلافات و انشقاقات دروني در راس جريان خواهد بود. از سويي ديگر نمي‌توان از ظرفيت تمامي افراد موجود در ميان اصحاب فتنه كه بعضي حتي در بدنه نظام - نظير مجلس و ... - حضور دارند بهره برد و از ديگر سو تيغ مواجهه مردم و نظام با آنان را كه منجر به حذف هميشگي آنان خواهد شد ، تيزتر خواهد كرد و نيز بدليل آزموده شدن و سوخته بودن اين راه، اقبال عمومي حتي در بدنه ضد انقلاب جريان نيز كسب نخواهد كرد.

چنين شد كه تاكتيك جديد جريان فتنه بر چند محور استوار شد. اين محورها از «تقابل با نظام» - در شكل راديكالي آن - «آشتي و امتيازگيري از نظام» تا «تعامل با نظام اسلامي» در سطح خرد گسترش يافته است. در اين تقسيم‌بندي براساس روحيه و نوع جايگاه هر فرد يا جريان و نسبت آن با حاكميت، مسئوليت‌هاي متناسب تعريف شده و قرار است از ظرفيت هر موقعيت در جايگاه خود بهره‌برداري شود.


طراحي اتاق فكر جريان فتنه در شيوه جديد به گونه‌اي تدوين شده تا از چانه‌زني با نظام براي بقاء حضور جريان فتنه در مناصب تا تعبيه شرط براي نظام نسبت به حضور مجدد در حاكميت و نيز بالا نگاه داشتن ابزار و چماق حركات راديكالي عليه نظام بر سر حاكميت - به زعم سران فتنه بازيچه - گسترش يابد. تا بدين وسيله - به گمان باطل‌شان - نظام نيز دچار سردرگمي نوع مواجهه با ايشان شده بدين ترتيب فضا براي ادامه جريان در لايه‌اي جديد فراهم آيد.




چنين است كه از يكسو برخي از اصحاب فتنه حاضر در حاكميت با يكي از سران فتنه ديدار كرده و برخي ديگر براي ادامه چانه‌زني با نظام و ايفاگري نقش «موازن» از اين ديدار خودداري نمودند. همچنين در همين محور، "تنزل " فتنه عميق و پيچيده سال 88 از براندازي طراحي شده عليه نظام و جمهور مردم به دعواي دو تندرو! بر سر رياست جمهوري كه هر دو هم مقصر بوده و بايد تنبيه شوند! در دستور كار قرار گرفته است.


در محور بعدي يكي از سران فتنه كه البته از روحيه «ترس» نيز برخوردار است و نمي تـوان كارهاي تند راديكالي را - هنگامي كه هيچكس از مردم او را همراهي نمي‌كند - به وي سپرد، مي‌بايست با پررويي و وقاحت تمام بازي با نظام ترتيب داده وبه شرط و شروط با نظام اسلامي - كه خود قصد براندازي آنرا داشته و در اين راه متحمل شكست شده - پرداخته و بدين وسيله اولا در درون نظام و گروه‌هاي اصولگرا تشتتي مبني بر احتمال سازش و پذيرش با بخشي از جريان برانداز را مطرح ساخته و حفره سياسي در يكپارچگي و يك صدايي ضرورت برخورد با فتنه‌گران پديد آورد و ثانيا: اين تهديد براي نظام پديد آيد كه در صورت عدم پذيرش شروط، فضا براي طيف راديكال مهيا شده و در آنصورت چماق آنان را كسي نمي‌تواند مهار كند!




در محور سوم هم براي حفظ تابلو تقابل با نظام اسلامي و نيز ادامه يافتن مستمري‌هاي بيروني - چه در قالب دلار و پوند و چه در قالب حمايت‌هاي سياسي و امنيتي و بين‌المللي - مي‌بايست جماعت شعبان بي‌مخ فتنه وارد صحنه مجازي شده و به تحريك و اعمال حركات ساختار شكنانه بپردازند. اين سطح اما همچنانكه پيش از اين نيز بيان شد، نمي‌بايست از سطح ادعا و تحرك در فضاي مجازي به سطح اجرايي و عملياتي بيروني كشيده شود چرا كه از آن سياه لشگر تعبيه شده نه لشگري مانده و نه قدرتي، اما صرف وجود چنين ظرفيتي به عقيده «بازيگر پنهان» و ديگر سران فتنه به عنوان بازار چانه‌زني با نظام اسلامي لازم و ضروري دانسته شده است.


افتضاح تاكتيك چند گانه تعبيه شده جريان فتنه براي مواجهه با نظام اسلامي مستظهر به قدرت عظيم ملت ايران، بيش از آنكه نياز به تبيين و استدلال باشد واضح و آشكار است.

جماعتي كه در اوج باصطلاح اقتدار و طمطراق خود كه با ابهام افكني در ميان مردم از آنان نيز جمعيت قابل توجهي به امانت گرفته - و البته نتوانست آنانرا حفظ نمايد - و دشمان بيروني را پابرهنه به حمايت و حتي اسم آوردن از آنان به وسط ميدان كشيده بود، نيز نتوانست اندك لرزشي در بناي مستحكم انقلابي نظام اسلامي پديد آورد، امروز و با تبديل شدن به «موش» بي‌يال و دم و اشكم چه مي‌تواند از پيش برد؟

جرياني كه مردم مهر «باطل شد» را بر كل جريان آنان از رأس تا پيكر و بدنه در 9 ديماه 88 و 89 نواخت و نفاق


ارسال توسط arman


 

پرده برداري مشاورموسوي ازفتنه جديد
پرده برداري مشاورموسوي ازفتنه جديد

 

اين جريان در حالیکه جریان ناهنجار فتنه ارتباط و الگو برداری خود را از دولت های غربی انکار می نماید،یکی از مشاوران سرکرده اصلی جریان فتنه در سخنانی به وضوح از نسخه برداری این جریان از روی دست دستگاه سلطنتی انگلیس پرده برداشت.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از یک سایت ضد انقلابی،اردشیر امیر ارجمند ،مشاور حقوقی میرحسین چندی قبل در برلین و در حضور برخی از همراهان جریان سبز به پرده از اهداف شوم این جریان ناهنجار سیاسی برداشت.

بنابر این گزارش،ارجمند در بخشی از سخنانش گفت:ما حضور دیگران را در کنار خود می پذیریم. الگوی حکومتی مورد نظر ما همانند انگلستان و نقش ملکه آن می باشد  . استقرار یک حکومت دینی آن هم از نوع ولایت فقیهی اشتباه بوده است و ما مخالفم آنیم.
ارجمند در جایی دیگر ضد بیان مخالفت خود با رهبری و ولایت فقیه گفت:با رهبری متمرکز مخالفیم.

ارجمند در حالی که خود را مسلمان خطاب می نمود، گفت:ما و موسوی دوست نداریم که دین در امور اجتماعی مردم جایی داشته باشد.
این عنصر مرموز جریان فتنه به طور تلویحی از تمرکز جدید جریان فتنه بر موضوع یارانه ها برای ضربه به نظام پرده برداشته و گفت:ما در این مورد و موارد دیگر کم کار نیستیم و به آن توجه داریم./ عط




 
 

مبارزه با استکبار،محور اصلی برنامه‌های امروزدانشگاه‌ها

 

آخرین خبرها از وضعیت دانشگاه‌ها در 16 آذر
مبارزه با استکبار،محور اصلی برنامه‌های امروزدانشگاه‌ها
دانشگاه‌های سراسر کشور شاهد برگزاری مراسم ویژه‌ای برای روز دانشجو هستند. در تمام این برنامه‌ها دانشجویان به مبارزه با آمریکا و ایادی آن تأکید می‌کنند.

 امروز سالگرد حادثه 16 آذر 1332 است که در آن تعدادی از دانشجویان در اعتراض به حضور عناصر آمریکایی در دانشگاه، مورد تعرض قرار گرفته و به شهادت رسیدند.

دانشجویان در دانشگاه‌های مختلف با گرامیداشت  این روز برنامه‌های گوناگونی برگزار کرده و به بیان نظرات و ایده‌های خود پرداختند. وجه مشترک تمامی این برنامه‌ها - که امسال در آستانه‌ی ماه محرم و مقارن با شهادت استاد شهریاری رنگ و بوی دیگری یافته بود  ضمن محکومیت این حرکت سازمان یافته بر  مبارزه روزافزون  خود با استکبار جهانی  تأکید کرد.

به گزارش خبرنگار جهان از دانشگاه تهران، هم اکنون  صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در این دانشگاه مشغول سخنرانی می‌باشند. این برنامه که با شرکت حدود 2000 نفر از دانشجویان همچنان در حال برگزاری است، همراه باعزاداری سید و سالار شهیدان (علیه السلام) ادامه خواهد یافت.

 گزارش‌های رسیده خبرنگار ما حاکی از آن است که در دانشگاه‌های شهید بهشتی، امیرکبیر، علم و صنعت، خواجه نصیر، علامه طباطبایی و شریف عده ا‌ی قلیل وانگشت شمار  از دانشجونماها قصد تجمع و بر هم زدن فضای آرام دانشگاه را داشته‌اند که با حضور هوشیارانه و به موقع قاطبه‌ی دانشجویان موفق به انجام کاری نگشتند.

گزارش‌های رسیده به جهان نشان می‌دهد که دانشگاه‌های فردوسی مشهد، صنعتی اصفهان و سهند تبریز نیز شاهد فضایی آرام بوده ودر دانشگاه فردوسی مشهد دسته ها‌ی عزاداری دانشجویان به راه افتاده و همچنین در دانشگاه صنعتی اصفهان نیز راهپیمان با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» این روز به یادماندنی  را گرامی داشتند .


 

بیانیه هایی در نهایت نا امیدی
این روز ها فریادهایی در جامعه به گوش می رسد. فریاد هایی از سر نا امیدی برای زنده ماندن .فریاد های فتنه گران که در حال مرگ سیاسی از صحنه جامعه هستند. هر روز رنگی عوض می کنند، بیانیه می دهند ، به دیدار هم می روند و خبرش را به سرعت در سایتهای ضد انقلاب پخش می کنند که بگویند ما هستیم . اما دیگر نیستند. دیگر حرف ها ، سخنان ،بیانیه ها و حتی تصویر آنها کم کم از ذهن مردم ما پاک می شود. دیگر کسی نیست تا با دروغ های آنها خام شود . خودشان هم می دانند ، اما برای کسی که مردم از او روی برگردانده اند چاره چیست ؟ باز هم باید بیانیه بدهد و خود را مطرح کند تا شاید مردم لحظه ای به او فکر کنند . تعداد این بیانیه های بی اثر آنقدر زیاد شده که حتی سایت های حامی فتنه نیز آن را به سخره گرفتند . در آستانه روز دانشجو باز هم موسوی و کروبی  بیانیه می دهند. خود را به خواب زده اند تا خشم و کینه مردم را نسبت به خود نبینند. از ترس دستگیر شدن و محاکمه می خواهند فضای جامعه را تحت تاثیر قرار دهند و ادعا کنند که هنوز بین مردم طرفدار دارند . در 13 آبان هم خیلی دوست داشتند مردم را به خیابان ها بکشانند ، اما خود فهمیدند که با استقبالی مواجه نخواهند شد ، پس در خانه ها نشستند و به جوانان ایران توصیه کردند مسالمت آمیز اعتراض کنند. اما 16 آذر متفاوت است . آنها می خواهند تجمعات دانشجویی به مناسبت روز دانشجو را که هر ساله برگزار می شود به نام خود بزنند. تبلیغی ابلهانه همانند مجریان احمق شبکه های لس آنجلسی که می گفتند برای اعتراض در خیابان بوق بزنید و بعد می آمد و می گفت دیروز بسیاری از مردم در خیابانها بوق زدند! پس مخالف حکومتند! این مزدوران هم حتما می خواهند بگویند دانشجویان به خاطر ما به دانشگاه می روند. این ترفندها آنقدر رسوا و بی اثر است که حتی خودشان را هم فریب نمی دهد و چون طرفداری ندارند به ، هواداران خیالی خود می گویند در سکوت اعتراض کنید و از خشونت بپرهیزید، چون می دانند 16 آذر هم کسی برای حمایت از آنها نمی آید.

 



 

رمز گشایی از عضویت زُهره کاظمی و همسرش میرحسین موسوی
رضا گلپور: لعنت خداوند بر ملاحده ی فراماسونر بیش باد
رمز گشایی از عضویت زُهره کاظمی و همسرش میرحسین موسوی در لجنات تفتین و تسلیم (لُژهای فراماسونری)




 

برآورد میشود این جماعت پیچیده در حال حاضر حدود سه میلیون نفر عضو در سراسر جهان دارند.

* این افراد فعّالیّت های منظّمی با محوریّت حدود پانزده هزار مرکز(لجنه یا لژ) آشکار و پنهان را به شکل هدایت شده از سوی استادان اعظم که دارای درجه ی 33 بوده با هدف کنترل حاکمیت واحد الحادی و شیطانی خود بر جهان انجام میدهند.

*در اولین مراسم پذیرش عضو جدید (اعطای درجه ی اول از 33) که با بستن چشم و عریان نمودن وی آغاز میشود ؛ با سوگندی که او به کتاب مقدّس یهود و پرگاروگونیای بنّا های هیکل(معبد) سلیمان با این مضمون میخورد پایان می یابد: اگر اسراری را که در این اتاق تجربه کرده و از دیگر ماسونها فهمیده یا خواهد فهمید افشا کند خود را مستحقّ کشته شدن به دردناک ترین شکل ممکن میداند.

*ماسونها مقدّس شمردن فردی بنام "هایرام آبیف" یا پسر زن بیوه را که بنّای معبد مقدّس سلیمان معرفی میکنند محور آداب و عادات الحادی خود قرار داده اند.

*در معرّفی آبیف میگویند که دانای کلمه و نام بزرگ سرّی بنای هیکل بوده اما وقتی 3 کارآموز او که لیاقت دانستن آن را نداشتند از او نام را خواستند چشیدن مرگ دردناک را به افشای نام مقدّس ترجیح داد .

* ماسون ها واحد محوری بنا سازی خود را 414/1 معرفی می کنند.

* قدیمی ترین صورتجلسات بدست آمده از لجنه ها مربوط به لژ اسکاتلند در سال 1599 میلادی است.

*در اسناد منتشره ی مربوط به سال 1717 می توان حضور 4 لُژ مختلف در شهر لندن را یافت .

* با نگاهی به فراماسونهای تاریخ معاصر جهان و مرور بر اعمال شبکه ایشان بویژه در راستای قبضه نمودن قدرت شیطانی و شریعت شکنانه شان ضرورت تمرکز بر افشای پلیدیهای این مجموعه اظهر من الشمس است.

*مرحوم دکتر مُکری پیرامون فراماسون های ایرانی و شرقی اعتقاد داشت: دکّان تفتین و تسلیم هر نامی که در آمریکا و اروپا داشته باشد مربوط به آنهاست و اصلاً به سود آنهاست ولی ایرانیان و سایر شرقیان که در این محافل عضو می شوند جز منافع آنی چیزی نصیب آنها نمی شود....

دو :
چرا مرحوم دکتر محمّد مُکری زُهره کاظمی(با نام مستعار زهرا رهنورد) و شوهرش میرحسین موسوی ( با نام مستعار حسین رهجو) را فراماسون (عضو لُژ قسطنطنیه ) میدانست؟
 

زندگینامه ی مختصر استاد گرانقدر دکتر محمّد مُکری :


متولد 1305 در کرمانشاه و متوفّی تیرماه 1386در پاریس میباشند.
نویسنده ،شاعر ،مورّخ ،محقق و زبان شناس معاصر ایرانی. استاد دانشگاه سوربُن پاریس .
دکتر محمد مکری در سال ۱۳۴۴ موفق به اخذ جایزه و نشان علمی از فرهنگستان آثار ملی فرانسه به پاس سالها خدمات علمی شد.
اومؤلّف بیش از صد جلد کتاب و پژوهش علمی و بیش از صدها عنوان مقاله بوده و متخصص عالیقدر زبانهاي باستان و لهجه‌های قدیم و فعلی ایرانی ، مورّخ و مردم شناس عضو بسياری از مجامع علمی اروپایی نیز به شمار می رفت...
 

سه :
مروری بر مکتوبات دکتر مُکری

{نقل از کتاب دیوان استاد محمد مکری (نشر زیگفرید – اوری – پاریس 1370):}
...آیا من جز دفاع از ستمدیدگان گناهی داشتم که قریب نیم قرن برای خفه کردن صدای حق و کسی که در حفظ این مآثر می کوشد تقی زاده ها و حکمت ها و پادوهای "محفل" آنها با توطئه و نیرنگ و شایعه سازی و دروغپردازی برای آنکه مشتش باز نشود آنهمه خباثت ها مرتکب شوند و چراغ دانش و معرفت را در ایران خاموش سازند.این پادوهای بوجار لنجان که به زنان مطرب و رامشگران دوره گرد و سوزمانیها و قره چیهای قدیم بیشتر شباهت دارند تا به انسانها،در همه ی انقلابات و برگشتگی های سیاسی و اجتماعی جامه عوض کرده و با بلوف خود را در پچ پچ های بیخ گوشی و در محافل در بسته آفریننده ی انقلابها و رهبریها و آورنده و برنده ی دولتها و قدرتها معرفی می کنند و علیه هر فرد دانش دوست بی زور بی ثروت که زور او ایمان او و ثروت او دانشدوستی و طلبگی او و عقل و احساس او در شناختن و کشف نیرنگ های آنانست توطئه وآشوب برپا کنند و نگذارند تکلیف این مملکت روشن شود و همیشه با وقاحت و بیشرمی خود را در همه ی احوال ناظر و حاضر وطلبکار بدانند و به ریش مردم و مسئولان بخندند و به داخل و خارج دروغ بگویند وحتی دانشمندان خارجی و دوستداران ایران را سر گردان و حیران سازند ...
 
دیر یا زود نسل جوان و زیرک به کُنه دلّال بازیها و بداندیشی ها و بی مایگی های آنها پی خواهد بُرد و آنها را بیشتر خواهند شناسانید،چنانکه مرحوم اسماعیل رائین هم این کار را کرد و اگر چه عملش کامل نبود و ناتمام ماند معذلک مفید بود و از همان آغاز کار او را تشویق کردم و موادّی در اختیارش گذاشتم . ولی او جاهای دیگر مدارک و اسناد گرانبهای بسیاری یافت که همه سودمند واقع شدند.

مرحوم اسماعیل رائین باز هم به جاهای حسّاستر جرأت نکرد نزدیک شود و یا آگاهی نیافت و هیچ گاه حتّی یکی از گزارشهای جلسات آنها را (جز صورت حضور و غیاب اعضاء محافل آنها)منتشر نکرد و از متدها و روشهای آنها بحث ممتّعی بعمل نیاورد. تا کنون کوشش من در بوجود آمدن راهی بوده است که خوشبختانه بدان توفیق یافته ام و ادامه ی توطئه ها و خباثت های مجریان تسلیم (چه قبل و چه بعد از انقلاب ) زاده ی همین موفّقیّت ها و کوشش های پیگیر و ناگسسته ی سالهای 1320 تا کنون(1370) است که دشمنان فرهنگ ایران واپسین نفس قبل از مرگ خود را می کشند...
 
اگر هم از نشر نوشته هایی که برای مردم وطن خودم نوشته ام جلوگیری کنند بالأخره روزی فرصتی پیدا خواهد شد یا در زمان حیاتم و یا پس از مرگم کلّ این آثار ناقابل ترجمه شود و انتشار یابد و بدانند که من...در جهت یابی مطالعات علمی خدمات ناچیز ولی پیگیرانه ای انجام داده ام وآن دُرها را در پای خوکان نریخته ام و در بازی های آنها داخل نشده ام و در جشن های شاهنشاهی و کنگره های تبلیغاتی سلطنتی در تمام عمرم شرکتی نکرده ام . در سراسر آثار و تحقیقات خود چنانکه بعضی از دانشمندان نوشته اند هرگز کوچک ترین ارجاع و مراجعه ای بآثار نویسندگان و مؤلّفان و قلم فروشان وابسته به مکتب سرّی نکرده ام و این عمل هم کار ساده ای نبوده است. معذلک مطلبی هم از آنها بنام خودم نقل نکرده ام...

بمناسبت فشارهای همه جانبه که ادامه ی کارهای علمی را بر من دشوار کرده بود به تبعید اجباری خود تن در دادم و ایران را ترک کرده و در تاریخ 25 ابانماه 1333 وارد پاریس شدم . جز اینهم در این سالها چاره ای نبود. طرفداران شاه و تقی زاده و عمله و اَکَره ی او که معروف به پادوهای تقی زاده اند از خدا می خواستند که از شرّ من راحت شوند و خودشان در مجامع علمی گُل کنند که نکردند و شاید هم "محافل" آنها تصور میکرد که به اروپا رفته و عالم علم را رها کرده و پس از چندی از "جنس" آنها شده و بر جهت گیریهای جاهلانه و ویرانگرانه ی فرهنگی آنها مهر موافقت و تأیید خواهم زد.... پس از طی مدارج علمی و دانشگاهی قریب 24 سال در پاریس استاد تحقیقات علمی در مرکز تتبّعات وزارت علوم و فرهنگ و دانشگاه پاریس بودم و کارهای علمی تحقیقاتی متعددی انجام دادم ...
 
در سال 1965 از طرف فرهنگستان آثار ملی و ادب فرانسه بمناسبت تحقیقات و مجموعه ی اثارم به دریافت نشان و جایزه ای که در هر چند سال به یک نفر از محققین که آثار برجسته ای درباره ی فرهنگ شرق و یا علوم انسانی نوشته اند اختصاص میدهند مفتخر گردیده ام و مرکز تتبّعات علمی وزارت فرهنگ و علوم فرانسه آثار متعدد اینجانب را انتشار داده است .

معذلک در ایران مقاطعه کاران فرهنگی که انتشارات را در اختیار داشته اند و راههای علم و پیشرفت را با برنامه های مخرُّب املاء شده از جاهای دیگر مسدود کرده و در انحصار خود گرفته بودند نه تنها ازین موفّقیّت های علمی که نصیب هموطنشان شده است خوشحال نشده اند بلکه بر آنها رشک برده و با توطئه سکوت و جلوگیری از انتشار اخبار آنها دق دل خود را خالی کرده اند.... یا این همه آثار شناخته شده در کلِّ دانشگاهها و مراکز علمی جهان را نادیده بگیرد در صورتی که در تمام این سالیان اگر بادی از زیر قبای یکی از هم محفلی ها ی او خارج شده است آنرا بقول خود فیش کرده و صدها بار آنرا در فهرستهای انحصاری بمعرض نمایش قرار داده است. باید روزی این گروه و آسیبی که از زمان میرزا ملکم خان و حتی قبل از آن یعنی از زمان میرزا صالح شیرازی بر فرهنگ اصیل کشور ما که می توانست راه خود را در شکوفایی جهان گستر بیابد وارد آورده اند شناخته شود و هیچوقت هم دیر نشده است زیرا جهان ابدی است و سرچشمه های زبان و فرهنگ ما خشک نشدنی است. چه بسا اگر این گروه موذی زیانبار از گردونه بکلی خارج شوند و فرهنگ ما از زیر بار تعهدات تحمیلی قد راست کند جوانان فردا نوابغ آینده ی ایران و حتّی جهان شوند و برای پیروزی و سعادت وطن خود منشأ خیر و برکت شوند.

...تمام سالهای زندگی ام در عین درخشانی آمیخته با غم و حماسه بوده است و جز رنج و فداکاری پشتکار و دقّت در کارهای علمی و سیاسی و ارادت به نیکان و مردان شرافتمند و دانشمند عملی انجام نداده ام. به کسی و به شاهی تملقی نگفته ام. روابط مخفیانه با هیچ دستگاهی نداشته ام.

کتاب هایم را تا کنون هیچ مؤسّسه و بنیاد سلطنتی و دولتی و سازمان های جشن های شاهنشاهی چاپ نکرده است . جنایتی مرتکب نشده ام و پیشینه ی سوئی نداشته ام که آنها را پنهان کنم...

پس چه بگویم در باره ی ایرج افشار یزدی پادو تقی زاده سردمدار همه ی تفتین ها و پاد این پادو یعنی باستانی پاریزی. (در آن زمان که هنوز در تهران بودم یعنی تا سال 1333 هنوز این آقای مبلغ اصلاحات ارضی و سپاه دانش و کارمند مجله ی خواندنیهای امیرانی از زیر بوته ها سر بدر نیاورده بود که با او دشمنی و کینه داشته باشم. او فعلاً به ندای فطرت و "جنسیّت" خود به "هم محفلیها" و "همجنسان" خود کمک می کند با آنکه هنوز در "صف نِعال" کسانی است که دل و جان آنان بسمت معبود دیگری غیر از ایران است.در پایان عمر هم قادر نیست تغییر جهت دهد و از دنیای دربسته و خیالی خود قدمی فراتر نهد.)

یا چه بگویم درباره ی آن بهایی زاده ی مازندرانی آقای ع.ن که بمناسبت احترام زایدالوصفم به مرحوم استاد علّامه عباس اقبال که از نوادر زمان ما بودند قلمم از نوشتن باز می ماندئ(سخن در پرده گفتم با حریفان) که او هم دم در آورده است و به این دسته ی مبتذل نگار قائم به غیر پیوسته است و مقدمه نویسی هم می کند و با القاء سفسطه ها، نوشته های حقیر و دیگران را هم به ربودن میدهد تا محملی برای خود بتراشد....

شاید گوشه گیری و سکوت مفرط هم درست نباشد و روزی ناگزیر شوم که برای خدمت به ابناء وطنم بسیاری از نگفتنی ها را که سالها در مخزن دل نگاهداشته ام گفتنی سازم و نهفته های گروه ها و افرادی را که با هم "همسویی سازمانی مخفی کارانه" دارند آشکار سازم ، زیرا به نظر می رسد که بیشرمی بیشرمان حدّ یقفی ندارد و توبه ی آنها چون توبه ی گرگست...

سالهای بین 1320 تا 1333 جز نویسنده ی این سطور اشخاص نادری از کار محافل سرّی اطّلاع و جرأت کلام درباره ی انحرافات آنها داشتند و حتّی بعلّت "مصلحت اندیشی" دوستان جبهه ی ملّی سابق ما که افرادی از این دسته در میان آنها بُر خورده بودند فرصتی پیش نمی آمد که این موضوعات روشن شود.

من از 1319 که با مرحوم علی اکبر دهخدا برای نوشتن لغت نامه همکاری می کردم بمناسبت اشخاصی که آنجا رفت و آمد می کردند ومطالبی که مرحوم ملک الشعراء بهار درباره ی این دسته به من اظهار کرده بود در صدد مطالعه ی بیشتری برای درک اوضاع سیاسی برآمدم. وی آنها را چهره سازان استعمار لقب داده بود. مقالاتی هم در آن روزها نوشتم. همیشه در توطئه ها و دخالتهای دولتین متحابّه (!) روس و انگلیس در ایران مطلب کلاسیک آن بوده است که بتوانند از مقامات دون رتبه ی فروماییه ی سطح پایین و مقامات بالارتبه ی تازه بر سر کار آمده یا تازه به دوران رسیده چگونه بهره برداری کنند و این مطلب خود می تواند در ایران سررشته های بسیاری را بدست بدهد به خصوص در میان اداراتی که به امور کارمندان ارتباط دارند و در آنجا بی سر و صدا یک باند ثابت بعنوان پایگاه همیشه مورد نظر بوده است و این امر از زمان فتحعلیشاه قاجار آغاز گشته است و هیچگاه تعطیل نخواهد شد . هر زمان فردی به این کشور خدمتی کرده و یا استعداد خدمتی را داشته است بتوسّط همین عمّال و چند مأمور آگاهی و خبرچینی ذهنها را مشوّب ساخته با ایجاد راههای کج و برای مقاصد حال و آینده ی خود که تنها برنامه ی آن در محافل آنها مورد بررسی و شور قرار گرفته و از جاهای دیگر بر حسب اهمّیّت موضوع بآنها القاء و املاء شده است شروع به ادبیات سازی می کنند تا ذهنها را آماده سازند. با همین عدّه های معدود تا کنون کار چندین قشون خارجی را انجام داده اند....

این گروه مکتب سرّی همه ی استعدادها را کور می کنند و با خلق آدمکها و ادبیات چی ها و نیز عالِمِ قلّابی تراشیها بتدریج علماء واقعی را طرد و از گردونه بیرون می رانند و با اشغال پایگاههای علمی از رشد وفرهنگ و علوم در ایران جلوگیری می کنند... همه را پایین می کشند تا خود عقب مانده شان در بالا قرار گیرند. جلوی دویدن دیگران را می گیرند در حالی که خود هم قادر به دویدن و حتی راه رفتن صحیح نیستند.
 
در زمان ما سر دسته ی این گروه سید حسن تقی زاده بود. وی یکی از ایرانیان خودفروخته یی بود که از همان صدر مشروطیّت دری به عقب باز کرده و آزادیخواهان را به دام می افکند و خود در همه ی دسته ها و احزاب جای پای خود را برای توطئه باز می کرد. راهِ او راه میرزا ملکم خان ارمنی(ناظم الدّوله و "عقل کلّ" )؛ کلنل روسی میرزا فتحعلی آخوندُف (مبلّغ جدایی آذربایجان از ایران و مانند ملکم و تقی زاده طرفدار تغییر خطّ فارسی به لاتین یا هر خطّ دیگر جهت قطع رابطه ی ایرانیان و مسلمانان با هم و با گذشته ی درخشان خود و محو کلّیّه ی آثار علمی و فرهنگی سیزده قرن تاریخ زنده ی بعد از اسلام و به فراموشی سپردن هه ی آنها ) برادران آقایوفها(آقازاده های خوی عمّال دم پایی روس و انگلیس در آذربایجان و ایران) فروغی و جُز آنها بود.{او (تقی زاده) در آخر عمر چون بدنام شده و مردم دست او را خوانده بودند ،اضطراراً و ظاهراًنظرش را درباره ی تغییر خط عوض کرد ولی به بعضی از پادو های بابی و ازلی و اعضاء محفلش گفت که نظر قبلی او را ادامه دهند. پادوهایش با انعقاد جشن های شاهنشاهی و تغییر تاریخ سال شماری اسلامی و صرف بودجه های هنگفت در داخل و خارج جهت نوشتن صدها کتاب در تأیید سلطنت و نظام موریانه خورده ی آن مدّتی خرگاه سلطنتی را با طنابهای پوسیده نگاه داشتند که در پایان بر سر آنان یکباره فرو ریخت.}
 
خیانتهایی که او(تقی زاده) در به باد دادن معادن و ذخایر زیرزمینی (از قبیل تجدید قرارداد اسارت آور نفت در سال 1933(1313 ه.ش) که بعدها در مجلس شورا به "آلت فعلی" خود اقرار کرد) در مقایسه با آسیب های فراوان دیگر او در جهت اسارت فرهنگی و انحطاط و انحراف تمدّن و معارف حقیقی و سوق دادن افکار به جهت معیّنی که مورد نظر او و منطبق با نقشه های شیطنت آمیز او و مکتب سرّی اوست ، اندکیست از بسیار و قطره ایست از بحار و ذرّه ایست از خروار...او بنیانگزار فوجی از دشمنان فرهنگ ایران و اسلام است که کار عمده ی آنان مانند اسلاف ویرانگر خود همسویی با برنامه های برنامه ریزان و طرّاحان مکاتب سرّی ضدّ فرهنگی و کشتن استعدادها در نطفه ها و توطئه علیه کسانی است که از آخور سیاسی آنها تغذیه نشده اند و نیز از مأموریتهای آنها زشت کردن زیبایان و زیبا کردن و وسمه کشیدن به ابروی سیاهکاران "هم محفلی" خود است که دست آنها را برای اجراء هر جنایتی باز گذارند. و همچنین سوق دادن مخلوقات خود و بیخبران به جلافت و بی بندوباری و ربودن آثار دیگران و آنها را در قالبهای خود ریختن و کج کردن راههای مستقیم و راستین نیز از امور تخصصی آنهاست...

پدر یکی از پادوهای تقی زاده دکتر(!)محمود افشار یزدی است و او همان کسی است که با الهام از اهریمن جاده صاف کن رضاخان و از دوستان و مأموران اردشیر جی پدر شاپور ریپورترجی در دستگاه او در هند بود.
 
در زمان طرح تحمیل رضاخان بر مردم ایران وی در مجلّات آن روزی (کاوه) می نوشت:
ایرانیان که فرّ کیان آرزو کنند
باید نخست کاوه ی خود جستجو کنند

...او هم مانند پسرش ایرج در وابستگیهای عملی و لفظی گستاخ بود بقول مولانا : ما در این انبار گندم می کنیم
گندم جمع آمده گُم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبارما حفره زدست
از فَنَش انبار ما ویران شدست
اوّل ای جان دفع شرّ موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن

پسر محترم او در تمام دوران شاه و پادوی برای جشنهای شاهنشاهی و" تقی زاده نویسی" و خط دادن به ساواک و جعل اسناد بکمک ساواک و بهمراهی دو تن از "هم محفلی" های خود علیه بسیاری از دبیران و استادان و مردان وطنخواه خودداری نکرد...
پس از انقلاب هم چون نمی توانست با آن سوابق به روحانیون نزدیک شود برای آنکه بهانه ای بیابد و سوابق شاه پرستی و ماسونی و ساواکی و پادوی خود را کمرنگ کند و با دوستان ما نزدیک شود یک شبه طرفدار مصدق هم شد...او ... با کمک عناصرهم محفل خود موجی از مغالطه و سفسطه و خیانت و سرقت ادبی و خرابکاری را در امور انتشاراتی در سالیانی که برای دیگران پرونده سازی میکرده است تا خود یکّه تاز میدان شود براه انداخته است...

اینست نمونه ی پرورش یافتگان محافل سرّی که در همه ی انقلابات و دگرگشتگیها با تعویض لباس و گریم و چهره آرایی جدید و زیرابرو برداشتن و چون آن بت عیّار هر لحظه بشکل و برنگی درآمدن وارد صحنه ها می شوند..

روزی مرحوم اللهیار صالح بطور شوخی به من گفت" مرحوم مصدق خیال کرده بود که قنسولگری های انگلیس را در ایران تعطیل کرده است {در حالیکه}منابع و تفتین کنندگان آنها همین ایرج افشار ها و ... بوده اند"... مطالبی دیگر هم در این باره گفت که فعلاً نیازی بگفتن آنها نیست.

بد بختانه اجل آن کوه وقار و مقاومت و مرد پُر درایت را مهلت نداد و با آنکه در آغاز انقلاب بنا بخواست وزیر امور خارجه و موافقت آیت الله العظمی خمینی از او تقاضا کردم که سفارت کبرای ایران را در واشنگتن بپذیرد وی در عین تأیید انقلاب و این نهضت مردمی کبر سن را دلیل آورد و نپذیرفت ولی قول داد همراهی کند.... برعکس من هیچگونه آشنایی با علی پاشای صالح برادر او که دوستان دیگری غیر از ما داشت نداشتم و حتی یکبار هم او را ملاقات نکردم...

دکتر قاسم غنی – کارگزار شاه هم مانند سایر اهل محفل معبود پادوهای تقی زاده است .او هم بهمان وضع محمود افشاریزدی دچار شد.... نوشته ی او در باره ی حافظ {امّا} محققانه است...

بطور خلاصه باید گفت که از زمان میرزا صالح شیرازی و میرزا ملکم خان الی یومنا هذا که خوشبختانه دوران رقّاصی پادوهای تقی زاده بپایان رسیده است همیشه به مردم دروغ گفته اند. یک اقلّیّت از خود راضی و سبکسر با پیوند به سر نخهای برون مرزی مجال رشد فکری و فرهنگی را به دیگران نداده اند و خود نیز به جایی نرسیده اند... ما مجال نیافتیم که خود را جمع و جور کنیم و کوششهای علمی چند قرن گذشته ی خود را رها نکنیم. اگر هنوز هم چیزی مانده است از تصدّق سرِ فرهنگ اسلامیِ ماست که هر چند بر آن کلنگ و تیشه زنند استحکامات آن فرو نخواهد ریخت و بکلّی ویران نمی شود.

برنامه های دراز مدّت موریانه وار آرام آرام و غیر مرئی "محافل سرّی" بکار خود ادامه میدهند ولی آنطور نیست که هر چه بخواهند همانطور شود.

خوشبختانه هنوز مردمی و جوانانی و عقلائی در گوشه و کنار وجود دارند که از منبع این بیحاصلیهای فرهنگی و وابستگیهای طولانی اطّلاع داشته باشند و دُم خروسها را که از جیب این پادوهای سرگردان و امانده و به انتهای خط رسیده که همه مهره های سوخته ی استعمارند بیرون آمده است مشاهده کنند و در دام تلبیسها نیفتند.دیر یا زود یک خانه تکانی فکری و فرهنگی به دویست سال نیرنگ و معرکه گیری های شبه تنویری و روشنفکری معلولان مغزی پایان خواهد داد...
هنوز صبح امید و بهار صحراهاست
هنوز غرق گل و سبزه کوهسارانست
هنوز زندگی و آرزو و کوشائیست
هنوز مشعل فرزانگی فروزانست

همینکه آیت الله العظمی خمینی از تبعید ترکیه به نجف اشرف آمد به دیدنش رفتم و پس از چندین بار ملاقات بسیار امید وار شدم که دنباله ی رهاجوئیها از سر گرفته خواهد شد و این چراغ فروزان افروخته خواهد ماند.در هنگام اقامت ایشان هم در پاریس نظر به ارادت من و محبت معظّم له کارهای دانشگاهی را موقّتاً تعطیل کرده و تمام وقت ... در نوفل لوشاتو آنچه در استطاعت ... برای بثمر رسیدن انقلاب انجام.. که تفصیل انرا در جزوه ی خاطرات نوفل لوشاتو نوشته ام. بنی صدر بندرت روزها در آنجا آفتابی می شد و بعضی شب ها دیر وقت خدمت امام می رسید بطوریکه دوستان دیگر ما هیچوقت در روز او را نمی دیدند و رابطه هم زیاد نبود. پس از بیست و چهار سال مهاجرت و تبعید اجباری با همکاری قطب زاده (که مرحوم مهدی عراقی را هم برای ترتیب امور مالی آن با خود بردیم ) به کمک دو تن از وکلای فرانسوی پس از مأیوس شدن از موافقت هواپیمای سوئیس اِر که قبلاً شخصاً اقدام کرده بودم بالأخره هواپیمایی را از اِرفرانس اجاره کردیم و در تاریخ 12 بهمن ماه 1357 با "پرواز انقلاب" با قریب بیست تن از دوستان و یاران آیت الله و عدّه ی زیادی از خبرنگاران و روزنامه نویسان خارجی به تهران آمدیم.
در درون هواپیما هنگامی که از فراز کشورهای اروپایی پرواز میکردیم به قسمت جایگاه خبرنگاران که چند نفر آنان را ترس برداشته بود و تصوّر میکردند که ممکن است هواپیما را در هوا بزنند به دستور امام رفته و آنها را تقویت روحی کردم. فردای آنروز فیگارو و بعضی دیگر از جراید غربی مطالب مرا در جراید خود منتشر کرده بودند.
یکی از خبرنگاران از آیت الله سؤال کرده بود که در حال که به تهران مراجعت می کنید "چه احساسی دارید؟" آیت الله العظمی که بروحیّه ی ایشان آشنایی داشتم که نه در شادیها و پیروزیها و نه در غمها و شکستها خود را نمی باخت در پاسخ گفت "هیچ" . یعنی من خود را گم نکرده ام و اظهار شادمانی هم برای پیروزی خود نمی کنم و از خطرات احتمالی فرود آمدن هواپیما در تهران هم بیمی ندارم. این بود خلاصه ی پس و پیش و مفهوم سخن ایشان... ولی بعدها عدّه ای اشتباهاً این کلمه را که در حکم یک جمله بود بنوع دیگر تعبیر کردند که با حقیقت وفق نمی داد. بنظر آنها گویا مقصود این بوده است که من اهمّیّتی به ایران و مردم نمیدهم ؛ در صورتیکه این تعبیر و تفسیر غریب و مغرضانه خطای صرف و اشتباه محض است و هیچ عاقلی نمی تواند تصوّر کند که پس از آن همه خون جگر خوردنها و فعّالیّت ها کسی چنین مطلبی را ادا کند . من حتّی اگر در حقّانیّت و اصالت مردمی آن انقلاب تردید داشتم و نیز این کلمه را از زبان شخص دیگری شنیده بودم که برای مقاصد دیگر به ایران می رفت باز هم باور نمی کردم که آن شخص علناً خود را نفی کند و بگوید که هیچ احساسی برای وطنم یا امتم ندارم.گویا در آن موقع و بعدها این مطلب از طرف رسانه های گروهی توجیه نشد و بمناسبت کثرت مطالب و موضوعات دیگر درباره ی آن سکوت شد . ..

چون در میان آنانکه در معیّت آیت الله العظمی با هواپیما به ایران مراجعت می کردند از لحاظ طول سالهای مهاجرت و تبعید من قدیم تر و مقدم تر بودم ... و هواپیما را من اجاره کرده بودم شخص امام و دیگران به من محبت فراوان داشتند. آیت الله روزی در نجف به من اظهار کرده بودند که خیال نمی کردم هنوز کسی باقی مانده باشد که زبان فارسی را به درستی و خوبی شما بنویسد. بعد گفتند که کتابهای شما را به کتابخانه نجف و کربلا ...دادم... آقای شهاب اشراقی ... با آنکه اهل مجامله و زبان بازی نبود در نوفل لوشاتو به اغلب دوستان گفته بود که فلانی استاد و شخصیّت علمی جهانی و دانشگاهی ماست. بخصوص آنکه قسمتی از مقالات و کتابهای علمی او درباره ی اسلام که به زبانهای خارجی نوشته است شهرت دارد... آقای اشراقی می گفت آیت الله گزارشهای روزانه ی شما را در باب تفسیر اوضاع و سیاست جهانی و اظهار نظر های سیاستمداران درباره ی جنبش ما را با دقّت و علاقه نگاه می اندازند.

با آنکه از آیت الله تقاضا کرده بودم که اینجانب را از کارهای اجرائی معاف بدارد ، معذلک به امر وی و پیشنهاد وزیر خارجه و خواست رئیس دولت موقّت بعنوان نخستین سفیر کبیر دولت جمهوری اسلامی در مسکو و کشور مغولستان مأموریّت یافتم و رهبر انقلاب هم حکم را توشیح و امضاءکرد...

نه تنها نخستین سفیر ایران در مسکو بلکه نخستین سفیر منتخب انقلاب بودم. قریب سه سال هم در آنجا ماندم که ماجراهای آن و شرح اقداماتم به تفصیل نگاشته شده است.جلد اوّل.. در 700 صفحه در سال 1362 در انتشارات امیر کبیر بطبع رسید.

در نتیجه ی اقدامات قریب به موفّقیّتی که در مورد استفاده از کلّ دریای خزر که جز بخش اندکی از آن بقیّه عملاً نصیب دولت روسیه شده بود و من مصرّاً مشغول استرداد آن و طالب بهره برداری کامل و عملی کشتیرانی ایران در بحر خزر شده بودم و نیز بمناسبت بلا موضوع گذاشتن ( و در حقیقت لغو ) دو مادّه از قرارداد 1921 ایران و شوروی که به زیان ایران بود ... وهمچنین بمناسبت تعطیل قنسولگری یا خانه ی جاسوسی شوروی در رشت و جاهای دیگر و دهها اقدام وطنخواهانه و آگاهانه روسها علیه من به سم پاشی دست زدند و هنگامیکه در کرملین با حضور هیأت نمایندگی ایران (دکتر شریعتمداری ، دکتر سوش و جلال الدین فارسی) از مجهّز و مسلّح شدن عراقیها بدست روسها و عدم تعهّدات روسها نسبت به ایران اظهار نارضایتی کردم. معاون برژنف و همراهان او به من اعتراض کردند که شما تحت تأثیر تبلیغات سیاسی آمریکائید و این مطالبی که می گوئید تکرار ساخته های امریکا و دنیای غرب علیه ماست (که آقای فارسی در پایان کتاب خود موسوم به جامعه ی هشت طبقه ی تولید چاپ کرده است.)

این امور سبب حسادت و تحریکات میر حسین موسوی نخست وزیر نالایق ایران شد که در آن روزها تصوّر میکرد که من نخست وزیر خواهم شد و این خبر را یکی از کارمندان بیت امام به او رسانده بود در صورتیکه من به فرزند امام خمینی گفته بودم که نه تنها قصد پذیرفتن هیچ مسئولیّتی را ندارم بلکه بزودی هم از سفارت استعفا می دهم که به کارهای علمی مورد علاقه ی خود بپردازم و سه بار هم استعفا دادم و آیت الله قبول نفرمودند و گفتند "نه بمانید"
 
 

دو باره همان تحریکات همان تفتینات و همان صحنه سازی های قبل از انقلاب تجدید شد و اگر در طول 24 سال گذشته ناکسانی چون پادوهای تقی زاده که سانسورچی دستگاه سلطنتی و محافل خود بودند به شایعه پراکنیها و پرونده سازیهای ساواکی می پرداختند،این بار جانوران خلق السّاعه ی دیگری نظیر میر حسین ها ... بر عدّه ی کفن دزدان نخستین افزوده گشته بودند و یک مرد عقده ای کم سواد(متظاهر به مارکسیستی اسلامی و در باطن همه جا فروخته شده) که سرعملگی جهت آسفالت خیابان ها هم برای او زیاد بود از مرگ بهشتی و رجایی که لابد و به دلایلی که در موقع خود خواهند گفت بی دخالت نبوده است و گویی پشت در ایستاده و منتظر این حوادث بود استفاده کرد و نظیر هویدا که سیزده سال بر سر کار ماند او نیز هشت سال در ایران پر آشوب و جنگزده با ریا و موشمردگی و آب زیرکاهی و گردن کجی و چون مادرمردگان در آخر صف روحانیان خدمتکارانه و چاپلوسانه ایستادن باقی ماند و هر که یک سانتیمتر قدّش از او بلندتر و یک ذرّه شعور و سابقه و اخلاص در عمل و دانشش بیشتر بود بنحوی از انحاء همه ی درها وحتّی در خانه و بیت امام خمینی را بروی او بست و با یک اکیپ امنیّتی ساواکی قدیم توده ای و متخصص در پرونده سازی ....آنانی را که احتمال میداد یک روز رقیب او یا منشأ خدمتی شوند... نابود ساخت. هویدا اگر چه خائن بود معذلک سواد داشت ولی این یکی جهالت و دنائت و خیانت را با هم در وجود پر عقده ایش سرشته و انباشته بودند.
 

از قبل از انقلاب، ساواک او(میرحسین موسوی) و همسرش را (خانم درباری زهره کاظمی[حدّاقل با نام های مستعار زهرا رهنورد و زینب بروجردی]) همکار خانم لیلی امیر ارجمند و آماده کننده ی دختران شایسته و ملکه های زیبایی در آب نمک گذاشته بود و توانست او را به روحانیون قالب کند و زنش را به بیت امام بفرستد و با آنها رفت و آمد کند. این خانم محترمه با نوشتن شرح حال های کاذبانه ی قلّابی بی امضا و در حقیقت به قلم خود در جراید که در شب انقلاب بر خود نام زهرا رهنورد نهاده بود ، شوهرش را به وزارت رسانید و تبدیل به یک شاعره ی سبک جدید (با شعر بی وزن و بی قافیه و بی معنی در مورد او) گردید.
"حسین رهجو&quo


تاریخ: 18 آذر 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


تکاپوی جریان فتنه برای حرمت‌شکنی‌ در محرم



فتنه‌گران درصددند تا با سو استفاده از روز دانشجو که البته اصالتا ماهیتی ضد استکباری و کاملا اسلامگرایانه دارد شرایطی را برای ابراز ارادت به اربابان آمریکایی و دیگر متحدان غربی اش فراهم بیاوردند. نویسنده وبلاگ خبرهای دانشجویی در پست جدید خود از تکاپوی فتنه‌گران در آستانه محرم خبر داد و نوشت: رسانه های فتنه گران اعلام کردند در اولین روز از محرم الحرام امسال شیرینی توزیع میکنند!
این رسانه ها که عامل شکل گیری جریان توهین به مقدسات ملت مسلمان ایران در روز عاشورای سال گذشته بودند، امسال نیز در تلاشند تا توهین به مقدسات شیعیان را با توزیع شیرینی به بهانه 16 آذر نهادینه و نمادینه کنند.
بر اساس این اخبار فتنه گران در صدد هستند تا با سو استفاده از روز دانشجو که البته اصالتا ماهیتی ضد استکباری و کاملا اسلامگرایانه دارد ، شرایطی را برای ابراز ارادت به اربابان آمریکایی و دیگر متحدان غربی اش فراهم بیاوردند.
این اطلاعیه ها تاکید دارند که از روز اول ماه محرم مصادف با 16 آذر جشن ملی آغاز میشود ، حال جشن ملی آنهم در آغازین روز ماه محرم و ماه عزای حسینی چه مفهومی بجز دین ستیزی میتواند داشته باشد این سوالی است که پاسخ انرا هر شنونده عاقلی بخوبی میداند.
هنوز خاطر ملت ایران از توهین گستاخانه حرمت شکنان در روز عاشورا به نمادهای عزاداری سید الشهدا و قرآن کریم در رنج و عذاب است حال چگونه ضد انقلاب اینچنین وقیحانه میخواهد بنام دانشجو علیه مسلمات حساسیت های دینی شیعیان لجن پراکنی کند ، این دیگر موضوعی در خور تامل است.
طبیعی است که دانشجویان متدین در روز 16 اذر بعنوان اولین روز از دهه ماه محرم مکر دشمنان و دسیسه ایشان علیه تشییع را بخوبی خنثی میکنند و همدل و یکصدا سنت ها و آئین های مقدس ماه محرم در احیای عزای حسینی را گرامی میدارند.
طبیعی است که جریان نفوذی در بدنه دانشجویی نیز بخواهد با اتکا به کلیات منشور سبز سلسله اقداماتی برای عوام فریبی و عمل به تظاهرات مذهبی داشته باشد که با توجه به اعلام رسمی قصد برگزاری جشن دراین روز عملا نمیتوان آن نمایش ها را هم دارای اعتبار ارزیابی کرد.



 
 

خاتمی به مشاوران خود چه گفت؟

ا
خاتمی به مشاوران خود چه گفت؟

مجموعه عواملی که در تهران وابسته به این جریان می باشند به نوعی در جریان فتنه 88 خود را چهره کرده اند.

 رئیس بنیاد باران در جلسه ای با حضورلیدرهای اصلاحات ، در ارتباط با انتخابات مجلس وشورا ها و اخباری که پیرامون حضور اصلاح طلبان در این انتخابات مطرح شده است گفته است: " بسیار جدی می گویم وانتظار دارم اینگونه هم عمل شود ، ما با تمام توان در انتخابات مجلس وشوراها حضور خواهیم داشت و مطمئنا اکثریت مجلس آینده با ما خواهد بود " .
وی همچنین تصریح کرده است: " بقای ما در این انتخابات است ، یک مجلس قوی نوید یک دولت اصلاح طلب را خواهد داد ".
گفتنی است ستادی از اصلاح طلبان به درخواست خاتمی چند ماهی است که برای انتخابات پیش رو و جذب عناصر مطلوب فعال شده است.
شنیده شده بیشترین تمرکز این ستاد نیز روی شهرستانها می باشد ، چرا که مجموعه عواملی که در تهران وابسته به این جریان می باشند به نوعی در جریان فتنه 88 خود را چهره نموده وامیدی به عبور آنها از دایره نظارت شورای نگهبان وجود ندارد ، با این وجود فعالیتهای این ستاد به گونه ای برنامه ریزی شده که بابهره برداری از دستاوردهای ستادهای انتخابات موسوی بتوانند بتوانند به ایجاد جو در شهرستانها بپردازند.
 

بهتر است مهدی هاشمی به ایران برگردد.

بهتر است مهدی هاشمی به ایران برگردد.



عضو خبرگان "بهترین راهکار" را به مهدی هاشمی توصیه کرد
فروکش کردن فضای سیاسی و رسانه ای درباره موضوع بازگشت احتمالی مهدی هاشمی رفسنجانی، حکایت از آن دارد که پسر آقای هاشمی از بازگشت به ایران منصرف شده و یا دست کم آن را به زمان مناسبی موکول کرده است.

آیت الله حسن ممدوحی، عضو مجلس خبرگان رهبری، در این باره در گفت‌وگو با شبکه ایران تاکید کرد: بهتر است مهدی هاشمی به ایران برگردد.

وی با اشاره به اینکه بهترین و عقلانی ترین اقدام مهدی هاشمی بازگشت به ایران است، تصریح کرد: مهدی هاشمی اگر واقعا و بنا به ادعای خودش جرمی مرتکب نشده، در دادگاه حضور یابد و به اتهاماتش پاسخ دهد.

عضو مجلس خبرگان افزود: روشن است که در صورتی که او جرمی مرتکب نشده باشد و در دادگاه محکوم نشود، تبرئه خواهد شد.

آیت الله ممدوحی در عین حال گفت: "اما در صورتی که در دادگاه، اتهامات پسر آقای هاشمی را ثابت کند، او را محکوم و با توجه به میزان جرمش مجازات خواهد کرد."

توصیه این عضو مجلس خبرگان رهبری به مهدی هاشمی در حالی است که حسین نجابت، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران، روز گذشته در این باره به شبکه ایران گفت: به نظرمی رسد به مهدی هاشمی اطلاع داده اند که برخلاف تصورش اسناد و مدارک قوی درمورد اتهامات مهدی هاشمی وجود دارد و به همین دلیل از بازگشت خود منصرف شده

 

چرا باید بگوییم امام خامنه‌ای؟

نقش هاشمی رفسنجانی در به کار نبردن کلمه امام برای رهبر معظم انقلاب



اطلاعیه ای منتسب به ستاد مردمی ولایت امین با موضوع 'چرا باید بگوییم امام خامنه‌ای؟' به نقش هاشمی رفسنجانی در به کار نبردن کلمه امام برای رهبر معظم انقلاب، میان نمازگزاران جمعه قم توزیع شد.

در این اطلاعیه که در اطراف نمازجمعه قم توزیع شد، ادعا شده است: آقای هاشمی رفسنجانی پنج روز پس از رحلت امام راحل در نخستین نمازجمعه پس از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند یکی اینکه "ما نمی خواهیم به جانشین امام خمینی (ره ) امام بگوییم".
اطلاعیه خاطرنشان کرده است: ما این همه با شرق و غرب دعوا داشتیم قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تاکید کرده است، ولی شما(هاشمی) می‌گویی نمی‌خواهیم ؟
در این اطلاعیه آمده است: به اسم اعزاز امام خمینی (ره) گفتند به جانشینش نمی‌گوییم امام، انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم می خواهم افکار شما را با شما دفن کنم !
نویسنده یا نویسندگان این اطلاعیه خاطرنشان کردند: جمله دوم آقای هاشمی این بود که خبرگان مرجع تعیین نکرده است یعنی جانشین امام خمینی (ره) نه مرجع است نه امام.
این اطلاعیه مدعی می‌شود: وقتی ایشان به جای امام، رهبر گذاشت و امت شد ملت، یعنی عملا سیستم ملت- رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت - امامت حضرت امام راحل را کنار گذاشتیم.
در این اطلاعیه افزوده شده است: امامت محوری، امت گرایی، عدالت گستری، دوقطبی مستکبرین - مستضعفین تئوری امام راحل بود.
در پایان این اطلاعیه آمده است: هر لعنتی هم که بکنیم، اینگونه که بگوییم "امام خامنه‌ای" جگر دشمنان نمی‌‌سوزاند.


 

رمزگشایی ازسناریویی که در پیام موسوی نهفته است



پیام اخیر میرحسین موسوی خطاب به دانشجویان که روز گذشته منتشر شد از رمز و راز های چندی حکایت دارد

میرحسین موسوی که در پیام خود از پیش بینی مشکوکی مبنی بر اینکه بحرانی ساختگی در راه بوده تا به فرقه سبز منتسب شود،خبرداده بود، در حقیقت از سناریوی پرده برداشت که فتنه گران برای هفته ها و ماه‌های آتی تدارک دیده اند.

نگاه و تاملی به فضای مجازی طی یکی دو روز گذشته خود بیش از پیش گویای بخشی از این سناریو می باشد.
در همین زمینه محورقابل جمع بندی در شبکه های اجتماعی فتنه گران به‌طور خلاصه به شرح زیراست:
1- فرقه سبز برای دورجدید فعالیت خود نیازمند یک شوک جدید می باشد.
2- این شوک استارتش از 16 آذر شروع می شود.
3- ادامه این طی طرح مدت 12 روز به تاسوعا و عاشورا خواهد رسید
4- بدنه فعال شده آماده ورود به طرح هدفمند شدن یارانه ها خواهد شد.
در همین زمینه سایت بالاترین پیش از انتشار پیام میرحسین موسوی در مطلبی بخشی از این سناریو را اینگونه ظهور و بروز داد:
 



 
اما بخشی از کامنت هایی که در این زمینه انتشار یافت نیز حلقه های این سناریو را کامل تر ساخت:
 


 

 
گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که ملت در پی اهانت فتنه گران در روز 16 آذر و عاشورای 88 به تمثال مبارک امام خمینی(ره) و ساحت سیدالشهداء حماسه 9 دی را خلق کرده و فتنه را منکوب کردند.
حال اینکه فتنه گران اینگونه بی محابا به تکرار فجایع خود می اندیشند،بطور حتم پاسخ ملت چیزی فراتر از حماسه 9 دی خواهد بود.



 

واکنش مجری BBC به خبر مشرق
واکنش مجری BBC به خبر مشرق

 

فرناز قاضی‌زاده، مجری شبکه دولتی انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود در مشرق واکنش نشان داد. به گزیده‌ای از سابقه مطبوعاتی وی در نشریات اصلاح طلب اشاره می‌شود.
 

 
  در پی انتشار یادداشت «فرناز قاضی‌زاده»، مجری شبکه تلویزیونی دولت انگلیس «بی‌بی‌سی فارسی» در مشرق، وی در وبلاگ شخصی‌اش ضمن انکار فعالیت‌های مطبوعاتی گذشته خویش به درج یادداشت خود واکنش نشان داد.
پایگاه خبری «مشرق» با درج یادداشت اعتراضی خانم قاضی زاده، بنا بر اخلاق رسانه‌ای توضیحاتی را درباره سابقه مطبوعاتی وی که البته مورد انکار او قرار گرفته، ارائه می‌کند. یادداشت قاضی‌زاده در وبلاگ شخصی‌اش کوتاه و بدین قرار است: «من روزنامه نگار اصلاح طلب نیستم، هیچ وقت نبودم، من روزنامه نگارم، همین.»
مشرق بخشی از سوابق خانم مجری بی‌بی‌سی را در ادامه ارائه می‌دهد. جالب اینکه وی غیر از همکاری با چند نشریه زرد هیچ‌گونه همکاری با نشریات غیر واسته به جناح اصلاح‌طلب، آن هم در اغلب موارد طیف تندرو آنها نداشته است. البته مجری گری در یک برنامه علمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را از این قاعده باید مستثنا کرد که احتمالاً در دوران کم‌کاری قاضی‌زاده رخ داده است. به نظر می‌رسد واکنش قاضی زاده به واسطه برچسب دار بودن سوابق مطبوعاتی وی بوده که زیاد به مذاق BBC خوش نمی‌آید.
***
قاضی زاده از سال 1375 کارش را در «هفته‌نامه خانه»، نشریه روزنامه‌نگاران جوان آغاز کرد. وی در هفته نامه خانه دبیر سرویس خبر و گزارش بود. بعد از آن در سال 1377 به روزنامه «ایرانیان» رفت. ایرانیان مدت کمی بعد به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد. در پی تعطیلی این روزنامه، فرناز قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب «زن» به مدیریت «فائزه هاشمی» رفت و در سرویس اجتماعی این روزنامه مشغول کار شد. او در جریان قتلهای زنجیره‌ای خبرنگار روزنامه زن در این مورد بود.و گفتگوهایی در این باره منتشر کرد.
در فروردین 78، روزنامه زن تعطیل شد و قاضی زاده به روزنامه اصلاح طلب دیگری با نام «نشاط» رفت. پیوستن به این روزنامه سرآغاز همکاری وی با سرویس اجتماعی مجموعه مطبوعاتی «جامعه روز» شامل «عصر آزادگان»، «اخبار اقتصاد»، «گوناگون» و «دانستنی‌ها» شد. او هم‌زمان در روزنامه  اصلاح طلب «آفتاب امروز» کار می‌کرد. تا اردیبهشت 1379 و تعطیلی جمعی از روزنامه‌ها، وی به روزنامه  اصلاح طلب «هم میهن» به مدیر مسئولی «غلامحسین کرباسچی» و سردبیری «محمد قوچانی» کوچ کرد.
فرناز قاضی زاده سپس به هفته نامه «آخر هفته» متعلق به روزنامه اصلاح‌طلب «حیات نو» رفت تا بعد از مدتی معاون و سپس دبیر سرویس اجتماعی این روزنامه شد. وی عضو شورای سردبیری «حیات نو« تا تعطیلی این روزنامه در سال 1381 بود. پس از آن به گروهی پیوست که حلقه اولیه «خبرگزاری میراث فرهنگی ایران» (CHN) در دولت اصلاحات بودند. تا شهریور سال بعد، قاضی زاده دبیر سرویس خبر شهرستان‌ها در خبرگزاری میراث ماند تا اینکه، تصمیم گرفت به روزنامه اصلاح‌طلب تندرو «یاس نو» برود. وی تا زمانی که به استخدام تلویزیون دولتی انگلیس «بی.بی.سی» درآید، عضو شورای سردبیری یاس نو به مدیر مسئولی «محسن میردامادی» بود.


 

نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای
نامه مهدی هاشمی به محسنی اژ‌ه‌ای

ظاهرا مهدي هاشمي كه راهي جز تسليم در برابر قانون ندارد آمادگي بازگشت به كشور را اعلام كرده.مهدي هاشمي در جايگاه متهم هم با روش آقازاده گي عمل مي كند


مهدی هاشمی با ارسال نامه‌ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای؛ دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه، ضمن بیان اینکه؛ هر بار که احتمال مراجعت اینجانب به کشور قوی شده است، شاهد اوج شانتاژها بوده‌ایم، نوشت: «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید و هر زمان که لازم می‌بینند که اینجانب در محکمه‌ای حاضر باشم، احضاریه‌ای در فرم قانونی توسط وکلای اینجانب ابلاغ کنند و من در وقت قانونی حضور خواهم داشت. چون مطمئنم یک دادگاه عادل منع تعقیب صادر خواهد کرد و تهمت‌زنان رسوا خواهند شد.»



 

آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها
آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها

 

 

میر حسین موسوی با حمله به نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ( 3 قوه ) با ابراز امید واری از تکرار راهپیمائی های  بعد از انتخابات ضمن تحریک ناچیز هوادارانش نسبت به سیاه نمائی های اقتصادی و تحریک آنان ، در صدد را ه اندازی دور جدیدی از آشوبهای خیابانی و ریخته شدن خون بی گناهان است »
موسوی پس از طرح  سوالات واهی و با وصل کردن  سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته به جریان خود با حمله شدید به مساجد و جریان دینی ابراز داشته که :  ،  تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز!! به کارگرفته شده،
وی در همین پیام، ضمن یادآوری جریان براندازی ضد انقلاب در  عاشورای تهران و با وصل آن به  راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد اجتماعات اعتراضی مردم همیشه در صحنه امت حزب الله را   به تجمع های مهندسی شده تشبیه کرد .



 

با این اقلیت کم چه کنیم ؟
با این اقلیت کم چه کنیم ؟
http://www.rajanews.com/Files_Upload/6474.jpg

وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایت‌گر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟



 

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

http://www.javandaily.com/Images/News/Smal_Pic/16-6-1389%5CIMAGE634194577504062500.jpg

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

متاسفانه با بازگشايي دانشگاهها، جريانهاي سياسي مخلوق فتنه سبز اين بار نيز دانشگاه را مورد هدف قرار داده‌اند. اين جريان آنگاه که پايگاه مردمي خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرين راهکار بر روي دانشگاه گذاشته تا اين مرکز علمي را به پايگاهي براي تداوم فتنه مبدل نمايد از فرداي بازگشايي دانشگاهها, آنگاه که ايجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوي، کروبي و خاتمي) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بي ثمر ماند, همه نگاههاي فتنه گران براي همراه سازي دانشگاه و جنبش دانشجويي به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علي رغم تبليغات فراوان, فتنه گران با چشماني متعجب شاهد ناتواني عناصر نفوذي اين جريان در ساماندهي حداقلي بخشي از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در اين روز حداقل فرصت را براي عرض اندام اين جريان گرفت و روز 13 آبان به روز ياس فتنه سبز مبدل گرديد.

در چنين شرايط بغرنجي بود که تلاش همه جانبه سران داخلي و خارجي فتنه سبز براي ايجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروري بر حجم تبليغاتي و ترفندهاي آنها مي‌تواند ميزان تلاش اين جريان براي به آشوب کشاندن دانشگاهها را براي مخاطبين ترسيم کند.



 

فتنه گران چه نهادهایی را مورد هجوم قرار داده اند؟

 

پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد.

1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری

بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت.

 

2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج :

در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند.

از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد.

 

3- تخریب شورای نگهبان :

شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد.

فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند.

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد.

آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند.

فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد.

 



 

نماینده اصلاح طلب:موسوي و كروبي دليل انشقاق جريان اصلاحات بودند

عضو فراكسيون اقليت مجلس با تأكيد بر اينكه روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست، گفت: موسوي و كروبي يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات بودند.

انوشيروان محسني‌،  با اشاره به اختلافات به وجود آمده در درون جريان اصلاحات، گفت: روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست ما روش موسوي و كروبي را قبول نداريم و پس از انتخابات ما به عنوان بخشي از جريان اصلاحات نتيجه آن را ‌پذيرفتيم.

وي افزود: يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات اين است كه اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات دو گروه شده ‌بودند، عده‌اي با موسوي و گروه ديگر كروبي را همراهي مي‌كردند.

*حوادث پس از انتخابات جريان اصلاحات را به شدت دچار اختلاف‌نظر كرد

وي با تأكيد بر اينكه حوادث پس از انتخابات شرايطي را به وجود آورد كه اين جريان به شدت دچار كم‌كاري و اختلاف‌نظر شد، تصريح‌كرد: گروه‌هاي مختلفي در اين جريان حضور دارند و عده‌اي بعد از انتخابات به نتايج آن تن داده و اكنون مشغول فعاليت هستند اما در اطلاع‌رساني با محدوديت مواجه هستند.

عضو فراكسيون اقليت مجلس با بيان اينكه اصلاح‌طلبان بايد يك جمع‌بندي و بازبيني نسبت به مواضع گذشته خود داشته و استراتژي جديدي را براي آينده مشخص كنند، متذكرشد: اصلاح‌طلبان بايد با توجه به جريانات بعد از انتخابات 88، خود را براي مجلس نهم آماده كنند.

محسني بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در خصوص نتيجه انتخابات، اشاره و تصريح‌كرد: همه بايد از فرامين رهبري تبعيت كنيم و كسي كه تبعيت نكرده ديدگاه و سليقه خاص خودش را دارد.

وي با تأكيد بر اينكه موسوي اصلاً در جريانات سياسي حضور نداشته است، خاطر‌نشان‌كرد: وي هيچ‌گاه در جريان اصلاحات فعاليت سياسي نداشته است


 

تاریخ: 30 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

 

ظاهرا مهدي هاشمي كه راهي جز تسليم در برابر قانون ندارد آمادگي بازگشت به كشور را اعلام كرده.مهدي هاشمي در جايگاه متهم هم با روش آقازاده گي عمل مي كند


مهدی هاشمی با ارسال نامه‌ای به غلامحسین محسنی اژه‌ای؛ دادستان کل و سخنگوی قوه قضائیه، ضمن بیان اینکه؛ هر بار که احتمال مراجعت اینجانب به کشور قوی شده است، شاهد اوج شانتاژها بوده‌ایم، نوشت: «فضا را برای یک دادرسی معتبر، عادلانه، منصفانه و ترجیحاً علنی مناسب کنید و هر زمان که لازم می‌بینند که اینجانب در محکمه‌ای حاضر باشم، احضاریه‌ای در فرم قانونی توسط وکلای اینجانب ابلاغ کنند و من در وقت قانونی حضور خواهم داشت. چون مطمئنم یک دادگاه عادل منع تعقیب صادر خواهد کرد و تهمت‌زنان رسوا خواهند شد.»



 

آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها
آماده باش میر حسین موسوی به هوادارانش در آستانه هدفمندی یارانه ها

 

 

میر حسین موسوی با حمله به نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ( 3 قوه ) با ابراز امید واری از تکرار راهپیمائی های  بعد از انتخابات ضمن تحریک ناچیز هوادارانش نسبت به سیاه نمائی های اقتصادی و تحریک آنان ، در صدد را ه اندازی دور جدیدی از آشوبهای خیابانی و ریخته شدن خون بی گناهان است »
موسوی پس از طرح  سوالات واهی و با وصل کردن  سه میلیون دانشجوی آگاه و فرهیخته به جریان خود با حمله شدید به مساجد و جریان دینی ابراز داشته که :  ،  تمام مساجد و تکایا و نهادهای سنتی آمرانه و بخشنامه ای در خدمت محکومیت جنبش سبز!! به کارگرفته شده،
وی در همین پیام، ضمن یادآوری جریان براندازی ضد انقلاب در  عاشورای تهران و با وصل آن به  راهپیمائیهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد اجتماعات اعتراضی مردم همیشه در صحنه امت حزب الله را   به تجمع های مهندسی شده تشبیه کرد .



 

با این اقلیت کم چه کنیم ؟
با این اقلیت کم چه کنیم ؟
http://www.rajanews.com/Files_Upload/6474.jpg

وضع تقابلی میان طرفداران نظام و معترضین بسیار سریع تر از تصورها و پیش بینی ها به سامان آمد و آنچه «جنبش» نامیده می شد در عرض چند ماه به یک «گروه» با مختصات قابل توصیف تبدیل شد. می توان راهپیمایی روز قدس را آغاز آشکارگی این افول و اضمحلال دانست، کمااینکه در اتفاقات بعد یعنی 13 آبان و اکنون 16 آذر که هر دو به عنوان نقاط عطف تحرکات سیاسی اغتشاش گران دانسته می شد، این افول و اضمحلال به عیان مشاهده شد. شواهد و شنیده ها از طرفی حاکی از درماندگی و دستپاچگی رهبران سیاسی اغتشاشات و از طرفی حکایت‌گر آرامش خاطر طیفی از طرفداران نظام است؛ لیکن در این میان جریان های دانشجویی انقلابی در این اندیشه اند که با این اقلیت مخالف نظام که هرازگاهی فرصت ظهور سیاسی و رسانه ای پیدا می کنند و ایام و مقاطع خاص را به مجالی برای تحرکات دوباره تبدیل می کنند، چه باید کرد؟



 

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

http://www.javandaily.com/Images/News/Smal_Pic/16-6-1389%5CIMAGE634194577504062500.jpg

تلاش براي ايجاد فتنه در 16 آذر

متاسفانه با بازگشايي دانشگاهها، جريانهاي سياسي مخلوق فتنه سبز اين بار نيز دانشگاه را مورد هدف قرار داده‌اند. اين جريان آنگاه که پايگاه مردمي خود را به خاطر رفتار ساختارشکنانه و تفرقه افکنانه به سرعت از دست داد، تمرکز خود را به عنوان آخرين راهکار بر روي دانشگاه گذاشته تا اين مرکز علمي را به پايگاهي براي تداوم فتنه مبدل نمايد از فرداي بازگشايي دانشگاهها, آنگاه که ايجاد آشوب و بلوا به بهانه سالروز تولد سران فتنه سبز (موسوي، کروبي و خاتمي) با آشکار شدن دروغ بودن سالروز تولد آنها در ماه مهر بي ثمر ماند, همه نگاههاي فتنه گران براي همراه سازي دانشگاه و جنبش دانشجويي به روز 13 آبان دوخته شده بود. اما علي رغم تبليغات فراوان, فتنه گران با چشماني متعجب شاهد ناتواني عناصر نفوذي اين جريان در ساماندهي حداقلي بخشي از بدنه دانشگاه در روز 13 آبان بودند. حضور باشکوه ملت در اين روز حداقل فرصت را براي عرض اندام اين جريان گرفت و روز 13 آبان به روز ياس فتنه سبز مبدل گرديد.

در چنين شرايط بغرنجي بود که تلاش همه جانبه سران داخلي و خارجي فتنه سبز براي ايجاد بلوا در دانشگاه در روز دانشجو در دستور کار کودتاگران قرار گرفت. مروري بر حجم تبليغاتي و ترفندهاي آنها مي‌تواند ميزان تلاش اين جريان براي به آشوب کشاندن دانشگاهها را براي مخاطبين ترسيم کند.



 
 

فتنه گران چه نهادهایی را مورد هجوم قرار داده اند؟

 

پس از شکست فتنه سبز در انتخابات ریاست جمهوری و برملا شدن نقشه شوم انقلاب مخملی در ایران ، اتاق فکر جریان فتنه به بررسی علل شکست پرداخت. از اقدامات پس از انتخابات آنان می توان فهمید ، فتنه گران سه عامل را باعث شکست در طرح براندازی خود دانستند و نقشه های بعد از انتخابات حول تخریب سه محور کشیده و اجرا شد.

1- تخریب جایگاه ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری

بدون تردید مهمترین عامل در شکست کودتای نرم تسلط مقتدرانه مقام معظم رهبری بر اوضاع کشور بود . ایشان با درایت توانستند جریان فتنه را هدایت کرده و کشتی انقلاب را از مرحله خطرناک با کمترین آسیب عبور دهد . لذا فتنه گران از همان اولین روزهای پس از انتخابات به تخریب ایشان دست زدند. فتنه گران در سایت ها و شبکه های ماهواره ای بحث دروغ تقلب در انتخابات را مطرح کرده ودولت را غیرقانونی دانستند و مقام معظم رهبری را به دلیل صیانت از آراء مردم و ایستادگی در برابر خواسته های غیرقانونی و نامشروع فتنه گران ، دیکتاتور خطاب کردند. به سرعت در تمام سایت ها و شبکه های ماهواره ای حکومت ولایت فقیه برابر با حکومت دیکتاتوری معرفی شد . سران فتنه در داخل نیز با دستور اتاق فکر خارج از کشور ، این موضوع را در بیانیه ها و مصاحبه ها به گونه ای دیگر مطرح می کردند. مهدی کروبی از سران فتنه در مصاحبه ای حکومت پهلوی را از حکومت فعلی بهتر دانست. او همچنین با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی ، خواستار نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد مقام معظم رهبری شد. اما با گذشت زمان مشخص شد که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و این نقشه راه به جایی نخواهد برد. لذا تخریب روی دیگر قسمت های نظام شدت بیشتری گرفت.

 

2- تخریب نهاد های امنیتی و بسیج :

در کنترل و مقابله با اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 ، بسیج نقش موثری از خود نشان داد. این شجره طیبه که از یادگاران با ارزش امام خمینی (ره) است به کمک نیروهای انتظامی شتافت و مقابل اغتشاشگران ایستادگی نمود. فتنه گران نیز که هیچ دلیل و مدرکی برای ادعای تقلب در انتخابات نداشتند ، بسیج را عامل تقلب در پای صندوق های رای معرفی کردند و به تخریب این نهاد پرداختند.

از طرف دیگر نهاد های امنیتی کشور توانسته بود ارتباط فتنه گران داخلی را با منافقین و سرویس های جاسوسی کشورهایی چون آمریکا و انگلیس کشف و به مردم معرفی کند. فتنه گران برای فرار از این اتهامات ، نهاد های امنیتی کشور را به کودتا متهم کردند و به تخریب چهره آنان پرداختند. از جمله این اقدامات ، طرح شکایت 7 نفر از سران اصلاحات از نهاد های امنیتی کشور بود که به سرعت در رسانه ها منتشر شد.

 

3- تخریب شورای نگهبان :

شورای نگهبان ، اصلی ترین نهاد کشور برای نظارت بر نحوه اجرا و نتایج انتخابات است. این شورا همانند فیلتری است که مانع حضور خائنان و منافقان در انتخابات می شود . اعتراضات گسترده اصلاح طلبان به این نهاد نظارتی کشور ، از زمان رد صلاحیت منافقانی که در زیر نقاب احزابی چون مشارکت و نهضت آزادی پنهان شده بودند آغاز شد.

فتنه گران که شورای نگهبان را همچون سدی در برابر اهداف شوم خود می دیدند از قبل از انتخابات ، این نهاد را به بی عدالتی متهم کردند. پس از انتخابات نیز نظر شورای نگهبان را در رابطه با صحت انتخابات نپذیرفته و این نهاد را هم دست با متقلبان معرفی کردند.

آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان بارها توسط رسانه های فتنه مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفت. بیشترین اتهامات از جانب مهدی کروبی صادر شد. کروبی در آخرین عملیات تخریبی خود ، به بهانه حمایت از زندانیان سیاسی ، ماجرای حضور فرزند آیت الله جنتی در بین منافقان در سالهای اولیه انقلاب و کشته شدن او را مطرح کرد.

آیت الله جنتی ، این روحانی مبارز در سالهای اولیه انقلاب با حضور یکی از فرزندانش در سازمان مجاهدین خلق (منافقین ) مواجه شد . اما ار او حمایت نکرد و از این امتحان الهی سربلند بیرون آمد . حال پس از سالها مهدی کروبی برای نسبت دادن آیت الله جنتی به منافقان این موضوع را دوباره مطرح کرده تا چهره این روحانی برجسته را مخدوش کند.

فتنه گران تمام تلاش خود را برای تخریب این سه رکن نظام معطوف داشتند . اما با یاری خداوند و بیداری مردم خیانت های آنان هر روز بیش از پیش روشن می شود و این اقدامات آنها همانند دست و پازدن در باتلاق ، باعث فرو رفتن و نابودی زود تر خود آنها خواهد شد.

 



 

نماینده اصلاح طلب:موسوي و كروبي دليل انشقاق جريان اصلاحات بودند

عضو فراكسيون اقليت مجلس با تأكيد بر اينكه روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست، گفت: موسوي و كروبي يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات بودند.

انوشيروان محسني‌،  با اشاره به اختلافات به وجود آمده در درون جريان اصلاحات، گفت: روش موسوي و كروبي در برخورد با نتيجه انتخابات پذيرفتني نيست ما روش موسوي و كروبي را قبول نداريم و پس از انتخابات ما به عنوان بخشي از جريان اصلاحات نتيجه آن را ‌پذيرفتيم.

وي افزود: يكي از دلايل انشقاق جريان اصلاحات اين است كه اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات دو گروه شده ‌بودند، عده‌اي با موسوي و گروه ديگر كروبي را همراهي مي‌كردند.

*حوادث پس از انتخابات جريان اصلاحات را به شدت دچار اختلاف‌نظر كرد

وي با تأكيد بر اينكه حوادث پس از انتخابات شرايطي را به وجود آورد كه اين جريان به شدت دچار كم‌كاري و اختلاف‌نظر شد، تصريح‌كرد: گروه‌هاي مختلفي در اين جريان حضور دارند و عده‌اي بعد از انتخابات به نتايج آن تن داده و اكنون مشغول فعاليت هستند اما در اطلاع‌رساني با محدوديت مواجه هستند.

عضو فراكسيون اقليت مجلس با بيان اينكه اصلاح‌طلبان بايد يك جمع‌بندي و بازبيني نسبت به مواضع گذشته خود داشته و استراتژي جديدي را براي آينده مشخص كنند، متذكرشد: اصلاح‌طلبان بايد با توجه به جريانات بعد از انتخابات 88، خود را براي مجلس نهم آماده كنند.

محسني بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در خصوص نتيجه انتخابات، اشاره و تصريح‌كرد: همه بايد از فرامين رهبري تبعيت كنيم و كسي كه تبعيت نكرده ديدگاه و سليقه خاص خودش را دارد.

وي با تأكيد بر اينكه موسوي اصلاً در جريانات سياسي حضور نداشته است، خاطر‌نشان‌كرد: وي هيچ‌گاه در جريان اصلاحات فعاليت سياسي نداشته است


 

برنامه بسیج دانشجویی برای16آذر
رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور تاكيد كرد: فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

 

حضرت امام‌خميني(ره) در 2 آذر سال 67 با صدور پيامي دستور تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را صادر كردند.

در حال حاضر تشكل‌هاي مختلف دانشجويي در حوزه‌هاي مختلف علمي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... در دانشگاه‌ها مشغول فعاليت هستند. يكي از تشكل‌هاي دانشجويي همسو با آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و امام‌خميني(ره) بسيج دانشجويي است.

بسيج دانشجويي در حال حاضر با ساختاري مشخص در داخل دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشور با حدود 600 هزار دانشجوي بسيجي و 2000 دفتر بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت مي‌كند.

به بهانه سالروز 2 آذر و روز بسيج دانشجويي با حسين قدياني رئيس بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي كشور به گفتگوي تفصيلي نشستيم. متن كامل اين مصاحبه تفصيلي به شرح ذيل است:

*فارس: آقاي قدياني با تشكر از اينكه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد، با توجه به نزديكي دوم آذرماه و روز بسيج دانشجويي لطفا در خصوص علت پيام تاريخي امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي بگوئيد؟

-قدياني: سابقه بسيج دانشجويي بازمي‌گردد به پيام دوم آذرماه سال 67 كه امام‌خميني(ره) به واسطه سالگرد تاسيس بسيج مستضعفين اين پيام را صادر فرمودند.

به نظر مي‌رسد كه امام‌خميني(ره) بعد از پذيرش قطعنامه 598 به مناسبت‌هاي مختلف سعي دارند طي پيام‌هايي ناگفته‌ها و خواسته‌هاي خود را بيان كنند. چون در دوران دفاع مقدس بسيج تشكيل شده بود و هيچ‌گاه امام‌خميني(ره) پيامي نداده بودند، اما در سال 67 به بهانه سالگرد تاسيس بسيج پيامي مي‌دهند و در اين پيام مطالباتي را دارند كه يكي از آنها تشكيل بسيج دانشجويي است.

با مطالعاتي كه انجام داديم به اين نتيجه رسيديم كه فلسفه وجودي تاسيس بسيج دانشجويي از نظر امام‌خميني(ره) چه بوده است و به اين امر رسيديم كه ايشان با سه رويكرد، پيام تشكيل بسيج دانشجويي را صادر فرمودند. اولين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكري كه بتواند از انقلاب اسلامي دفاع كند جز فرهنگ و تفكر بسيجي نيست و صراحتا در پيام امام‌خميني(ره) مشاهده مي‌شود.

در اين پيام امام‌خميني(ره) سعي دارند اعلام كنند كه در عرصه جنگ امروز تغييري داده شده است و جهت آن از سخت به نرم و عرصه آن از مرزها به داخل محيط دانشگاه‌ها و حوزه‌ها كشيده شده است، يعني هم ميدان جنگ تغيير كرده و هم نوع ابزار متفاوت شده است. پس اولين علت صدور پيام امام‌خميني(ره) مبني بر تشكيل بسيج دانشجويي اين بحث است.

دومين رويكرد اين بود كه فرهنگ و تفكر بسيجي كه در دوران دفاع مقدس شكل گرفت و كارآمدي خود را در جبهه‌هاي جنگ تحميلي اثبات كرد اقدامات عملي آن وجود دارد اما حوزه نظري آن وجود ندارد، لذا بايد مباني تئوريك آن ايجاد و تامين شود و هيچ كجا بهتر از حوزه و دانشگاه نيست و بسيج دانشجو وطلبه بايد مبناي تئوريك فرهنگ و تفكر بسيجي را ايجاد كنند.

سومين رويكرد اين است كه فرهنگ و تفكر بسيجي بايد پويا بماند و مسير را ادامه داده تا نسل به نسل انتقال پيدا كند. بهترين محيطي كه مي‌تواند عالمانه و آگاهانه فرهنگ و تفكر بسيجي را منتقل كند حوزه و دانشگاه است، لذا در اين پيام امام(ره) مي‌فرمايند امروز يكي از ضروري‌ترين تشكل‌ها، تشكيل بسيج دانشجو و طلبه است.

امام خميني(ره) درخواست تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه نمي‌كنند بلكه درخواست تشكيل بسيج دانشجو و طلبه را دارند يعني عناصري كه در حوزه و دانشگاه درس تعليم مي‌گيرند را مورد توجه قرار مي‌دهند. امام‌خميني(ره) در اين خصوص حتي استاد و روحاني را مطرح نمي‌كنند و فضاي آرماني مجموعه را طلب مي‌كنند چون دانشجو و طلبه در حوزه و دانشگاه آرمان‌خواه است.

شروع حركت بسيج دانشجويي با پيام امام‌خميني(ره) شكل مي‌گيرد و يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه چون ما تغيير نوع ميدان و نوع ابزار داشتيم فهم تشكيل اين تشكل براي ما در دانشگاه‌ها شايد خيلي ساده نبود. بچه‌هايي كه در جنگ حضور داشتند ساده نبود كه تشكيل اين تشكل را درك كنند، لذا هنگامي كه سعي داشتيم بسيج دانشجويي را تشكيل دهيم از ابزار و نماد دوران دفاع مقدس استفاده كرديم و در چند سال ابتدايي تشكيل بسيج دانشجويي سنگر مي‌ساختيم و فعاليت‌هاي ديگر انجام مي‌داديم و فكر مي‌كرديم كه همان ابزارهاي دروان دفاع مقدس را بايد در محيط دانشگاه بياوريم تا در قالب بسيج دانشجويي فعاليت كنيم در حالي كه اين‌گونه نبود و اگر بخواهيم بسيج دانشجويي را تحليل كنيم اين تشكل به چند برهه تقسيم مي‌شود.

*فارس: يكي از مهمترين وظايف و شرايط نهادهاي انقلابي پس از جنگ تحميلي تبيين باورهاي ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس بود. به نظر شما بسيج و به خصوص بسيج دانشجويي تا چه ميزان توانسته است اين مسئوليت را انجام دهد؟

-قدياني: امام‌خميني(ره) در پيام تشكيل بسيج حوزه و دانشگاه چند خواسته از بسيج دانشجويي داشتند كه يكي از آن خواسته‌ها، تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) بود. وقتي به اين جا مي‌رسيم و هنگامي كه به مطالبات و دغدغه‌هاي امام‌خميني(ره) در سال آخر عمرشان مطالعه مي‌كنيم مي‌بينيم كه ايشان به اسلام ناب محمدي(ص) و اسلام آمريكايي اشاره مي‌كنند.

همان موقع امام‌خميني(ره) به اين مسئله مي‌رسند كه اگر قرار باشد دشمن با اين انقلاب اسلامي مقابله كند با چيزي جز خودش نمي‌توانند برخورد كند. يعني بايد چيزي مشابه خودش درست كند تا بوسيله آن بتواند آرام آرام انقلاب اسلامي را استحاله كند، لذا آن موقع امام(ره) بحث تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب محمدي(ص) را مطرح كردند. ميان اسلام آمريكايي و اسلام ناب محمدي(ص) تفاوت‌هايي وجود دارد و به همين دليل است كه بسيج دانشجويي وظيفه دارد كه شاخص‌هاي اساسي خود را به انجام برساند.

استنباط ما اين است كه در اين ايام كه بسيج دانشجويي در دانشگاه‌ها فعاليت داشته به طور نسبي و نه به طور قطع توانسته است رسالت‌هاي خود را انجام دهد. انصافا در دوران دوم خرداد شايد تنها تشكل و جبهه‌اي كه در داخل دانشگاه‌ها محكم و استوار ايستاد و خطوط اصلي امام‌خميني(ره) و اسلام ناب را تبيين كرد بسيج دانشجويي بود.

يكي از پارامترها، شاخص‌هاي اساسي و محورهاي اصلي بسيج دانشجويي تبيين چارچوب‌هاي اصيل اسلام ناب در محيط دانشگاه‌هاست و سعي داريم با شاخص‌هاي گفتماني امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري به اين امر برسيم.

*فارس: رويكرد بسيج دانشجويي پس از جنگ تحميلي خروج از حالت نظامي و ورود به يك رويكرد فرهنگي، اجتماعي و سياسي كشور بود. بسيج دانشجويي با توجه به جايگاهي كه پيدا كرده تا چه ميزان در اين راه موفق بوده و در آينده چه راهكارهايي را در پيش خواهد گرفت؟

- قدياني: من اين اعتقاد را ندارم كه بسيج در دوران دفاع مقدس فعاليت نظامي مي‌كرد، اگرچه در دوران دفاع مقدس شكل اقدام ما نظامي بود ولي اصلا مبناي فعاليت بسيج فرهنگي بود. دوران دفاع مقدس دوران جنگ اصغر بود ولي علت موفقيت ما در دوران دفاع مقدس اين بود كه بسيجيان با رويكرد جهاد اكبر در جبهه جهاد اصغر حضور داشتند يعني ظهور و بروز فعاليت‌هاي فرهنگي و تفكر بسيجي در دوران دفاع مقدس خود را نشان مي‌داد و اصلا دوران دفاع مقدس يك حركت فرهنگي بود. حال اين حركت فرهنگي بايد خود را در بدنه اجتماعي و در دوران غير از جنگ به نمايش بگذارد و ابعاد مختلف فرهنگي بايد ظهور و بروز پيدا كند.

الحمدالله اين امر در محيط دانشگاه در حال شكل‌گيري است و طي اين چند سال هم خود را نشان داده و تبيين اين چارچوب‌ها، امري جدي است اما بسيج دانشجويي براي اينكه بتواند در صحنه اجتماع حضور جدي در عرصه فرهنگ و سياست داشته باشد نمودش از عملكرد بسيج مشخص است.

بسيج دانشجويي حزب سياسي نيست بلكه تفكر بسيجي است. تفكر بسيجي هم در حوزه بصيرت و آگاهي موضع دارد و اين طور نيست كه در مباحث سياسي اعلام كند خنثي هستيم. يك فرد ايراني دانشجوي انقلابي نمي‌تواند در مواقع مختلف كه كشورش با مشكلاتي مواجهه است اعلام كند من در مباحث سياسي موضعي ندارم پس يك عنصر سياسي است.

بسيج دانشجويي در مواقعي كه احساس مي‌كند فرهنگ و تفكر انقلابي زير سؤال مي‌رود به شدت از خود عكس‌العمل نشان مي‌دهد پس يك عنصر فرهنگي است، به همين دليل است كه بسيج دانشجويي با حفظ اين شرايط كه به هيچ عنوان حزب، گروه و رقيب سياسي نيست بلكه يك عنصر آگاه سياسي در خط ولايت و مقام معظم رهبري است.

بسيج دانشجويي يك مجموعه، سازمان، تشكل و تفكري است كه براي نظام اسلامي و در راستاي منويات مقام معظم رهبري فعاليت مي‌كند لذا هم آگاهي سياسي دارد و هم فعاليت‌هاي فرهنگي و اجتماعي را پيگيري مي‌كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در حوزه نقد تا چه مرحله‌اي پيشروي مي‌كند؟

- قدياني: خط قرمزهاي بسيج دانشجويي، خط قرمزهاي نظام اسلامي ايران است، يعني در حوزه نقد، نقدهاي منصفانه، عالمانه و دلسوزانه را بر تمامي ابعاد نظام قائل است و محدوديتي براي بسيج دانشجويي قائل نيست. هر جا نقدي دلسوزانه، عالمانه و منصفانه باشد در تمامي ابعاد نظام اسلامي مي‌تواند اتفاق بيفتد.

*فارس: در فتنه سال 88 بسيج دانشجويي در روشنگري، افشاگري و مقابله با فتنه چه ميزان موفق بود؟

- قدياني: در دوران دوم خرداد بسيج دانشجويي مباني نظري داشت كه برگرفته از بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بود و اين مباني نظري به عنوان چراغ راه بوده و هرجا احساس مي‌كرديم حركات دولت و متوليان دوم خرداد با اين مباني در تعارض است، بسيج دانشجويي از خود عكس‌العمل نشان مي‌داد و عكس‌العمل‌ها نيز در قالب مناظره‌ها، همايش‌ها، نشريه‌ها وبيانيه‌ها اعلام مي‌شد.

در دوران فتنه سال 88 نيز همين فضا موجود بود و احساس مي‌كرديم كه جمهوري اسلامي با مبنايي كه داراست و آن قانون اساسي است به عنوان محور حركت عمل مي‌كند و در كنار آن نيز بيانات مقام معظم رهبري مورد تاكيد بود، لذا با اتفاقي كه افتاد احساس كرديم چالش‌ها و روندي كه به سوي انتخابات پيش مي‌رود يك روند عادي نيست و طراحي شده است و بسيج دانشجويي نيز سعي كرد از همان ابتدا فضا را خوب بشناسد و رصد كند.

پس از رصدهايي كه انجام شد به اين نتيجه رسيديم كه اين‌گونه حركت‌ها كپي اقدامات و توصيه‌هايي است كه از بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران ديكته مي‌شود لذا بسيج دانشجويي شروع به روشنگري فضا كرد و يكي از تشكل‌هايي بود كه پيش از انتخابات هشدارهايي را داد. پس از انتخابات و حوادث پس از آن بسيج دانشجويي سعي كرد در مباني نظري در محيط دانشگا‌ه‌ها به خوبي اقدام كند و انصافا اتفاقاتي كه كف خيابان‌ها افتاد در دانشگا‌ه‌ها رخ نداد و علتش اين بود كه بسيج دانشجويي در داخل دانشگاه‌ها حضور داشت و سعي مي‌كرد كاملا تبييني و ترويجي مباحث را در فضاي اقناعي ارائه كند و اين اقدام خود نقطه عطفي براي بسيج دانشجويي بود.

دانشگاه‌هاي كشورمان به مراتب وضعيت‌شان از كف خيابان‌ها بهتر بود و فكر مي‌كنيم كه بايد اين مباحث در محيط منطقي ارائه مي‌شد و مسلما در محيط منطقي فتنه‌گران حرفي براي گفتن ندارند. در اين مباحث بسيج دانشجويي به عنوان يكي از مجموعه‌هاي پيشرو با انتشار مطالبي در قالب كتب، نشريات، و .. سعي كرد كه فضاي جامعه را شفاف كند.

*فارس: در حال حاضر در دانشگاه‌هاي دولتي بسيج دانشجويي بسيار فعال است و داراي امكانات مناسبي است. اين فعاليت‌ها تا چه ميزان در جامعه كاركرد داشته است؟ همچنين بسيج دانشجويي در دانشگاه‌هاي غيردولتي مانند دانشگاه آزاد و غيرانتفاعي حضور دارند اما حضور پررنگي ندارند. سرمنشا فعاليت‌هاي مقطعي بسيج دانشجويي را در دانشگا‌هاي غيردولتي در چه امري مي‌دانيد؟ آيا مشكل در عدم همكاري مسئولان دانشگاه‌هاي غيردولتي است يا به مسائل ديگر بازمي‌گردد؟

- قدياني: يكي از رويكردهايي كه امسال در بسيج دانشجويي اعلام كرديم "شفاف‌سازي محيط دانشگاه‌ها " بود. پس از فتنه‌اي كه اتفاق افتاد بالطبع يكي از بخش‌هايي كه مي‌توانست شفافيت را در محيط‌ دانشگاه‌ها ايجاد كند تشكل‌هاي دانشجويي و به خصوص بسيج دانشجويي بود و اين شفاف‌سازي در قالب مناظره‌هاي سياسي، همايش‌ها و... برگزار شد.

ذاتا دانشگاه‌هاي دولتي به دليل قدمت، سابقه و پيشينه‌اي كه داشته‌اند، فعاليت‌هاي سياسي آنها بيشتر از دانشگاه‌هاي آزاد است و به نوعي دانشجويان دانشگاه آزاد به جهت اينكه بخشي از منابع تحصيلي خود را پرداخت مي‌كنند بعضا در هنگام تحصيل درس خوانده و از دانشگاه خارج مي‌شوند و لذا خميرمايه در اين دانشگاه‌ها از ابتدا كم است ولي يكي ديگر از دلايل اين است كه در محيط دانشگاه‌ها همراهي مسئولان دانشگاه مي‌تواند به فعاليت‌هاي دانشجويان بسيار كمك كند. استنباط ما اين است كه در دانشگاه‌هاي آزاد اين همراهي كمتر شده و با ملاحظات سياسي كه دارند سعي دارند كه اين‌گونه از فعاليت‌ها توسط دانشجويان شكل نگيرد.

البته بايد انصاف داشت و اين مسئولان به طور كامل اين فضاها را براي دانشجويان خود نبسته‌اند.دانشگاه آزاد خيلي سياسي نيست و فضاي فرهنگي دارد و ذات اين دانشگاه اين‌گونه است، البته نمي‌دانم چرا؟ خيلي سعي داشتيم اين دانشگاه رو به فضاي سياسي حركت كند.

*فارس: بسيج دانشجويي در اجرايي كردن و تبيين فرمايشات مقام معظم رهبري تا چه حد فعاليت مي‌كند؟

- قدياني: جهت‌گيري بسيج دانشجويي در سال جاري «ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها» است. چون اين امر شاخصه بسيج دانشجويي است و بر اساس شاخصه بيانات امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بسياري از گفته‌ها و رفتارها را در محيط‌ هاي مختلف و در حوزه‌هاي سياسي و اجتماعي با آن شاخصه‌ها مقياس مي‌كنيم.

خيلي‌ها از امام‌خميني(ره) دم مي‌زنند اما رفتار ديگري از خود نشان مي‌دهند. هنگامي كه سابقه را بررسي مي‌كنيم به اين نتيجه مي‌رسيم.
بسيج دانشجويي در سال جاري فعاليتش اين است كه به ترويج گفتمان امام‌خميني(ره) و مقام معظم رهبري بپردازد.

در اين خصوص دوره‌هاي آموزشي را در بسيج دانشجويي راه‌اندازي كرديم تا اعضاي بسيج دانشجويي به گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري مسلط شوند و همچنين در فعل و انفعالات دانشگاه با مقياس گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري اين فعل و انفعالات را مورد سنجش قرار دهند.

اما اينكه چقدر توانستيم گفتمام امام(ره) و مقام معظم رهبري را در محيط دانشگاه‌ها ساري و جاري كنيم نيازمند اين است كه پژوهشي شود تا ببينيم بسيج دانشجويي تا چه حد در راستاي بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها فعال بوده‌ است.

بسياري هستند كه در محيط دانشگاه‌ها در اين خصوص فعاليت دارند و مؤثرند ولي گاهي سؤال مي‌شود كه گفتمان امام(ره) و مقام معظم رهبري تا چه حد در محيط دانشگاه‌ها پايه‌ريزي شده است؟ كه مي‌توان تخمين زده و الحمدالله محيط دانشگاه‌هاي كشورمان محيطي پوياست كه برخلاف عده‌‌اي كه ادعا دارند دانشگاه‌هاي كشورمان غرب‌زده است دانشجويان كشورمان اكنون ديني‌تر از گذشته هستند اما محتوا و منابعي كه اين دانشجو آموزش مي‌بيند كاملا غربي است.

*فارس: در حوزه مبارزه با جنگ نرم دشمن، بسيج دانشجويي تا چه حد پيشرفت داشته است؟

- قدياني: جنگ نرم سه مؤلفه اقتصاد، فرهنگ و سياست دارد و در حوزه فرهنگ و سياست در دانشگاه‌ها مطالبي مطرح مي‌شود. دشمن در حال حاضر دو كار اساسي را در حوزه فرهنگ انجام مي‌دهد.

يكي ترويج بي‌بند و باري و ديگري هدف قرار دادن بنيان‌هاي اعتقادي دانشجويان بسيجي است. دشمنان در اين حوزه سعي دارند عرفان‌هاي كاذب و نوظهوري را شكل دهند تا اين عرفان‌ها را جايگزين اعتقادات اصيل از ميان رفته كنند.

بسيج دانشجويي در اين دو فضا ورود پيدا كرده و سعي دارد فرمايشي را كه مقام معظم رهبري در ايام ماه مبارك رمضان فرمودند اجرايي كند.

بسيج دانشجويي به لطف خدا از خردادماه سال جاري در حوزه معرفتي وارد فعاليت‌هاي سنگين شده و بيش از 10هزار نفر از دانشجويان كشور را در دوره‌هاي معرفتي خود شركت داده چون احساس مي‌كنيم در حوزه فرهنگ بايد دانشجويان مباني اعتقاديشان به اندازه كافي قوي باشد.

در بحث مقابله با عرفان‌هاي كاذب نيز بيسج دانشجويي سعي داشته اين اقدامات دشمن را رصد و شناسايي كند تا سريعتر اين عرفان‌ها را از ميان ببرد.

در فضاي سياسي، دشمن به دنبال اين است كه اولا مشروعيت نظام اسلامي را زير سؤال ببرند و يكي از بحث‌هاي آنان ايجاد اختلاف ميان مذاهب و قوميت‌هاست كه بسيج دانشجويي در اين فضا نيز ورود پيدا كرده و فعاليت‌هايي را دارد.

اما آنچه كه شكل مي‌گيرد اين است كه دشمن با ابزارهايي سعي دارد القائات خود را به بدنه جامعه هدف نفوذ دهد و اين ابزارها رسانه و فضاي مجازي است.

بسيج دانشجويي در اين خصوص دو اقدام داشته و در حوزه رسانه سعي داشته شبكه خبر خود را تقويت كند و سيستم اطلاع‌رساني خود را در قالب پيامك و نشريه‌ها گسترش دهد.

*فارس: آيا در حوزه فضاي مجازي و سايبر بسيج دانشجويي به فعاليت‌هايي دست زده است؟

- قدياني: يكي از بحث‌هاي جدي كه وجود دارد اين است كه دشمن با ابزار رسانه و شبيه به اينترنت سعي مي‌كند شبكه‌سازي كنند تا بر اساس آن با استفاده از اين شبكه بيشترين استفاده را ببرد. در حال حاضر بحمدالله هوشمندي‌هايي بوده و دانشجويان بسيجي كه در حوزه جنگ نرم و ابزار آن اطلاعاتي داشته‌اند دست به اقداماتي زده‌اند.

آنچه كه مي‌بينيم در كشور تعداد سايت‌ها و وبلاگ‌هايي است كه با دشمن مقابله مي‌كنند و كم نيستند، اما اشكالي كه وجود دارد اين است كه هركس از يك نقطه‌اي دشمن را هدف قرار داده و سعي دارد اين دشمن را از ميان ببرد و به ظن و زم خودش اقداماتي را بر عليه دشمن انجام مي‌دهد. تمام سعي بسيج دانشجويي اين است كه تمام اين نقاط مختلف را كه كم نيست به يك خط تبديل كند.

بسيج دانشجويي سعي دارد يك جبهه فرهنگي را در فضاي سايبري بر عليه دشمن ايجاد كند و عليرغم اينكه در حوزه تدافعي حضور دارد، در حوزه تهاجمي نيز نقش ايفا كند.

به همين دليل بسيج دانشجويي در حال حاضر گروهي را مأمور اين اقدامات كرده و در حال حاضر در سايت BSO.IR (سايت بسيج دانشجويي) 400 زير سايت وجود دارد و اين جبهه در بسيج دانشجويي در حال شكل‌گيري است و در حال ايجاد شبكه‌سازي خود هستيم تا انشاءالله هرگاه خواستيم در فضاي سايبري جريان‌سازي كنيم به نتيجه‌هاي لازم برسيم.

در بدنه اجتماعي نيز بسيج دانشجويي سعي دارد با استفاده از فارغ‌التحصيلان شبكه‌هاي اجتماعي خود را ايجاد كند.

*فارس: وزارت علوم دولت دهم در حال حاضر به شدت پيگير اسلامي كردن دانشگاه‌هاست و آيا در اين زمينه بسيج دانشجويي فعاليت‌هايي داشته است؟

- قدياني: دانشگاه 4 محور دارد. استاد، دانشجو، محتوا و مديريت و نظامات. در طي 30 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي گاهي بر روي دانشجويان اقداماتي انجام داديم اما با استاد و محتوا كاري نداشتيم و كمي هم به نظامات و مديريت پرداخته‌ايم و در نتيجه دو پارامتر اساسي استاد و محتوا را رها كرديم اما بايد توجه داشت كه بايد هر 4 محور را در دانشگاه پيش برد تا دانشگاه اسلامي تحقق پيدا كند.

تعريف ما از دانشگاه اسلامي اين است كه، آن دانشگاهي اسلامي است كه هر آنچه ورودي داشته باشد خروجيش عالم اسلامي باشد.
در اين خصوص بسيج دانشجويي به اين نتيجه رسيده است كه بايد پيرامون بحث اساتيد گام بردارد و سعي كند تا اساتيد آينده را تأمين كند.

به همين دليل بستر و محملي را آماده كرديم براي ادامه تحصيل دانشجويان و فشار سنگيني را مي‌آوريم تا بنيه تحصيلي دانشجويان كارشناسي ارشد و دكتري را تقويت كنيم.

از سوي ديگر نيز پيگير اين هستيم كه دانشجويي كه داراي بنيه علمي قوي هستند بتوانند در محيط هاي دانشگاهي كشور تدريس كنند.

پايه دوم محتواست. محتوايي كه اكنون در دانشگاه‌ها داريم مناسب نيست و علوم را به سه دسته دقيقه، تجربي و انساني تقسيم‌بندي مي‌شود.

در حوزه علوم دقيقه و تجربي فرق ما با غرب اين است كه جهت‌گيري استفاده ما با آنها متفاوت است. علوم دقيقه علومي ه


تاریخ: 30 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

ندامت نامه یک نویسنده داستان‌های مستهجن فارسی: کاش به جای داستانهای سکسی جوانان، در مورد فداکاری آنها برای وطنشان نوشته بودم

 


ما با اتکا به قوی‌ترین حس غریزی انسان یعنی همان میل جنسی او، عده زیادی از افراد قشر جوان و تحصیل کرده این مملکت را سوار قطاری کردیم که مقصد نهایی آن جهنم بود.

یکی از گردانندگان و نویسندگان سایتهای مستهجن با ابراز ندامت از اعمال خود، نگارش و ترجمه مقالات و داستانهای مستهجن و اشاعه آنها از طریق اینترنت را به لحاظ انسانی، اجتماعی، شرعی و حقوقی، عملی ناصواب و گناهی بزرگ دانست.


، "احمدرضا ه" در اعترافات خود در خصوص نگارش و ترجمه داستانهای مستهجن گفت: «با صداقت قلبی و شرمندگی و خجالت کامل از مرور خاطراتم اعتراف می‌کنم که همکاری من با سایتهای غیراخلاقی در زمینه نگارش و ترجمه مقالات و داستانهای مستهجن و اشاعه آنها از طریق اینترنت به لحاظ انسانی، اجتماعی، شرعی و حقوقی عملی ناصواب و گناهی بزرگ بود.»

این فرد با ابراز تأسف از اقداماتی که در فضای سایبر انجام داده است، اظهار داشت: «باید اذعان کنم در مقطع زمانی که من در آن سایتها دست به قلم می‌بردم، شالوده و اساس ساختمان مخوفی گذاشته شد که امروز دیوارهای نکبت‌آلود آن تا آسمان بالا رفته و در اتاقهای تاریک اما به ظاهر زیبایش جوانان این مرز و بوم به فساد و تباهی کشیده می‌شوند.»

وی ادامه داد: «ما با اتکا به قوی‌ترین حس غریزی انسان یعنی همان میل جنسی او و پرداختن به جنبه‌های گوناگون لذت جنسی و اشتهای سیری ناپذیری که در فرد ایجاد می‌‌کند، عده زیادی از افراد قشر جوان و تحصیل کرده این مملکت را سوار قطاری کردیم که مقصد نهایی آن جهنم بود.»
 

"احمدرضا ه" راه‌اندازی سایتهای سکسی و انتشار مطالب ضد اخلاقی در اینترنت را باعث به تباهی کشاندن خیل عظیمی از افراد دانست.

او با تشریح چگونگی آشنایی خود با سایتهای غیراخلاقی، روند عضویت خود در این سایتها و پیشروی به مراحل دیگر را اینگونه توضیح داد: «ابتدا فقط بازدیدکننده سایت بودم. مدت کوتاهی بعد به عضویت انجمن درآمدم و مطالب دیگران را می‌خواندم. پس از آن وسوسه شدم خودم هم مانند سایر اعضا انجمن مطلب بنویسم. نوشته‌های من ابتدا کوتاه بود و از چند سطر تجاوز نمی‌کرد ولی غریزه جنسی و اشتهای سیری ناپذیر به سکس باعث شد فقط ظرف چند ماه به یکی از نویسندگان مهم سایتهای غیر اخلاقی مبدل شوم

وی با اعتراف به اینکه نوشته‌هایش باعث جلب بازدیدکنندگان بیشتری به سایتهای مستهجن می‌شد، این عامل را دلیلی برای راه‌اندازی سایتهای بیشتر دانسته و گفت: «من دست در دست شیطان داشتم و با او قدم به سوی سرزمین تباهی می‌رفتم.»

"احمدرضا ه" بیان کرد که در طی 2سال، آرشیو بزرگ و کاملی از عکس‌ها و کلیپهای مستهجن جمع‌آوری کرده که به دلیل گستردگی آن هرگز فرصت برای دیدن تمامش را نداشته است.

این فرد با مقصر دانستن خود در رقم خوردن سرنوشت هولناک برای صمیمی‌ترین دوست خود و گرفتار کردن او و بسیاری از افراد جامعه گفت: «نوشته های من سرمایه نفرین شده‌ای بود که جوانی، زندگی، تحصیل و آینده دوستم را بر باد داد

وی با ابراز حسرت نسبت به گذشته و با بیان اینکه کاش زمان به عقب برمی‌گشت، گفت: «کاش از اینترنت به جای غریزه شهوت در مسیر تکامل فکری و آرمان های متعالی استفاده کرده بودم. کاش به جای داستانهای سکسی جوانان، داستانهایی در مورد رشادت و فداکاری آنها برای وطنشان نوشته بودم. کاش به جای سکسولوژی به مقوله شناخت انسان پرداخته بودم. کاش خدا را از یاد نبرده بودم. کاش دست در دست شیطان نمی‌گذاشتم. کاش هرگز هیچکدام از این اتفاق ها نیافتاده بود...»

نامه احمدرضا در حالی نگاشته شده و منتشر می‌شود که لزوم آگاه سازی جوانان و خانواده‌ها‌، بستر سازی جهت استفاده اصولی و آموزش کاربرد‌های اینترنت در جامعه بیش از پیش احساس می‌شود و امید است با احساس وظیفه نهاد‌ها و دستگا‌ه‌های مسئول در این زمینه شاهد آفت‌های این رسانه همه‌گیر نباشیم.

در این بین باید قدردان چشمان تیز‌بین و توان بالای عملیاتی سربازان سایبری کشور بود که فضای فعالیت مفسدانه گروهی از فریب خوردگان و دشمنان آینده این کشور را بیش از پیش نا امن ساخته‌اند


فتنه‌گران براي فرار از مجازات دم از وحدت مي‌زنند
نماينده كرج در مجلس شوراي اسلامي گفت: فتنه‌گراني كه در سال گذشته مقابل اسلام و انقلاب ايستادند، امروز براي بازگشت به قدرت و فرار از مجازات دم از وحدت مي‌زنند.

 

 

فاطمه آجرلو اظهار داشت: رهبري عظيم‌الشان انقلاب تاكيد فرموده‌اند همه كساني كه در چارچوب جمهوري اسلامي و ولايت حركت مي‌كنند، بايد با هم متحد شده و در برابر دشمنان داخلي و خارجي ايستادگي كنند.
وي تصريح كرد: معظم‌له شرايط اين وحدت را هم به روشني تبيين فرموده و هيچ نقطه ابهامي در اين زمينه وجود ندارد.
اين مسئول با اشاره طرح برخي مسائل از جمله گفت‌وگو و وحدت اصولگرايان و اصلاح‌طلبان گفت: فتنه‌گراني كه در حوادث شوم سال گذشته فريب اجانب را خورده و در مقابل نظام اسلامي ايستادند، امروزه با سوء استفاده از اين فرمايش مقام معظم‌ رهبري به دنبال فرار از مجازات هستند و پس از فتنه‌گري‌هاي بسيار شعار وحدت سر مي‌دهند.
آجرلو گفت: همانطور كه رهبري عظيم‌الشان انقلاب فرموده‌اند همه كساني كه معتقد به اصول و چارچوب‌هاي اسلام و انقلاب و ولايت هستند بايد در مسير وحدت حركت كنند، اما گفت‌وگو و مذاكره با كساني كه مقابل اسلام و ولايت ايستادگي كرده و شعارها و اهداف بيگانگان را در داخل كشور دنبال كردند، معني ندارد.
وي تاكيد كرد: بالاخره يك عده در سال گذشته حوادث شوم و تلخي را در مقابل نظام به پا كرده و موجبات سوء استفاده دشمنان قسم خورده خارجي ايران اسلامي را در داخل و خارج فراهم كردند؛ آيا نبايد پاسخگوي اين عملكرد خود باشند؟
نماينده اصولگراي كرج ادامه داد: مردم امروز خواستار مجازات عوامل اصلي فتنه‌هاي اخير هستند و اگر نبود سعه‌صدر و بلندنظري نظام و رهبري، آنها تاكنون بايد در دادگاه محاكمه مي‌شدند.
آجرلو با طرح اين سوال كه آيا فتنه‌گران به اشتباهات خود پي‌برده‌اند؟، گفت: اگر قرار باشد كه آنها همان راه گذشته را طي كرده و در مسير و خواست ضد انقلاب حركت كنند، گفت‌وگو و مذاكره معني نخواهد داشت.
وي تاكيد كرد: اصلاح‌طلبان در ابتدا بايد اشتباهات خود را پذيرفته و براي جبران آن تلاش كنند و پس از آن سخن از وحدت و مذاكره به ميان آوردند.
آجرلو در پايان اظهار داشت: بنابراين در شرايط امروز گفت‌وگو با اصلاح‌طلباني كه از اشتباهات خود ابراز ندامت نمي‌كنند، قبول نبوده و مردم چنين اجازه‌اي را به اصولگرايان نخواهند داد


سبزها صداي بني‌صدر را هم در آوردند

 

 

سبزها صداي بني‌صدر را هم در آوردند


بني‌صدر در گفتگو با تلویزیون ایرانیان لوس آنجلس در انتقاد از عملكرد سران فتنه گفت: این‌ها روز اول گفتند آنهایی که با اصل نظام مساله دارند سبز نیستند، آنهایی که با اصلاح‌طلب‌ها ناسازگاری دارند هم سبز نیستند، یواش یواش دیدند که کسی باقی نمی ماند، خودشان می مانند و خودشان. پس گفتند همه می توانند در جنبش باشند. خب اگر همه می توانند در جنبش باشند چرا به آن رنگ داده اید؟ اشتباه کردید، روز اول باید می گفتید...

روند رو به استحاله‌ي فتنه‌ي سبز به گونه‌اي  است كه ديگر صداي ابوالحسن بني‌صدر را هم در آورد.

 

 

 

بني‌صدر در گفتگو با تلویزیون ایرانیان لوس آنجلس در پاسخ به اين سؤال كه ارزیابی شما از تحول اجتماعی 14 ماه گذشته که جنبش سبز نام گرفته چیست؟ جواب داد:

 
 
«یک ایراد این جنبش این است که تکلیف رهبری که جانشین این رژیم بشود معلوم نیست. شما وقتی می گویی جنبش سبز، اولا به آن رنگ می دهی، آیا مردم ایران یک رنگ هستند؟ اولا این رنگ‌ها در تاریخ نزد ایرانی‌ها امتحان شده است: سبزجامه، سیاه جامه، سپیدجامه و سرخ جامه و... داشتند، این‌ها یعنی یک گروه معینی از جامعه، نه جمهور مردم. جمهور مردم همه رنگ است. در دموکراسی اصل بر کثرت گرایی است و همه رنگ‌ها هم در آن هست. این‌ها روز اول گفتند آنهایی که با اصل نظام مساله دارند سبز نیستند، آنهایی که با اصلاح‌طلب‌ها ناسازگاری دارند هم سبز نیستند، یواش یواش دیدند که کسی باقی نمی ماند، خودشان می مانند و خودشان. پس گفتند همه می توانند در جنبش باشند. خب اگر همه می توانند در جنبش باشند چرا به آن رنگ داده اید؟ اشتباه کردید، روز اول باید می گفتید این جنبش متعلق به جمهور مردم و هدفش استقرار حاکمیت جمهور مردم است



توصیه سایت ضدانقلاب به این جریان: به سران اپوزیسیون توجه نکنید؛ توهین به امام خمینی را ادامه بدهید

 

 

توصیه سایت ضدانقلاب به این جریان: به سران اپوزیسیون توجه نکنید؛ توهین به امام خمینی را ادامه بدهید


موسوی و کروبی در تلاشند تا از سمت مقابل نیرو جذب کنند. این مسئله تنها به عنوان یک تاکتیک مقطعی و زودگذر، مطرح نیست، بلکه به عنوان یک استراتژی لازم است. تجربه نشان داده است که در اکثریت کشورهایی که در موج سوم دموکراسی، به سمت دموکراتیزاسیون رفته اند، نقش اصلی برعهده نخبگان و توافق آنان با نیروهای اپوزیسیون بوده که موجب خلع ید بوده است
p { text-align: justify }

به گزارش هم اندیشی: عناصر ضد انقلاب مدت هاست از همه منافقین جدید در ایران می خواهند صریح تر علیه حضرت امام و عملکرد و مواضع ایشان- از جمله در ماجرای اعدام منافقین در سال 67- موضع بگیرند.

"روزنت" در توضیح سکوت فتنه گران نوشت: اساساً نقش سیاستمدار با مصلحت تعریف می شود. سیاستمداران تلاش دارند تا حد ممکن دست خود را برای طرف مقابل رو نکنند و نقطه ضعفی برای خود در مقابل مخالفان ایجاد نکنند. برای این که در جنگ میان رژیم و اپوزیسیون یکی از دو طرف پیروز شود، نیاز دارد تا حد ممکن یا نیروهای طرف مقابل را به سمت خود جذب کند و یا آنان را منفعل سازد. اگر از این زاویه به مسئله نگریسته شود، شاید بتوان پاسخی برای مشکلات پیدا کرد؛ موسوی و کروبی در تلاشند تا از سمت مقابل نیرو جذب کنند. این مسئله تنها به عنوان یک تاکتیک مقطعی و زودگذر، مطرح نیست، بلکه به عنوان یک استراتژی لازم است. تجربه نشان داده است که در اکثریت کشورهایی که در موج سوم دموکراسی، به سمت دموکراتیزاسیون رفته اند، نقش اصلی برعهده نخبگان و توافق آنان با نیروهای اپوزیسیون بوده که موجب خلع ید بوده است.

«آرش- ب» نویسنده فراری نشریات زنجیره ای با این منطق استدلال کرد: یکی از حقوق حیاتی موسوی و کروبی که اکنون از آن استفاده می کنند، حق اختیار کردن سکوت است. پس همان گونه که حق سؤال کردن داریم، باید برای آن دو نیز که رهبر جنبش سبز محسوب می شوند، حق سکوت قائل باشیم.

سایت «روزنت» توضیح نداد که اگر قاطبه مردم ایران طرفدار اسلام و انقلاب و امام نیستند، چرا باید سران فتنه از اعلام هویت ضداسلامی و ضدانقلابی خود وحشت داشته باشند؟ و اگر آنگونه که حماسه 9 دی ماه و رخدادهای فراوان دیگر نشان داده است مردم ایران فدایی امام و انقلاب و رهبری هستند، چرا مرگ فتنه را انکار می کنند؟!





روشنفکری به سبک اصلاح‌طلبان؛ ترور شخصیت خانم بازیگر؛ فقط به دلیل بازی در یک فیلم!
همزمان با این اتفاقات صفحه فیس بوک لیلا اوتادی مملو از فحاشی سبزها می شود. به طوری که این صفحه در حال حاضر توسط سازنده حذف شده است. در عوض صفحه‌ای با عنوان مخالفان لیلا اوتادی در فیس بوک راه اندازی شده است و حالا احتمالاً همان ۵ هزار نفر از فن های لیلا اوتادی به این صفحه خواهند پیوست.

 

 توهین و فحاشی جریان اصلاح‌طلب در فضای اینترنت این بار دامن یک بازیگر جوان سینما و تلویزیون ایران را گرفته است.

اگر تا دیروز نام "لیلا اوتادی" مترادف با نقش‌های او در سریال‌ها و فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی نظیر "چپ دست" و "زن‌ها فرشته‌اند" بود، اکنون نام او در صدر لیست فحاشی‌های جریان موسوم به سبز قرار دارد.

نام: لیلا اوتادی؛ جرم: هنرپیشگی!

چند روز پیش یکی از سایت‌های سینمایی از حضور خانم اوتادی در یک فیلم سینمایی که به موضوع حوادث بعد از انقلاب می‌پردازد، خبر داد.

البته خبر اصلی جای دیگر بود: "لیلا اوتادی نقش ندا آقاسلطان را بازی می‌کند."

همین عبارت کوتاه کافی بود تا موجی از فحاشی و ناسزا در فضای اینترنت بر علیه خانم بازیگر شکل بگیرد.

جریان ضدانقلاب مانند همیشه دست به دامان شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس بوک شد و صفحاتی را با محتوای توهین آمیز علیه خانم اوتادی تاسیس کرد




مجرمیت مهدی هاشمی محرز است
 
 

 


مجرمیت مهدی هاشمی محرز است

او مرتکب جرایم بارزی از جمله فتنه‌گری و ساختارشکنی را انجام داده است وحتی به احضاریه قاضی مبنی بر معرفی به دادگاه بی‌توجهی کرده است.

 

 
 
نماینده مردم کرمانشاه با تاکید بر مجرمیت مهدی هاشمی گفت که او مرتکب جرایم بارزی از جمله فتنه‌گری و ساختارشکنی را انجام داده است وحتی به احضاریه قاضی مبنی بر معرفی به دادگاه بی‌توجهی کرده است.محمد کرمی‌راد نماینده مردم کرمانشاه در مجلس در گفت‌وگو با فارس، درباره بازگشت مهدی هاشمی به کشور اظهار داشت: برای این‌که ابعاد فتنه 88 بیشتر برای مردم روشن‌تر شود، لازم است که مهدی هاشمی با حضور در دادگاه نسبت به اغتشاشات و آشوب‌های بعد از انتخابات توضیح دهد.

وی با بیان اینکه مهدی هاشمی متهم نیست، مجرم است،‌افزود: پلیس فرودگاه باید به محض ورود مهدی هاشمی به کشور او را دستگیر و تحویل مقامات قضایی دهد.

کرمی‌راد در پاسخ به این سؤال که چرا می‌گویید مهدی هاشمی مجرم است، در حالی‌که جرم او در دادگاه به اثبات نرسیده است، پاسخ داد: من اصرار دارم که بگویم مهدی هاشمی مجرم است چرا که او مرتکب جرایم بارزی از جمله فتنه‌گری و ساختارشکنی را انجام داده است وحتی به احضاریه قاضی مبنی بر معرفی به دادگاه بی‌توجهی کرده است.

عضو کمیسیون امنیت ملی با بیان اینکه معاون اول قوه قضائیه پرونده مهدی هاشمی را رسیدگی خواهد کرد،‌تاکید کرد: قوه قضائیه باید بدون هیچ تبعیضی پرونده مهدی هاشمی را مورد بررسی قرار دهد تا اعتماد افکار عمومی به قوه قضائیه سلب نشود. 


عصبانیت یک روزنامه اصلاح‌طلب از سخنان جنتي

 
 
 

اظهارات خطیب موقت نماز جمعه تهران درباره لزوم نظارت بر مرخصی زندانیان آشوب‌های سال گذشته، اگرچه با استقبال افکار عمومی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شد اما از سوی دیگر با نگرانی و مخالفت برخی محاف سیاسی همراه شده است.

 

به گزارش شبکه ایران، به نظر می‌رسد سخنان صریح و افشاگرانه آیت‌الله جنتی در خطبه‌های نماز جمعه هفته گذشته، به مذاق برخی رسانه‌های وابسته به گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب خوش نیامده است.

دبیر شورای نگهبان در بخشی از سخنان خود به انتقاد از مرخصی‌های بی مورد به فتنه‌گرانی که در زندان هستند، اشاره و تصریح کرد: مشاهده می‌کنیم مرخصی‌های بی موردی به زندانیان فتنه‌گر داده می‌شود و تصور می شود با گرفتن وثیقه 100 میلیونی از آنها مشکل حل می شود اما جمعی از آنها از این فرصت استفاده کرده و از کشور خارج می شوند و برخی دیگر که در داخل کشور حضور دارند، جلساتی تشکیل می‌دهند و دوباره دست به توطئه افکنی می‌زنند.

این اظهارات خطیب موقت نماز جمعه تهران اگرچه با استقبال افکار عمومی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شد، اما از سوی دیگر با نگرانی و مخالفت برخی سیاسیون روبرو شده است.

در همین راستا، امروز روزنامه اصلاح‌طلب "شرق" در سرمقاله خود به قلم آقای محسن رهامی به انتقاد از سخنان آیت‌الله جنتی پرداخته و آن را باعث مخدوش شدن وحدت در جامعه ارزیابی کرده است.

وی در این زمینه، بر لزوم وحدت با زندانیانی که در آشوب‌های سال گذشته همکاری داشته‌اند تاکید کرده و نوشته است: اصولا فلسفه برگزاری نماز جمعه و ماموریت اصلی خطیب آن، ایجاد وحدت و جمع ساختن تفرقه‌هاست. تریبون نماز جمعه ماموریت خاص خود را دارد و جای بیان گله‌های کارکنان یک وزراتخانه از یک دستگاه دیگر و مسائل مربوط به پرونده قضایی و امثال آن نیست.

با انگیزه شرافتمندانه، کودتای مخملی راه انداختند!

این روزنامه در ادامه، در ادعایی جالب نوشته است: در تمام نظام‌های حقوقی بین کسانی که با انگیزه شرافتمندانه و جهت حضور در صحنه سیاسی کشور مرتکب جرم می‌شوند با قاچاقچیان و سارقان تفاوت اساسی قائل می‌شوند. بنابراین قیاس این دو دسته از متهمین مع الفارق است.

البته روزنامه شرق توضیح نداده که چگونه می‌توان با انگیزه شرافتمندانه دست به تحریک هواداران یک جناح سیاسی به منظور ایجاد گسترده اغتشاشات و آشوب‌های خیابانی زد.

گفتنی است فعالان سیاسی معتقدند اگر برگزاری جلسات دادگاه و صدور حکم برای متهمان، زمینه‌سازی برای تنبیه این افراد و جلوگیری از تکرار مجدد آشوب‌های برنامه‌ریزی شده است، اکنون و با مرخصی‌های طولانی مدت که به این مجرمان داده می‌شود، عملا نتیجه‌ای از این محکومیت نصیب این افراد نمی‌شود؛ چرا که آنان در این مدت نیز به پیگیری اقدامات و مواضع پیشین خود می‌پردازند.

 





خاتمی:اگرانتقادی هست،ازسردلسوزی است

 

 

 

سید محمد خاتمی

 

وی با دعوت از اساتید حاضر جهت ارایه نظرات خود در بعد علوم انسانی به بزرگان نظام بر این نکته که ما دلمان برای اسلام و انقلاب و نظام می‌سوزد و اگر حرف و انتقاد و اعتراضی هست از سر دلسوزی است، تاکید کرد و گفت: امروز باید وضع صنعت، اقتصاد، کشاورزی و روابط خارجی را بررسی علمی کرد و نتایج آن را در اختیار مسئولان عالی‌رتبه نظام و جامعه قرار داد.

جمعی از استادان، مدیران و مسئولان اسبق دانشگاه‌ها و آموزش عالی با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی دیدار و گفت‌و گو کردند.



هامون نیوز به نقل از آفتاب در این دیدار ابتدا چند تن از حاضران به بیان دیدگاه ها و تجارب خویش در فرایند انقلاب و طرح و پیشبرد توسعه علمی و تحول علوم انسانی پرداختند و نسبت به عواقب رویکردها و برخوردهای امنیتی و سیاسی با دانشگاه‌ها و نهادهای علمی و اندیشمندان و دانشمندان کشور ابراز نگرانی کردند.

پس از آن رئیس‌جمهور سابق کشورمان با اشاره به مسائل مطرح شده به طرح ضرورت‌های فکری و سیاسی که پیش روی همه متفکرانی که دل‌های‌شان برای اسلام و ایران می‌تپد؛ پرداخت.

سید محمد خاتمی در این دیدار با تاکید بر این‌که جریان‌های جاری نباید اهل فکر، نظر و خیرخواهان را از اندیشیدن؛ نظردادن و راه‌گشائی کردن به نفع کشور و انقلاب باز دارد، گفت: هنوز امکان اینکه این تفکرها لااقل در بخش‌هایی از نظام مورد توجه قرار گیرد و جاری شود هست.

وی از میزان جایگاه علم و گسترش آن به عنوان معیار تخمین عادلانه بودن حکومت‌ها یاد کرد و ایجاد تنگنا برای اهل علم را ظلم دانست.

خاتمی با انتقاد از این‌که اغلب تحت تاثیر ادبیات مارکسیستی، حتی در سطح رسمی، عدالت به‌گونه‌ای معنی شده است که گویا منحصر در عدالت اقتصادی است، یادآور شد: از عدالت اقتصادی هم گاه اقتصاد یک‌بار مصرف در نظر گرفته می‌شود یعنی عدالت توزیعی و اقتصاد صدقه‌ای! در حالی‌که عدالت بسیار گسترده‌تر از اینها است.

وی همچنین با انتقاد از برخی روش‌ها در بازنشسته کردن اساتید که عمدتا به خاطرگرایشات سیاسی این افراد صورت گرفته آن را خطرناک توصیف کرد.

وی در عین حال مصونیت یک جریان سیاسی در عرصه اطلاع‌رسانی برای اینکه هر چه می‌خواهد بگوید و القاء کند، تهمت بزند؛ دروغ به‌مردم تحویل دهد و طرف دیگر حتی حرف‌های عادیش را نتواند بزند را نیز مورد انتقاد قرار داد و با یادآوری این‌که نظام هزینه‌های این مسأله را می‌پردازد، گفت: عدل از جمله در عرصه علم‌آموزی و اطلاع‌رسانی بسیار مهم است.

خاتمی در این دیدار همچنین در بحث بازنگری در علوم انسانی این نکته که با کدام جهان‌بینی و با کدام مشخصات انتظار داریم که علوم انسانی عوض شود، را مورد تاکید قرار داد و تصریح کرد: بهتر است بدانیم با بخش‌نامه و دستورالعمل نه جهان عوض می‌شود و نه جهان‌بینی.

وی با دعوت از اساتید حاضر جهت ارایه نظرات خود در بعد علوم انسانی به بزرگان نظام بر این نکته که ما دلمان برای اسلام و انقلاب و نظام می‌سوزد و اگر حرف و انتقاد و اعتراضی هست از سر دلسوزی است، تاکید کرد و گفت: امروز باید وضع صنعت، اقتصاد، کشاورزی و روابط خارجی را بررسی علمی کرد و نتایج آن را در اختیار مسئولان عالی‌رتبه نظام و جامعه قرار داد.
 





تاریخ: 23 آبان 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 305
بازدید کل : 87161
تعداد مطالب : 201
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

یاران خورشید